(چاپ)

کد خبر :  129  
تاریخ انتشار خبر : ۰۹ مهر ۱۳۹۲ خبرها و نظرها
شرح فوت نابهنگام آریا در اثر آمپول تقلبی و قصور پزشکی

به نام خدا


یکی از خوانندگان محترم وبلاگ در پیام ارسالی خود نوشته است:


سلام و درود بر شما
به وبلاگ پسرم آريا بياييد و مشاهده كنيد كه چگونه فرزند 5 ساله ام قرباني گرديد.
 شرح فوت آريا را در همين صفحه بخوانيد.
خواهش مي كنم صداي بي گناهي آريا را بگوش همه ي انسانهاي با وجدان برسانيد.
معلوم نيست فردا نوبت كدام بچه است كه بايد قرباني شود !!
سالم باشيد.


http://afardipour.blogfa.com

 

 
 

 

شرح فوت نابهنگام آريا در اثر آمپول /تقلبی و قصور پزشكي

 

 همه ي ما دوست داريم خاطرات خوش فرزندانمان را بياد آوريم و از آن لذت ببريم؛ اما من توان مرور خاطراتي كه شايد از بهترين لحظه هاي عمرم  با آريا  (فرزند5 ساله ام ) بود را ندارم.

هميشه از خداوند فقط آرزوي سلامت خانواده ام را داشتم ،شايد اين ابتدايي ترين خواسته هر پدر و مادري باشد،اما همين هم از ما گرفته شد.

بگذاريد شرح اين مرگ نا بهنگام و عجيب را برايتان بيان كنم.

بدون شك شما هم متوجه خواهيد شد كه آريا ،چقدر بي جهت از دنيا رفت.

...پسرم به همراه مادرش از اصفهان به اهواز آمدند(پنج شنبه مورخ۲۴/۹/۹۱ ساعت هشت شب) كه يكماه پيش هم باشيم  به دلیل اینکه محل كارم اهواز بود. پسرم روز قبل سرما خورده بود و كمي هم سرفه مي كرد گفتيم فردا صبح مي بريم بيمارستان،و همين كار را كرديم و او را به بيمارستان آريا واقع در منطقه كيانپارس اهواز برديم(روز جمعه مورخ ۲۵/۹/۹۱) پزشك عمومي داشتند و دکتر متخصص نبود.


پزشك براي او پني سيلين 6.3.3 و دگزا نوشت و سه نوع شربت برايش تجويز كرد.


همسرم به پزشك گفت كه پسرم به دگزا حساسيت دارد و او يك نوع آمپول ديگري تجویز کرد. بعد از تزريق آمپول پسرم رفته رفته بي حال مي شد و ما فكر مي كرديم درد آمپول باعث شده كه پا هايش بي حس شود بطوريكه تا شب ديگر پاهايش حسي نداشتندو چون روز جمعه بود فرداي آن روز (روز شنبه مورخ ۲۶/۹/۹۱)به بيمارستان ابوذر در منطقه زيتون كارمندي به نزد متخصص اطفال برديم كه ايشان هم ،اظهار داشتند ويروس است و دو شربت دادند و يك آزمايش هم نوشتند و با وجود بي حالي او و اينكه بچه ي 5 ساله در بغلم بود اصلاً دستور بستري او را ندادند.

 

ساعت 4 بعد از ظهر چون حالش هنوز خوب نشده بود مجدداً به بيمارستان ابوذر برديم كه به علت شلوغي و اينكه حال پسرم بد بود نوبتي به ما ندادند. بناچار ،راهي كلينيك دي،واقع در منطقه كيانپارس شديم ،بعد از مراجعه آنها هم اظهار داشتند كه ما پزشك اطفال بعد از ظهرها نداريم . در ادامه در همان منطقه بسراغ مطب دكتر ... (پزشك اطفال) رفتم و از ايشان خواهش كردم كه نوبتي به من بدهند و گفتم حال پسرم خيلي بده و از شدت استرس و اضطراب جلوي ميز ايشان گريه كردم ،وليكن ايشان اعتنايي نكردند و گفتند ببريد پيش همكاران ديگر و گفتند اگر بخواهي ،تا ساعت 12 شب نوبت به شما مي رسد. (ساعت حدود 6 يا 7 بعداز ظهربود).


