(چاپ)

کد خبر :  392  
تاریخ انتشار خبر : ۲۵ شهريور ۱۳۹۳ خبرها و نظرها
پرده برداری از جنایتی که در حق کودکانمان می‌کنیم. یازده نویسنده غربی ثابت می‌کنند که مهدکودک رفتن به نفع بچه‌ها نیست

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین


نگاهی به کتاب «چه کسی گهواره را تکان خواهد داد»

پرده برداری از جنایتی که در حق کودکانمان می‌کنیم.

یازده نویسنده غربی ثابت می‌کنند که مهدکودک رفتن به نفع بچه‌ها نیست

 

گروه فرهنگی – رجانیوز: قریب ۲۶۰ سال پیش اولین مهد کودک با الگوبرداری از یک «یتیم‌خانه» در اتریش تاسیس شد؛ یک الگوبرداری ظاهرا ساده که البته این روز‌ها می‌توان کنایه‌هایی هم در آن دید! آن روز‌ها قرار بود فرزندان اقشار فقیر جامعه به مهدکودک بروند اما حالا مهدکودک بردن کودکان به نوعی کلاس تبدیل شده است و خانواده‌های طبقه متوسط جامعه –لااقل در ایران- بیش از بقیه سر و دست می‌شکنند برای بردن فرزندانشان به مهد کودک. در سال ۱۲۹۸ شمسی اولین مهدکودک در ایران تاسیس شده است و حالا بعد از قریب یک قرن بیش از ۱۴۰۰۰ مهدکودک در کشور وجود دارد! همه این‌ها ثابت می‌کند که مهد کودک مسئله جامعه ایرانی است و خانواده ایرانی خواهی نخواهی با آن مواجه است.


اما درباره این موضوع و جوانبش خیلی صحبت نمی‌شود؛ مگر اینکه مربی مهدکودکی در فلان شهر کودکی را آزار داده باشد تا صفحه حوادث نشریات به این موضوع «تربیتی» علاقه نشان دهند! جامعه ایرانی در شرایطی روز به روز به سمت مهدکودک رغبت پیدا می‌کند که در خود جوامع غربی که مبدع این پدیده بوده‌اند، این روز‌ها حرف از مضرات عجیب و غریب این «یتیم‌خانه‌های مدرن» به میان آمده است. اتفاقا به دلیل همین شأن مبدع بودن است که خواندن نظرات و گفته‌های غربی‌ها درباره مضرات مهدکودک جذابیت پیدا می‌کند، وگرنه با مراجعه به متون و منابع دینی مبانی تاسیس مهدکودک‌ها خیلی راحت زیر سوال می‌رود.

 

 

«چه کسی گهواره را تکان خواهد داد؟» منبع ممتازی است برای آشنا شدن با این نظرات. یازده نفر از نویسندگان، اندیشمندان و فعالان مهدکودک‌ها در کشورهای غربی دست به قلم شده‌اند و مقالاتی درباره تاثیرات زیان‌آور مهدکودک بر وجوه مختلف زندگی کودکان نوشته‌اند. برای ما که در کشورمان مهدهای کودکی هم برای نگهداری از نوزادان یک ماهه تاسیس شده است، حتما جالب خواهد بود که بدانیم این یازده تن در کشورهای غربی چه نکاتی نوشته‌اند.


شما هم فکر اگر فکر می‌کنید با سپردن فرزندانتان به مهدهای کودک باعث رشد و شکوفایی بیشتر آنها در زمینه‌های تحصیلی، اجتماعی و حتی تربیتی می‌شوید، مطمئن باشید که خواندن این کتاب را باید در الویت‌های زندگی‌تان قرار دهید و البته قبلش خودتان را برای اینکه همه باورهایتان در این زمینه زیر سوال برود آماده کنید!


 «الگوی فمنیستی مراقبت از کودکان» عنوان فصل اول این کتاب چهار فصلی است. در این فصل مقالاتی آورده شده تا نشان داده شود در دنیای کنونی چه الگویی به مادران برای مراقبت (مسامحه می‌شود گفت تربیت!) فرزندان ارائه می‌شود. الگویی که مبنای آن آزادی عمل و فراغت هرچه بیشتر زنان برای هماوردی با مردان در تمام شئون زندگی است.


فصل دوم کتاب «مهدکودک، کیفیت، نگاه کودک» نام دارد. در مقاله اول این فصل گفته می‌شود که مضرات مهدهای کودک‌ ربطی به کیفیت مهد‌ها ندارد. یعنی هرچقدر هم یک مهدکودک با کیفیت باشد باز هم تغییری در مضرات بنیادین و اصلی آن بوجود نمی‌آید. بنابراین خیلی از ما که وقتمان را برای پیدا کردن یک مهدکودک خوب صرف می‌کنیم در واقع داریم خودمان را گول میزنیم و هرچند ممکن است از تیررس مضرات کوتاه مدت فرزندانمان را فراری دهیم اما آنها را به کام بدبختی‌های بلندمدت‌تری می‌فرستیم!


