(چاپ)

کد خبر :  103  
تاریخ انتشار خبر : ۰۸ تير ۱۳۹۲ خبرها و نظرها
چرا پسران ایرانی «باربی»ها را نمی‌پسندند؟
چرا پسران ایرانی «باربی»ها را نمی‌پسندند؟

  گرایش دختران جوان جامعه به مانکن بودن، ظریف و لاغر و بلند بودن برخلاف آنچه در دهه های سابق بود که زن مقبول؛ باید تنومند و قوی و کمی چاق باشد حاصل الگوسازی غرب در فعالیت رسانه ای مقابل جمهوری اسلامی است.

 
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ با روی کار آمدن دولت کارگزاران و تهاجم فرهنگی غربی، در چهارچوب های زندگی اجتماعی تغییراتی زیادی حاصل شد؛ ایجاد یک طبقه اجتماعی جدید و مرفه و تکرار سبک زندگی غربی در جامعه و از سوی دیگر قرار گرفتن این طبقه در جایگاه الگو برای عموم اجتماع لطمات زیادی را به جامع ایرانی اسلامی وارد کرد.

 
شبکه های ماهواره ای در دوره اصلاحات فعالیت دو چندانی را در خصوص تغییر سبک زندگی ایرانی اسلامی انجام دادند که بیشترین تاثیرات را در ساختار زندگی زناشویی از بالا رفتن سن ازدواج، کم کردن تعداد فرزند، عادی سازی روابط نامشروع تا نوع پوشش اجتماعی و حتی فیزیک بدنی گذاشت.

 
هر ساله ایام تابستان که می شود برخی دغدغه ها از سمت قشر مذهبی جامعه پر رنگ می شود و این دغدغه ها زودپا با پایان فصل تابستان به فراموشی سپرده می شود و آن وضعیت پوشش و حجاب در جامعه است؛ پوشش و حجابی که در یک پروسه بیست ساله بصورت چراغ خاموش عمل کرده و نوع پوشش را تغییر کرده است.

 
یکی از تغییرات فاحشی که در سبک رفتاری ایرانیان بویژه زنان ایجاد شده است فیزیک بدنی آنان است که در وجوه مختلف زندگی آنان تاثیر گذاشته است. همزمان با سیاست پایین آوردن تعداد فرزندان در خانواده های ایرانی آنچه در رسانه های جبهه مقابل ایران اسلامی مطرح می شد رابطه بین بالا رفتن تعداد فرزندان و از بین رفتن فیزیک بدنی زنان است. از طرفی تلاش برای معرفی الگوی مانکنی برای زنان و تشویق به عدم باروری زنان باعث اتفاقاتی شد که طی سالهای اخیر بحران پایین آمدن رشد جمعیتی در کشور حاصل شود.

 
شاید بتوان باربی را نماد انتقال سبک زندگی غربی به کشورهای شرقی به ویژه ایران معرفی کرد. باربي نماد يک زن 19- 20 ساله است که از شخصيت يک زن ولگرد خياباني آلماني به نام لي لي گرفته شده که پس از جنگ به عنوان زني محبوب خودفروشي مي کرده است.

 
جک رايان به خاطر استعداد ويژه اش در شناخت فرم بدن زنان، لي لي را به چهره اي آنگلوساکسون تبديل نمود و سرانجام باربي را خلق کرد. دختر 20 ساله اي که پاهاي بلند و فيزيک بدني لاغري داشته و نمايشگر يک قد 195 سانتي متري است. بايد توجه داشت که اين ويژگي نمايشگر دوران جواني يک دختر است و از همين جا مي توان به الگوسازي باربي براي آينده کودکان به خوبي پي برد. در حقیقت باربی نه یک اسباب بازی کودکانه بلکه مدل فیزیکی و پوششی زنان جامعه را معرفی می کند.

 
طراحي چهره باربي به گونه اي اغراق گونه صورت گرفته که جامع اکثر زيبايي هاي متصور باشد و البته اين طراحي بسيار ماهرانه صورت پذيرفته است. «موي بور و طلايي، گردن باريک و کشيده، گونه هاي برآمده، دماغ و دهان کوچک، چشماني درشت و آبي، لباني پرگوشت، چهره شاداب، پوست روشن، پيشاني و سري متناسب و ... مجموع اعضاي چهره ي باربي را تشکيل مي دهد که به ندرت- حتي با هنرمندي تيغ جراحي پزشکان حاذق- هم زمان در يک فرد جمع مي شود.
 
