(چاپ)

کد خبر :  33493  
تاریخ انتشار خبر : ۰۴ خرداد ۱۳۹۸ خبرها و نظرها
پاسخی کوتاه به سوالاتی در مورد روزه داری کودکان

 

 

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم 

و صلّي الله علي محمّد و آله الطّاهرين  و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين 

 

 

 

پاسخی کوتاه به سوالاتی در مورد روزه داری کودکان


 

 

من مربی قرآن کودکان هستم و می‌خواستم از فواید روزه برای بچه‌ها صحبت کنم، چطور این بحث را در کلاس مطرح کنم که بچه‌ها عاشق ماه رمضان و روزه بشوند؟
 

 

و می‌بینم که بچه‌ها خودشان شوق دارند و می‌توانند روزه بگیرند ولی پدر و مادر می‌گویند:

"نه تو نمی‌توانی و باید روزه‌ات را بخوری و روزه برای تو واجب نیست."
 

ولی من می‌دانم که اگر بچه‌ها بخواهند و خیلی هم در آفتاب بدو بدو نکنند می‌توانند. 

حالا می‌خواستم بچه‌ها را به روزه داری تشویق کنم، درخواست کمک دارم. 

 


پاسخی کوتاه به این سوال: 

 


1 - قبل از اینکه به چگونگی گفتن فواید روزه و تشویق بچه‌ها مشغول شویم،

 

باید بگویم اگر معلم خودشان ورود پیدا کنند و در عین حالی که می‌دانند پدر و مادرها در این سن پایین خیلی موافق روزه گرفتن بچه‌ها نیستند این بحث را برای فرزندان بگویند یک تنش و یک دوگانگی بین معلم و خانواده ایجاد می‌کنند. 

 

بنابراین به نظر می‌آید قبل از اینکه بچه‌ها را توجیه کنیم باید خانواده‌ها را توجیه کنیم. 

مثلا: بیاییم مادران همین بچه‌ها را دعوت کنیم و اینگونه با آنها صحبت کنیم که:

 

"بچه‌های شما به روزه گرفتن علاقه‌مند هستند و در کلاس هم بیان می‌کنند ولی ابراز می‌کنند که شما نمی‌گذارید. ما نمی‌خواهیم بگوییم که بچه‌ها حتما روزه‌هایشان را کامل بگیرند. شما بیایید از همان روزه‌ی به اصطلاح کله گنجشکی شروع کنید. 

سحر بچه‌ها را بیدار کنیم تا لذت سحرگاهی - که خانواده دور هم جمع می‌شوند و دعای سحر می‌خوانند و سحری می‌خورند - را لمس کنند."
 

و آن فضا، برای بچه‌ها فضای خوشایندی است. علت آن هم این است که فضای نویی است و با فضایی که در طول سال وجود دارد فرق می‌کند.

لذا بیدارشان کنید تا سحری‌شان را بخورند و کنار شما باشند و بگویید: 

"تا ظهر نیازی نیست که شما چیزی بخورید." و ناهارشان را به آنها بدهید و افطارشان را هم با ما انجام بدهند.  یعنی فقط فاصله‌ی سحر تا ظهر و ظهر تا افطار را روزه باشند.
 

 

 

آیت‌الله بهجت نسبت به بچه‌هایی که روزه کله گنجشکی می‌گرفتند این تعبیر را بیان می‌کردند: 

"خوش به حال شما، شما روزی دو تا روزه می‌گیرید."

 

 

2 - خود این روزه‌ها (روزه کله گنجشکی) یک تمرین است.
 

به بچه‌ها کمک می‌کند تا وقتی می‌خواهند روزه‌ی کامل بگیرند توانایی داشته باشند. 

ما روی این موضوع خیلی تاکید می‌کنیم که: 

"تربیت یک موضوع تدریجی است و دفعی نیست." 

پس ما نباید بگذاریم بچه‌ها به سن تکلیف برسند و ناگهان بگویبم: "حالا از امروز پاشو سحری بخور و تا اذان مغرب هم هیچی نخور‌"

نباید اینگونه اتفاق بیافتد.

 

 3 - به مادرها بگویید که "شرایط را فراهم کنید تا از این ۳۰ روز ماه رمضان بتوانند چند تا روزه را هم کامل بگیرند."
 

خود این می‌تواند تشویق باشد. 

مثلا: قدیمی‌ها ناخودآگاه کارهای خوبی انجام می‌دانند. 

وقتی بچه‌ها چند روز آخر ماه رمضان را روزه می‌گرفتند این روزه‌ها را به تعبیری از آنها می‌خریدند و می‌گفتند: 

"ثوابش را بفرست برای پدربزرگ و مادربزرگت" و ما هم یک هدیه‌ای به تو می‌دهیم.
 

البته نباید قبلش این را تعیین کنید! بگذارید همان آخر ماه مبارک رمضان هدیه‌ای را بدهید. 

این هدیه هم به معنی مادی و پول نباشد. زیرا پول خودش مسئله‌ای است که حالا کجا می‌خواهند هزینه کنند؟ 

بلکه هدیه‌ای برای دختر و پسر متناسب با خودشان که در توانمان هست و به پاس آن چند روز روزه‌ی کاملی که گرفته‌اند به آنها بدهیم. 

این خاطرات خوش مجموعا زمینه‌سازی برای بچه‌ها می‌شود که وقتی به سن تکلیف و بلوغ رسیدند بتوانند به راحتی روزه بگیرند.

ما با پدر و مادرها اینگونه صحبت می‌کنیم. آنها را آماده می‌کنیم. 

و بچه‌ها هم بر دین پدر و مادرشان هستند. 

یعنی وقتی با پدر و مادر صحبت شود آن‌گاه از این به بعد معلم یک جرقه‌ای را ایجاد کند یا یک تلنگری بزند و یا جملات کوچکی بگوید. 

می‌بینید که به خوبی به آن خواسته‌ی مورد نظرشان خواهند رسید.