بناچار راهي مطب دكتر ...در منطقه مركز شهر با آن ترافيك و... بعد از يك ساعت و يا بيشتر مارا پذيرفت. دكتر پس از معاينه فرزندم ،در حالي كه او را روي دست جلوي او برديم و بدنش كاملاً سرد و موهاي سرش از شدت عرق خیس و  سرد بود، پرسید مگر حمامش كرديد؟گفتيم نه (لازم به ذكر است كه دكتر ابتدا گفتند بستري شود بعد پشيمان شدند و گفتند شايد اونجا هم رسيدگي نكنند). در ادامه توصيه كردند نه،اصلاً دارو نمي خواهد و پس ازاينكه متوجه شد پيش دكتراي ديگر هم برده ايم ،گفتندكه من روند بهبود را در او مي بينم وديگه اينقدر این دكتر اون دكترش نكنيد و دارو هاي قبلي را هم كنار بگذاريد. هنگامي كه مي خواستيم از مطب دكتر بيرون بياييم.دكتر گفت ،بچه رابغل نكنيد،بلكه آن را روي دست ببريد. ما هم با خيال راحت و در حالی که ساعتهاي سختي را پشت سر گذاشته بودیم  ساعت نه و نیم شب به خانه آمديم.


 چون دكتر سفارش كرده بود به او مايعات ،آب و... داديم.لحظه اي خواب مي رفت و لحظه اي بيدار مي شد تا اينكه ناگهان حدود ساعت دو و نیم نيمه شب از شدت درد ناحيه شكم داد  كشيد خواستیم سریع اونو برسونیم بیمارستان که درکمال ناباوری،آريا روي شانه هاي من  از دنيا رفت.


سوال من از تمام متخصصان  و مردم دنيا اين است :

چرا با وجود علائم ظاهري فرزندم:بي حالي شديد،عرق سرد،موهاي خيس،فشار 8 و اينكه در بغل ما بود و هنگام بيرون رفتن از مطب ،دكتر مي گويد بچه را در بغل نگيريد و روي دست ببريد. آيا نبايد دستور بستري مي داد چه روند بهبودی دید که مارا به خانه فرستاد چه پاسخی برای تشخیص غلط وسهل انگاریش دارد آیا برای بچه خودش هم اینقدر !!!؟؟


ما كه علم پزشكي نداشتیم و با توصيه هاي دكتر ،خيالمان راحت شد،اگر به ما آنقدر اطمينان نمي دادند که فقط یه ویروسه و رسیدگی میکردند فرزند دلبندمان كه وصف خوبيهايش زبانزد عام و خاص بود اينچنين پر پر نمي شد.

 

                                                                   مادر و پدر داغديده

 

 

 

رئیس جامعه متخصصین داخلی :

وزارت بهداشت مرگ شهروندان در اثر تزریق پنی‌سیلین را جدی بگیرد 

 

سلامت - رئیس جامعه متخصصین داخلی ایران نسبت به مرگ چند نفر در اثر استفاده از داروهای تقلبی هشدار داد.

 

فهیمه حسن‌میری: شنیدن خبرهایی مبنی بر مرگ چند نفر بر اثر تزریق پنی‌سیلین‌های تقلبی مدتی است که مردم را نگران کرده است. با وجود تکذیب مسئولان وزارت بهداشت اما امروز باز هم دکتر ایرج خسرونیا، رئیس جامعه متخصصین داخلی ایران نسبت به این قضیه هشدار داد.  

 

شما نسبت به مرگ فردی چهل ساله در اثر تزریق پنی سیلین هشدار داده اید. در این رابطه بیشتر توضیح می دهید؟

نتایج رسیدگی به پرونده این مرد چهل ساله نشان داد که این بیمار به دلیل استفاده از پنی‌سیلین وارداتی از چین، جان خود را از دست داده است. او بعد از تزریق، به تب و لرز و پایین آمدن فشار خون دچار شده و راه تنفسی اش بسته می‌شود که با انجام عملیات احیا به هوش نیامده و متاسفانه بعد از 15 دقیقه فوت می‌کند. آمار نشان می‌دهد در طول سال گذشته چندین نفر بر اثر حساسیت ناشی از تزریق پنی‌سیلین جان خودشان را از دست داده‌اند و مسئولان باید نسبت به این قضیه حساس باشند چون تعداد این افراد در حال بیشتر شدن است.

 

این اتفاق به دلیل تقلبی بودن پنی‌سیلین‌هاست؟

اگر کسی چندین بار پنی‌سیلین یا پنادول تزریق کند احتیاج به تست مجدد ندارد اما دیده شده که یکی دو نفر بعد از تزریق‌های متوالی جان خود را از دست داده‌اند. این اتفاق می‌تواند به دلیل حساسیت بیش از حد به پنی‌سیلین به دلیل ترکیبات نامناسب آن یا قاچاقی و تقلبی بودن آنها باشد.