 لباس هاي ظريف، خوش رنگ و خوش دوخت باربي محصول هنر و دستان بزرگترين طراحان لباس دنياست که در کمپاني متل گرد هم آمده اند. هيچ عروسکي تا به حال به اندازه باربي لباس متنوع، زيبا و اشرافي به تن نکرده و اين تنها اختصاص به دختري دارد که نماينده فرهنگ آمريکايي و نمايشگر يک زن تمام عيار آمريکايي است.
 
«عريان گرايي، اشرافي گرايي و مصرف گرايي سه مولفه اصلي لباس هاي باربي است؛ لباس هايي که زرق و برق خيره کننده اش، جلوه ي شهواني اندام باربي را مضاعف مي کند.»

 
باربي براي اينکه بتواند نقش تربيتي خود را ايفا کند بايد پاسخگوي تمامي سلايق و علاقه ها باشد و در نقش هاي گوناگوني ظاهر شود.

 
باربي پرستار، باربي معلم، باربي خلبان، باربي ژيمناست، باربي خواننده و ... براي تحکيم الگوسازي اين عروسک متولد شده اند. همچنين براي پذيرش اين عروسک از سوي مليت هاي گوناگون باربي با حفظ استيل بدني اش (اصالت آمريکايي) در رنگ ها و مليت هاي گوناگون نيز ظاهر شد؛ باربي هندي، آفريقايي، چيني، لهستاني و ...

 
البته آنچه درباره باربی گفته شد تنها قطره ای از فعالیتهای غرب در رابطه با تغییر سبک زندگی صورت گرفته است. گرایش دختران جوان جامعه به مانکن شدن و مانکن بودن ظریف و لاغر و بلند بودن برخلاف آنچه در دهه های سابق بود که زن مقبول؛ باید تنومند و قوی و کمی چاق بود حاصل همین فعالیت رسانه ای غرب است اما محققین جوان به تازگی در پژوهشی جامع دریافته اند:« هر چند دختران جوان ایرانی تمام تلاششان را برای مانکن بودن و جلب توجه می کنند اما مردان ایرانی برای ازدواج بیشتر زنان تنومند و کمی چاق را می پسندند»

 
بر اساس این گزارش زنان جوان برای مورد پسند قرار گرفتن در نظر مردان تمام تلاش‌شان را در جهت لاغری و مانکن بودن می کنند در صورتیکه مردان جوان اتفاقا این نوع فیزیک بدنی را نشانه ضعف می دانند و کمتر به سراغ ازدواج با این قشر می روند.

 
در این پژوهش که از بین 1500 مرد جوان ایرانی صورت گرفته است؛ 50 درصد افراد گرایششان به سمت زنان متوسط به سمت چاق، 30 درصد به سمت زنان چاق و تنها 20 درصد گزینه مورد نظرشان را از بین زنان مانکن و لاغر انتخاب می کنند.

 
نتایج محققین نشان می دهد علل انتخاب مردان ایرانی از بین زنان متوسط و تنومند بجای زنان لاغر دلایل مختلفی دارد که عمده ترین پاسخ ها معطوف به نگرش فرهنگی ایرانی اسلامی است که زنان متوسط هم شادابی ظاهری و درونی بیشتری نسبتا به دختران لاغر و نهیف دارند و هم چنین قدرت باروری و نگهداری از نوزادان توسط زنان لاغر کمتر از زنان به نسبت حجیم تر است. البته این نوع نگرش ریشه دینی نیز دارد چنانچه امیرالمونین علی (ع) در خصوص ویژگی های همسر مناسب یکی از شاخصه ها را تنومند بودن همسر می شمارند که می تواند فرزندان تنومندی نیز به ارمغان بیاورد.
 
از سوی دیگر در پژوهشی دیگر که مهر تایید بر پژوهش بالا بوده است این نتیجه حاصل شد که «سن ازدواج دختران جوان با فیزیکی مانکنی و لاغر بیشتر از سن ازدواج دختران جوان با فیزیک متوسط است به تعبیر دیگر دختران لاغر کمتر مورد خواستگاری قرار می گیرند»