بقلم دکتر مجید انوشیروانی
* من روزها در اتاقم لامپ روشن نمیکنم چون از پنجره نور کافی دارم؛
* من بندرت سیستم سرمایش اتاقم در دانشکده را روشن میکنم، بجای آن پنجره را باز میکنم تا باد جنوبی بوزد؛
* من در راهروهای دانشکده لامپهای روشن را خاموش میکنم؛
* من در خانه به فرزندانم گوشزد میکنم که آب و انرژی را درست مصرف کنند؛
* من با کیسه پارچهای و زنبیل حصیری به نانوایی و میوهفروشی میروم؛
* و هروقت به طبیعت بروم، جوری برمیگردم که گویی آنجا نبودهام؛
* و سالهاست که کاشت چمن و شیوه آبیاری فضای سبز، تعجب و خشمم را میشوراند؛
* و نمیفهمم کاشت هندوانه در این اقلیم با چه منطقی جور درمیآید؛
* و با تعجب و ناخشنودی به همسایهای که در پارکینگ ماشین میشوید نگاه میکنم؛
* و اول سخنرانیم در همایش رسمی، به اتلاف لیوان و بستههای پلاستیکی اعتراض میکنم...
چه میتوانیم بکنیم؟ شما هم بگویید و به گوش دیگران برسانید...