(چاپ)

زندگی استعماری؛ طبّ استعماری
تأثیر شرکت هاى تولید دارو بر تجویز پزشکان(مقاله انتخابی)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین


تأثیر شرکت هاى تولید دارو بر تجویز پزشکان


پروفسور ویکتور دانیل و بُروس هاردن 


 

چکیده: 

 

شرکت هاى تولید دارو از طرق مختلف، سعى مى کنند مصرف داروهاى خود را افزایش دهند. از این رو نه تنها به پزشکانى که داروى آن ها را به بیماران خود تجویز مى کنند، جوایز و هدایایى مى دهند، بلکه با فشار بر دستگاه هاى قانون گذارى، روند نظارت بر تولید و تجویز دارو به بیمار را مختل مى کنند. مقاله حاضر به بررسى نقش شرکت هاى تولید داروى بیمارى هاى روانى، بر تجویز این داروها به بیمارانى مى پردازد که الزاما نیازمند آن دارو نیستند و گاه این دارو براى آنان شفابخش نیست. 





در طول سال 1999 م، بیش از 130 میلیون نسخه دارو به قیمت 58/8 میلیارد دلار براى درمان افسردگى و علائم مرتبط با بیمارى هاى روانى تجویز شده است. داروشناسان مى دانند که داروهاى ضدافسردگى، صرفا بخشى از راه حل بیمارى هاى روانى است، اما بازاریابى شرکت هاى تولید دارو این باور موهوم را به وجود آورده است که همه کار از قرص ها برمى آید. یک تحقیق فدرال در سال 1999م مشخص کرد که داروهاى جدید ضدافسردگى، صرفا در نیمى از موارد مؤثر بوده اند و در 18 درصد موارد، هیچ اثرى نداشته اند. 


شرکت هاى تولید دارو، سالانه 5 میلیارد دلار براى فرستادن نمایندگان خود به مطب پزشکان، هزینه مى کنند. این نمایندگان فروش، پرونده هایى به سبک FBI براى پزشکان تشکیل مى دهند که در آن، مطالبى از قبیل نام خانواده هاى تحت پوشش پزشک، معلولین مرتبط با او و حتى سلایق و علایق شخصى پزشک در آن ثبت مى شود. آن ها براى ارتباط با پزشکان از تاکتیک هاى بازاریابى و هدایایى کوچک استفاده مى کنند. علاوه بر این، شرکت هاى تولید دارو، براى پزشکان، یک سرى مزایاى جانبى نیز در صورت تجویز داروى آن ها فراهم مى کنند. مثلاً بلیط بازى هاى ورزشى و برعهده گرفتن کامل هزینه جریمه پزشک در مورد تجویز دارویى خاص به بیمار روانى. 


از سوى دیگر، شرکت هاى تولید دارو از طریق ترویج برنامه هاى داروهاى اجبارى در برنامه هایى مانند اتحاد ملى براى بیمارى هاى روانى که اختصارا «نامى» (NAMI) نامیده مى شود، سود سرشارى به دست مى آورند. نامى با بودجه اى که از سوى شرکت هاى تولید دارو تأمین مى شود، برنامه اى را ترویج مى کند که در آن، به بیماران روانى به صورت اجبارى دارو داده مى شود. هر چند این برنامه، داراى برخى خصوصیات است که مورد رضایت بیماران مى باشد، اما تأکید فراوانى بر تبعیت از برنامه دارویى دارد. به عنوان مثال، گاهى برنامه روزانه این طرح، ارسال دارو به در خانه فرد با پشتیبانى رأى دادگاه است، و گاهى حتى یک نماینده از سوى طرح ارسال مى شود تا شاهد مصرف دارو از سوى بیمار، در منزل خودش باشد. 