 

اما وزارت بهداشت تقلبی بودن داروها به ویژه ورود پنی‌سیلین‌های چینی و تقلبی را رد می‌کند.

چه تکذیب صورت بگیرد و چه صورت نگیرد مساله این است که آمار مرگ و میر در اثر استفاده از داروهای تقلبی بالاست و بررسی‌های پزشکی قانونی نشان می‌دهد که تا کنون چند نفر از هموطنانمان جان خود را به این دلیل از دست داده‌اند. چون پوکه‌ این پنی‌سیلین‌ها موجود نیست، نمی‌توان نظر قطعی داد. هم این احتمال وجود دارد که این داروها تقلبی باشد و از خارج وارد شده باشد و هم این احتمال وجود دارد که موادی که در این داروها وجود دارد با بدن مردم ما سازگاری نداشته باشد.

 

با توجه به تاکیدهایی که صورت میگیرد مبنی بر این که پنی‌سیلین از خارج وارد نمی‌شود و در داخل کشور تولید می‌شود، ممکن است مشکل ناشی از مواد اولیه باشد؟

 

بله این احتمال وجود دارد. با این که پنی‌سیلین ممکن است در داخل کشور تولید شود اما ممکن است مواد اولیه آن که ساخت خارج است با بدن مردم ما سازگاری نداشته باشد. مسئولان باید این هشدارها را جدی بگیرند و صرفا به فکر تکذیب چنین اخباری نباشند بلکه علت مرگ این افراد را بررسی کنند تا سلامت شهروندان دیگری بر اثر این اتفاق به خطر نیفتد.

 

 

 

 

جناب آقای فردی پور


سلام بر شما


وبلاگ یادبود پسرتان را دقیق ملاحظه کردم. این واقعه تلخ برای خیلی ها اتفاق افتاده و می افتد و یکی از اهداف بنده در راه اندازی «طب و تهدید نرم» ارائه آگاهی به جامعه در برابر همین مصائب است.


از آنجا که عده ی زیادی از هم وطنان این مصیبت را به شما تسلیت گفته اند لذا اجازه بدهید بنده سخنم تکرار مکررات نباشد و به نوعی دیگر با شما هم دردی کنم :


۱- به شما تبریک می گویم  به این دلیل که با این واقعه منفعلانه برخورد نکردید بلکه احساس وظیفه نموده و تلاش می کنید تا پیام این تجربه ی تلخ را به سایرین برسانید تا گرفتار این قبیل مصائب نشوند.


۲- در مورد فرزند شما آنگونه که فرمودید ظاهرا قصور پزشکی اتفاق افتاده لیکن مراقب باشید همه تقصیر را متوجه پزشکان و نیز داروهای تقلبی نکنید. واقعیت این است که در طب رایج برای داروهای غیر تقلبی که درست تجویز می شوند نیز ضمانتی وجود ندارد و ممکن است منجر به واکنش های آلرژی و هلاکت بیمار شوند. بنابراین داروهای شیمیایی بالذات خطرناکند. ممکن بود در همان اصفهان هم با تزریق پنی سیلین غیر تقلبی همین اتفاق بیفتد لذا مهم است  که مردم را در کنار سهل انگاری برخی پزشکان نسبت به خطر اصلی و ریشه ای که همانا عوارض و هزینه های داروهای شیمیایی و برخی جراحی هااست، آگاه کنیم.


۳- اجازه ندهید این واقعه باعث افسردگی شما شود آموزه های دینی بر این واقعیت تاکید دارند که اجر والدین حتی در برابر بچه های سقط شده شان محفوظ است تا چه رسد به شما که 5 سال زحمت تربیت و پرورش آریا را هم به جان خریدید. ان شاء الله پسر عزیزتان در بهشت الهی شفیع شما خواهد بود. توصیه می کنم فکر خود را بیش از حد مشغول این حادثه نکنید و هرچه زودتر به جبران گذشته اقدام کنید که این امر می تواند به لطف الهی شادی و نشاط را مجددا به جمع شما برگرداند.


۴- بنده در راستای خواهش جنابعالی به حکم وظیفه پیام شما را در صفحه اول وبلاگ خود قرار دادم


از خداوند متعال اجر وافر و طول عمر توام با سلامت جسم و جان و توفیق شما را در انجام وظایف الهی  خواهانم.


دکتر رضا منتظر