در مقاله‌ای از این فصل با نام «مهدکودک‌ از دیدگاه بچه‌ها» نشان داده می‌شود که ادعای «اگر من از سرکار رفتن احساس خوبی داشته باشم، ‌ فرزند من هم از مهد کودک رفتن احساس خوبی خواهد داشت» چقدر دروغ غیر اخلاقی و بزرگی است.


زیر سوال بردن مشهوراتی مثل اینکه مهدهای کودک بچه‌ها را مستقل بار می‌آورند یا آن‌ها را اجتماعی می‌کنند، قدرت یادگیری را در آن‌ها افزایش می‌دهند و موفقیت تحصیلی را برای آن‌ها در آینده به ارمغان می‌آورند، محتوای مقالات این فصل را تشکیل می‌دهند. ادعاهای منطقی و قابل اثبات نویسندگان این مقالات حتما برای خواننده‌ای که تا حالا فکر می‌کرده مهدکودک چقدر برای فرزندش مفید است، عجیب و جذاب خواهد بود!

 

 

«نظریه‌های روان‌شناسی و مهد کودک» عنوان فصل سوم است؛ فصلی با چهار مقاله. در یکی از این مقالات به اهمیت رابطه عاطفی مادر و کودک پرداخته می‌شود و خطرات ناشی از کم‌رنگ شدن این رابطه در مهدکودک‌ برشمرده می‌شود. «اسمیت سونیان» در پاسخ به این سؤال که آیا حضور در اجتماع برای بچه‌ها خوب است یا نه؟ می‌گوید: «تاریخچه نوابغ، تاریخچه بچه‌هایی است که در خانه بزرگ شده‌اند.»


اما فصل چهارم این کتاب نگاهی جالب به موضوع مهدهای کودک دارد. «اقتصاد و مهد کودک» عنوان این فصل است. اولین مقاله در فصل چهارم این عنوان را به خود اختصاص داده است: «چه کسی گهواره را تکان خواهد داد؟» نویسنده این مقاله «فیلیس اشلفلی» است. این مقاله به ارتباط اقتصاد و تبلیغات، خبر، تلویزیون، مستند‌ها و برنامه‌های عمومی به سود کسانی می‌پردازد که خواهان سرمایه‌گذاری و دخالت دولت در امر مراقبت از کودکان هستند.


«مایکل شوارتز» نویسنده مقاله‌ای است با عنوان «آیا می‌‌خواهیم دولت پرستار بچه‌هایمان باشد؟» مقاله این‌گونه آغاز می‌شود: «بنیادی‌ترین واحد جامعه خانواده است نه فرد. لیبرالیسم ذاتاً ضد خانواده است. نگاه او به فرد به صورت عددهای ما است که همه با هم برابر و از یکدیگر مجزا هستند. او افراد را، به منزله اجزای قابل تعویض یک دستگاه اجتماعی جمعی می‌بیند و به جایگاه فرد به عنوان عضو خانواده اعتنایی ندارد.»


بنابر آنچه گفته شد کتاب «چه کسی گهواره را تکان خواهد داد؟» را می‌توان یک منبع خواندنی برای خانواده‌ها و همه کسانی دانست که دستی در تعلیم و تربیت دارند.


این کتاب که توسط سمانه مدنی و آزاده وجدانی و به سفارش گروه مطالعات زنان و خانواده پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی ترجمه و تلخیص شده، توسط نشر معارف منتشر شده است. این کتاب در واقع نهمین جلد از مجموعه «فمینیسم در ترازوی نقد» است. پیش از این، دفتر نشر معارف در زمینه مسائل خانواده و نقد فمنیسم کتابهای «آن روی فمنیسم»، «تأثیر فمنیسم بر دختران در غرب»، «تأثیر فمنیسم بر فرزندان»، «تأثیر فمنیسم بر فروپاشی حکومت‌ها»، «عریان کردن فمینیسم»، «دختران به عفاف روی می‌آورند»، «دروغ‌هایی که زنان باور می‌کنند و حقایقی که آن‌ها را آزاد می‌کند»، «بررسی مبانی فلسفی و اخلاقی فمنیسم»، «فمنیسم در آمریکا تا سال ۲۰۰۳»، «فمنیسم؛ راه یا بی‌راه»، و... منتشر کرده است.


ورود چاپ سوم «چه کسی گهواره را تکان خواهد داد؟» به بازار نشر بهانه خوبی است تا با خواندن آن بفهمیم با سپردن کودکانمان به مهدهای کودک چه جنایت هولناکی در حق آن‌ها مرتکب می‌شویم! این کتاب ۱۵۹ صفحه‌ای تنها ۳۷۰۰ تومان قیمت دارد که به نظر می‌رسد هزینه کردن آن برای پی بردن به ابعاد مختلف این جنایت چندان پول زیادی نیست!

 

 

مطالب مرتبط:

مهد كودك يا يتيم‌خانه‌هاي مدرن؟!/ چطور از 7 كودكستان در ايران به 14000 مهد كودك رسيديم

«روستا مهدها» طراحی جدید غرب برای از بین بردن نسل آینده ایران/ تربیت کودکان روستایی با آروزهایی شهری