صنایع تولید داروهاى روان پزشکى، هزینه هنگفتى را براى توسعه طرح نامى تا سال 2002 م در همه ایالات هاى آمریکا خرج کرده اند و مسؤولان طرح نامى، ادعا مى کنند که به پول این داروهاى تجویز شده آلوده نیستند. آن ها نامى را به عنوان یک سازمان زیربنایى براى افرادى که از اختلال روانى رنج مى برند و خانواده هاى آن ها، معرفى مى کنند؛ حال آن که جان فونر یکى از فعالان اتحادیه جهانى حمایت از بیماران و سازمان نظارت بر روان پزشکى مى گوید: نامى در برخى از زمینه ها برنامه هاى خوبى دارد، اما اشکال این است که تأمین کنندگان بودجه آن ـ که شرکت هاى تولید دارو هستند ـ دستور کار این طرح را تعیین مى کنند. در ظاهر، این طرح کاملاً مستقل است، اما در عمل، کاملاً از جهت دهى شرکت هاى دارویى تبعیت مى کند و داروهایى را الزامى مى کند که این شرکت ها مى خواهند. 


سیاست نامى بر این است که هرگز نام شرکت هاى داروسازى اى را که این طرح را از لحاظ مالى پشتیبانى مى کنند، فاش نکند. محققین مرکز Mothe Jones با استفاده از برخى اسناد داخلىِ این طرح، عنوان کرده اند که طرح نامى صرفا در 5/2 سال گذشته 72/11 میلیون دلار از صنایع تولید داروهاى روان پزشکى دریافت کرده است. مهمترین شرکتى که به این طرح، کمک مالى مى کند کمپانى «الى لیلى» است که تولیدکننده داروى پروزاک مى باشد. 


اسفن پرومپر، یکى از محققین، در این زمینه مى افزاید: «حرکت هجومى داروها اکنون در پى به دست آوردن حمایت از سوى قواعد FDA (سازمان نظارت بر غذا و دارو در ایالات متحده) است. در دهه گذشته، فعالان مبارزه با ایدز تلاش کرده اند تا روندى را که طى آن دارو به دست مصرف کننده ها مى رسد، کوتاه و سریع سازند و کمپانى هاى داروسازى نیز که مشتاق رسیدن دارو به بازار مصرف بودند با موفقیت بر کنگره فشار آوردند تا روند تأیید داروهاى جدید را سرعت دهد، اما وقتى که دارو به بازار وارد شد، FDA منابع کافى براى نظارت بر آن را ندارد. این سازمان، فاقد متخصصین لازم در شناسایى بیمارى هاى مسرى جهت پى گیرى آثار مخرب داروهاى جدید است. سیستم نظارتى فعلى بر مبناى گزارش هاى داوطلبانه متخصصین خصوصى قرار دارد که ناکافى و غیرقابل اعتماد است. در عین حال، صنایع دارویى از طریق تبلیغات سعى در ترویج داروهاى جدید دارد که در این زمینه قواعد آسان جدید و تبلیغات تلویزیونى، کمکى جدى هستند و از سوى دیگر نیز با تکیه بر متخصصین و اهداى جوایزى از کوچک تا بزرگ به آن ها، سعى در ترویج این داروها دارد. 


از هنگام مطرح شدن این موضوع، FDA تلاش فزاینده اى براى بهبود و تقویت برنامه هاى نظارتى خود آغاز کرده است. گزارشى داخلى که در سال 2000 منتشر شد، چنین نتیجه گیرى کرده بود که FDAباید تلاش بیش ترى براى نظارت بر داروهاى تأیید شده و موجود در بازار انجام دهد. مسؤولان دفترِ بررسىِ خطرات داروهاى موجود در بازار، چنین اظهارنظر کرده اند که: سازمان هایى از قبیل مرکز تحقیقات کیفى بهداشت، باید بودجه بیش ترى براى نظارت بر تجویز داروهاى موجود در بازار در اختیار داشته باشند. این مسؤولان، هم چنین خواستار اختصاص سرمایه هایى براى اجراى قانون نظارت بر تجویز داروها شدند. جین هینى عضو کمیسیون FDA در نامه خود به ماهنامه واشنگتن مى نویسد: «هر چند [نظارت بر داروهاى موجود در بازار] به روز شده است، اما سیستم نظارتى نیازمند منابع مالى بیش ترى براى تقویت عملکرد خود است.» 

منبع: www.projectcensored 

منبع :

ماهنامه سیاحت غرب؛ شماره 3