(چاپ)

کد خبر :  33880  
تاریخ انتشار خبر : ۲۴ آبان ۱۳۹۸ خبرها و نظرها
پاسخ دکتر منتظر به انتشار کلیپ تقطیع شده آیت الله جوادی آملی درباره طبّ اسلامی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

 

 

پاسخ دکتر منتظر به انتشار کلیپ تقطیع شده آیت الله جوادی آملی درباره طبّ اسلامی




اخیرا فیلمی یک دقیقه ای از سخنان آیت الله جوادی آملی در مورد روایات طبی منتشر شده است که دوستان نظر ما را در مورد آن جویا شده اند.

 

ابتدا فیلم را تماشا و بعد پاسخ را مطالعه فرمائید: 

sapp.ir/matabmontazer

 

همان طور که در فیلم ملاحظه می فرمایید، ایشان بیان می کنند که فقط 5 در صد از روایات طبی از حیث سند صحیح هستند لذا این روایات باید به تجربه یقینی برسند. عده ای با انتشار این بخش از سخنان ایشان آن را مستمسکی برای نفی طب اسلامی قرار داده اند. در پاسخ می گوییم :

 
1- اولا واضح است که سخنان آیت الله جوادی آملی تقطیع شده است. یعنی ابتدا و انتهای آن را حذف کرده فقط چند جمله از آن را آورده اند. تقطیع کردن سخن افراد اقدام زشتی است که در موضوعات سیاسی و اجنماعی و اخلاقی هم به دفعات شاهد آن هستیم. اگر واقعا قرار است نظر آیت الله جوادی آملی در مورد طب اسلامی تبیین شود باید کل دیدگاههای ایشان یا حداقل کل سخنانی که چند جمله آن گزینش شده است را بشنویم.

 
2- بنده و جناب آقای دکتر مردانی (مولفان کتاب اسلامی در آینه وحی ) در تاریخ 19 اردیبهشت 1395 در موسسه اسراء در یک دیدار خصوصی خدمت ایشان رسیدیم و دیدگاههای ایشان در این زمینه را استماع کردیم و متن بیانات شان را در ابتدای کتاب خود آوردیم. بنابراین با دیدگاه شان کاملا آشنا هستیم. ایشان انتقادهای بسیار جدی به طب غربی دارند. طب اسلامی را هم نفی نمی کنند بلکه به نوع رویکرد برخی به روایات طبی نقد دارند.

 

3- در همین کلیپ کوتاه اگر دقت کنید ایشان می فرمایند روایات طبی باید به تجربه یقینی برسند. یعنی این طور نیست که شما روایات را جلوی خود بگذارید و بدون این که به اصول علم طب آگاه باشید و بدون این که با تحقیق و تجربه صحت آنها را ارزیابی کرده باشید، به خلق الله نسخه درمانی بدهید (کاری که متاسفانه برخی روحانیون به نام طب اسلامی در حال انجام آن هستند). دقیقا دیدگاه ما هم همین است.

 
4- و اما در مورد سند روایات طبی به چند نکته مهم باید توجه کرد:الف- ضعیف بودن سند روایات به معنی مردود بودن آن نیست برعکس در روایات متعدد فرموده اند سخنان منسوب به ما را بدون دلیل عقلی و شرعی انکار نکنید. بنابراین حتی اگر سند یک روایت طبی ضعیف باشد نمی توان آن را رد کرد. اینجا نقش عقل و تجربه و تحقیق پررنگ می شود. (همان که آیت الله جوادی آملی هم به آن اشاره فرموده اند)

 
ب- معیار پذیرش یک روایت فقط سند آن نیست. در علم حدیث از ابزارهای مختلف برای فهم روایت استفاده می کنند. ابزارهایی مانند:

عرضه کردن متن روایات به قرآن،

توجه به مضامین روایت (مثلا نهج البلاغه هم سند صحیحی ندارد ولی به دلیل علو مضامین آن کسی در صحت انتساب آن به امیرمومنان علی علیه السلام تردید ندارد)،

تواتر معنوی (یعنی سند روایت ضعیف است ولی موضوع آن متواتر است مثلا موضوع حجامت در روایات متواتر است و آن قدر روایات در مورد آن وجود دارد که کسی تردید ندارد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام ان را توصیه کرده اند).

شهرت روایت. برخی اوقات سند روایت صحیح نیست ولی روایت در میان علما مشهور است (مثل رساله ذهبیه یا طب الرضا علیه السلام). در چنین مواردی می گویند شهرت حدیث جبران کننده ضعف سند آن است. بنابراین ساده اندیشی است که برخی تصور می کنند اگر سند روایات طبی ضعیف بود قابل استفاده نیست و باید آن را کنار نهاد.

 
پزشکی که به علم طب آگاه است به روایت طبی به عنوان یک خبر ارزشمند نگاه می کند. در مضمون آن دقت می کند، با سایر روایات که در مورد آن موضوع وجود دارد تطبیق می دهد و در نهایت محتوای آن را راستی آزمایی می کند. و هنگامی که از نظر علمی به نتیجه می رسد که آن توصیه روایی درست است دیگر برای او اهمیتی ندارد که سند روایت صحیح است یا خیر؟ تعریف ما از طب اسلامی و رویکرد عملی ما در استفاده از روایات طبی همین است. و یقین داریم که این رویکرد مورد تایید آیت الله جوادی آملی و عقلای حوزه می باشد.

 
۵- با این توضیحات برخی تلاش نکنند با اقدامات ژورنالیستی شیطنت آمیز و با تقطیع سخنان علما طب اسلامی را مورد هجمه قرار دهند. و روشن است این که امروزه برخی از اهل حوزه عنوان طب اسلامی را وسیله سودجویی قرار داده اند و نگاهشان به روایات طبی متحجرانه است دلیل نمی شود که اصل قضیه را زیر سوال ببریم.در طول تاریخ و همین الان بسیاری از افراد اسلام و قرآن و امام زمان عجل الله تعالی فرجه را ابزار مطامع خود قرار داده اند. آیا ما در مواجهه با آنها می گوییم کسی از دین سخن نگوید؟