بسم الله الرّحمن الرّحیم
و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین ولعنة الله علی اعدائهم اجمعین
تعبیر جالب داریوش ارجمند در قبال سود کلان برندهای برنج
سودمیلیاردی واردکنندگان برنجخارجی به ضرب تبلیغ جایزههای میلیونی در رسانه ملی
وقتی برنج بیکیفیت خارجی کمر برنج داخلی را میشکند
گروه اقتصادی – رجانیوز: داریوش ارجمند در یکی از برنامههای متعددی که به مناسبت تبلیغ یک برند از برندهای پرتعداد برنج آنهم با جایزههای چند صد میلیونی در سیما برپا میشود، سوال مهم و جالبی را از مجری میپرسد که «مگر سودشان چقدر است که فقط هفتهای صد و ده میلیون جایزه میدهند!؟»
و بعد هم جدیتر میپرسد که این شرکتها، برنج خود را کجای کشور و با چه شیوهای کاشت، داشت و برداشت میکنند که فقط حاشیه سود کلانش میشود هفتهای چند صد میلیون جایزه به مردم به علاوه پرداخت میلیونها تومان هزینه به صدا و سیما برای اختصاص یک برنامه ویژه هفتگی به آنها و تبلیغات مدام شبانه روزی در شبکههای مختلف سیما!
به گزارش رجانیوز، هر چند آن برنامه تبلیغاتی با سخنان داریوش ارجمند به ضد خود مبدل شد اما این حال و روز این سالهای برنج ایرانی است. برنجی یکی از مهمترین و اصلی ترین اقلام سبد مصرفی خانوار ایرانی است، در زنجیره اقتصادی کشور کالایی استراتژیک و اساسی محسوب میشود و بر همین اساس خودکفایی و عدم وابستگی در تولید این محصول، همیشه جز یکی از مهمترین بند های سیاست گذاری اقتصادی کشور قرارگرفته است.
اما اگر برآوردی از تلاش های چندین ساله داشته باشیم متأسفانه به وضوح مشخص میشود علی رغم اینکه شرایط آب و هوایی کشور برای کشت انواع این محصول مناسب است، نه تنها در تولید و مصرف بیشتر این محصول قدم های مؤثری برداشته نشده است، بلکه در سالهای اخیر سنگ اندازیها و کارشکنیها برای نابودی این کالای مهم و استراتژیک کشور بیشتر شده که البته نباید نقش سودهای میلیاردی واردات برنج خارجی از هند و پاکستان را در آن نادیده گرفت.
طبق آخرین گزارشات منتشر شده گمرک، میزان واردات برنج از سال 80 تا 91 یا یک صعود چشمگیر، از 700 هزار تن به یک میلیون 289 هزار تن رسیده است. رقمی که به طور متوسط از رشدی 45 درصدی حکایت دارد.
این در حالی است که سرانه مصرف برنج در ایران حدود 40 کیلو گرم بوده که با محاسبه جمعیت 76 میلیون نفری، میزان مصرف برنج به حدود 3 میلیون تن خواهد رسید. پس با احتساب تولید 2 میلیون و 400 هزار تنی برنج در هر سال و ذخیره سازی 200 هز ار تن در انبار، سالانه فقط به 800 هزار تن واردات برنج به کشور نیاز داریم و نه بیشتر.
نکته مهمتر آنکه در شرایطی که مسئولان از کمبود و نبود منابع ارزی سخن می گویند ناباورانه با اختصاص ارز مرجع 1226 تومانی از واردکنندگان این محصول حمایت و تلاش میکنند شرایط سودآوری بیشتر و بهتری را برای وارد کنندکنندگان برنج فراهم کنند.
به طوری که طبق اظهارات وارد کنندگان قیمت تمام شده هر کیلو برنج وارداتی حدود 1200تومان است و همین برنج با قیمت حداقل 3000تومان در بازار فروخته می شود. یعنی با یک حساب سرانگشتی به ازای واردات 2 میلیون و 300 هزار تن برنج در سال گذشته سود حاصله به رقمی بالغ بر 410 میلیارد ریال عاید وارد کنندگان این محصول شده است.
