(چاپ)

کد خبر :  1888  
تاریخ انتشار خبر : ۲۳ آذر ۱۳۹۶ خبرها و نظرها
اعتیاد به گوشی‌های هوشمند نوعی ناهمگونی در مغز ایجاد می‌کند.

 

 

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم 

و صلّي الله علي محمّد و آله الطّاهرين  و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين 

 

 

 

 

 

اعتیاد به گوشی‌های هوشمند نوعی ناهمگونی در مغز ایجاد می‌کند.

 

 

 

 

وروساینس نیوز- با توجه به مطالعه‌ای که به تازگی در گردهمایی سالیانه انجمن رادیولوژی آمریکای شمالی (RSNA) ارائه شده است، پژوهشگران کشف کرده‌اند که در شیمی مغز افراد جوانی که به گوشی‌های هوشمند و اینترنت معتاد شده‌اند، نوعی عدم توازن وجود دارد. به این صورت که نسبت GABA به Glx در کورتکس سینگولیت قدامی نوجوانانی که به گوشی‌های هوشمندشان معتاد شده بودند به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده است


طبق مطالعه اخیر مرکز پژوهشی PEW ، چهل و شش درصد آمریکایی‌ها اعتقاد دارند که بدون گوشی‌های هوشمندشان نمی‌توانند زندگی کنند. اگرچه این احساس به طور واضحی اغراق آمیز است، هر روز تعداد بیشتر و بیشتری از مردم به گوشی‌های هوشمند و سایر وسایل الکترونیکی قابل حمل برای دریافت اخبار روزانه، اطلاعات، بازی‌ها و حتی تماس‌های تلفنی گاه‌ به گاه وابسته می‌شوند.

 

 

 

در کنار نگرانی‌های در حال افزایش درباره اینکه مخصوصا افراد جوان به جای معاشرت کردن با دیگران، مدت زیادی را به گوشی‌هایشان خیره می‌شوند، پرسش‌هایی هم درباره تاثیرات سریع این وسایل روی مغز و نتایج دراز مدت این نوع عادت‌ها مطرح می‌شود.

 

 

 

هیونگ سوک سئو، M,D و پرفسور نورورادیولوژی در دانشگاه کره در سئول (کره جنوبی) و همکارانش از طیف‌سنجی با تشدید مغناطیسی (magnetic resonance spectroscopy یا MRS) استفاده کردند تا به درک جدیدی از مغز نوجوانانی که به گوشی‌های هوشمند و اینترنت معتاد هستند دست یابند. MRS نوعی MRI است که ترکیبات شیمیایی مغز را اندازه‌گیری می‌کند.

 

 

 

این مطاله شامل دو گروه بود: 19 فرد جوان (با میانگین سنی 15.5، 9 نفر مرد) که با اعتیاد به اینترنت یا گوشی هوشمند تشخیص داده شده بودند و 19 نفر سالم در گروه کنترل که از نظر سنی و جنسی همسان‌سازی شده بوند. به عنوان بخشی از مطالعه 12 نفر از جوانان معتاد به مدت 9 هفته نوعی رفتار درمانیِ شناختی را که از یک برنامه درمان شناختی مربوط به اعتیاد به بازی‌ها (ی رایانه‌ای) اقتباس شده بود، دریافت کردند.

 

 

 

پژوهشگران از آزمون‌های استاندارد شده‌ اعتیاد به گوشی هوشمند و اینترنت استفاده کردند تا شدت اعتیاد به اینترنت را اندازه بگیرند. تمرکز سوال‌ها روی این بود که استفاده از اینترنت و گوشی هوشمند تا چه اندازه‌ای کارهای روزمره، زندگی اجتماعی، بازدهی در انجام کارها، الگوهای خواب و احساسات را تحت تاثیر قرار می‌دهند. 

 

 

 

دکتر سئو می‌گوید: هر چه نمره بیشتر باشد، اعتیاد هم شدیدتر است.

 

 

دکتر سئو گزارش کرد که نوجوانان معتاد به میزان قابل‌توجهی نمره‌های بالاتری در افسردگی، اضطراب، شدت بی‌خوابی و رفتارهای تکانشی دارند.

 

 

 

پژوهشگران آزمون‌های MRS را روی جوانان معتاد، قبل و به دنبال رفتار درمانی، و یک مطالعه MRS منفرد را روی بیماران گروه کنترل انجام دادند تا سطح دو ماده را بسنجند: گاما آمینو بوتیریک اسید یا گابا (GABA)، یک پیام‌رسان عصبی در مغز که سیگنال‌های مغزی را مهار یا سرعتشان را کم می‌کند، و گلوتامات-گلوتامین(Glx)، پیام‌رسان عصبی که باعث می‌شود نورون‌ها از نظر الکتریکی بیشتر تحریک شوند. مطالعات قبلی نشان داده‌اند که GABA در بینایی، کنترل حرکتی و تنظیم تعداد زیادی از عملکردهای مغز مانند اضطراب نقش دارد. 

نتایج MRS نشان داد که، در مقایسه با گروه کنترل(که سالم بودند)، نسبت GABA به Glx قبل از درمان به طور قابل‌توجهی در کورتکس سینگولیت قدامی جوانانی که به اینترنت و گوشی هوشمند معتاد بودند افزایش یافته بود.

 

 

 

دکتر سئو می‌گوید نسبت GABA به کراتین و GABA به گلوتامات به‌ طور معنی‌داری با مقیاس‌های بالینی اعتیاد به اینترنت و گوشی هوشمند، افسردگی و اضطراب همبستگی داشت.

 

 

 

مقدار بسیار زیاد GABA می‌تواند منجر به چند اثر جانبی، مانند اضطراب و خواب‌آلودگی شود.

 

 

 

مطالعات بیشتری نیاز است تا پیامد‌های بالینی این یافته‌ها به درستی درک شود، اما دکتر سئو معتقد است که مقدار افزایش یافتهGABA در شکنج سینگولیت قدامی در اعتیاد به اینترنت و گوشی هوشمند می‌تواند با از دست رفتن عملکردیِ ادغام و تنظیم پردازش در شبکه عصبی شناختی و احساسی مرتبط باشد.

 

 

 

خبر خوب این است که نسبت‌های GABA به Glx در جوانان معتاد بعد از رفتاردرمانیِ شناختی به میزان قابل‌توجهی کاهش یافت یا به حالت عادی برگشت.

 

 

 

دکتر سئو می‌گوید:


سطح افزایش یافته GABA و توازن به هم خورده بین GABA و گلوتامات در کورتکس سینگولیت قدامی می‌تواند به درک ما از پاتوفیزیولوژی و درمان اعتیادها کمک کند.