البته حمایت از وارد کنندگان به همین جا ختم نمی شود و صادرکنندگان برنج پاکستاني از دولت اسلام آباد خواسته اند با تسهيل شرايط صادرات برنج به ايران، امکاني را برای واردکنندگان برنج در ایران فراهم کند تا بتوانند برنج بيشتري به ايران صادر کنند .به طور مثال پيشنهاد دريافت روپيه پاکستان از ايران در قبال صادرات برنج به دولت اسلام آباد مطرح شده است. طرحي که در سالهاي اخير بواسطه آن صادرکنندگان هندي توانستهاند سود زيادي از محل صادرات برنج به ايران در قبال دريافت روپيه هند از ايران کسب کنند.
چرا که تجار و صادرکنندگان پاکستاني که به خوبي از وضعيت تحريمهاي بانکي عليه ايران مطلع هستند و قصد دارند با اقداماتی از این دست از شرایط تحریمی ایران استفاده و منافع عظیمی را به اقتصاد کشورشان سرازیر کنند. به نحوی که با افزایش مصرف برنج پاکستانی در ایران، سود هنکفتی به جيب بزنند و رونق کشاورزی را در کشورشان افزایش دهند.
بنا به گزارش اتحاديه صادرکنندگان برنج پاکستان، این کشور هر سال بيش از شش ميليون و 500 هزار کيلوگرم برنج توليد ميکند که چهار ميليون و 500 هزار کيلوگرم آن صادر ميشود. اين ميزان صادرات حدود 70 درصد کل برنج توليدي پاکستان است. پاکستان چهارمين کشور بزرگ صادر کننده برنج در جهان است و از این راه درآمد هنگفتی را نصیب شهروندان خود میکند.
مسأله اینجاست که در سالهاي اخير علاوه بر اینکه مسئولان برای رفع مشکلات شالیکاران کشور همچون کاهش هزینههای تولید، سالمسازی چرخه توزیع و مصرف و... برنامه و سیاستگذاری منسجم و قابل توجهی نداشته و بسیاری از شالیکاران را از ادامه فعالیت مأیوس و ناامید ساخته است، از هیچ تلاشی هم برای رونق واردات این کالا دریغ نکرده و ایران را که جز بهترین تولید کنندگان برنج دنیا به حساب میآمده را به یکی از اصلی ترین واردکنندگان برنج در دنیا بدل ساختهاند.
و تراژیک ترین بخش این داستان آنجاست که دولت هم برای توزیع سبد کالا میان مردم، برنج خارجی را انتخاب خود در این سبد قرار می دهد تا ابهامات در این باره هر چه بیشتر از گذشته شود.
بر همین مبناست که این روزها بیش از گذشته واردات این کالا رونق گرفته و برنج وارداتي هندي و پاکستاني که کيفيت آن قابل مقايسه با برنج مرغوب و خوش عطر و طعم ايراني نيست، با بسته بندهاي بسيار متنوع و رنگارنگ و با عناوين تجاري گوناگون، بازارهاي سراسر ايران را فرا گرفته و به رغم کيفيت پايين، صرفا به دليل تبلیغات گسترده و وعده جوایز میلیونی، خودرو به تعداد اعضای خانواده و... جای خود را در بازار ایران باز کرده است.
البته نباید از نقش صدا و سیما هم برای اجرای این تبلیغات چشمپوشی کرد. چرا که برای تکمیل کردن چرخه نابودی تولید برنج به عنوان یک کالای اساسی و ضروری در کشور، کافی است آنتن شبکههای پر مخاطب به مراسم قرعه کشی و تبلیغات گسترده این نوع محصول اختصاص دهد.
در نهایت اینکه حالا که مدیران و مسئولان کشور در سخنانشان به وفور از تلاش های بی وقفه در مسیر کاهش تورم و خروج از رکود سخن میگویند باید عنوان شود قطعا یکی از در دسترس ترین و البته حیاتیترین اقدامات برای رسیدن به این هدف، سروسامان دادن به وضعیت تأسف برانگیز تولید برنج کشور است. چرا که در این صورت دولت میتواند با یک تیر چند هدف ایجاد اشتغال، افزایش تولید وکاهش قیمتها، رهایی از وابستگی در تولید کالای استراتژیک کشور و... را نشانه رود. البته عزمی جدی میخواهد و تلاشی خالی از شعار.