سلام و خسته نباشید من غیر از مواد غذایی به قرص ژلوفن و ناپروکسن حساسیت دارم آیا میشه این قرص هارو به واکسن خانگی اضافه کرد و اگر میشود به چه مقدار باید اضافه کنم؟؟؟ و یک سوال دیگه داشتم اینکه دقیقا چقدر باید آب جوش به محلول اضافه کرد؟؟؟


علی

سلام و وقت بخیر من قصد انجام حجامت آلرژی دارم و در یکی از شهرستان های استان کرمانشاه هستم جایی رو پیدا نمیکنم که حجامت آلرژی انجام بدن خواستم بدونم میشه پیش کسی که حجامت عادی انجام میده برم و همین مراحل حجامت آلرژی رو بگم که برام انجام بده و اگر نمیشه جایی رو معرفی میکنین که برم حجامت رو انجام بدم لطفاً راهنمایی کنید ممنون
علی

سلام. ببخشید من 52 روز هست زایمان طبیعی داشتم و مشکلی هم الحمدلله در شیردهی نداشتم. اطرافیانم میگن به نوزاد شیرخشک بدم تا بدن خودم ضعیف نشه. دچار سردرگمی شدم.میشه هم شیر داد و هم در اینده دچار ضعف نشم؟ بچه اول هست و 30 سالمه
شهریار

سلام. دخترم ۷ ماهشه. هم الرژی تنفسی داره هم الرژی به بعضی مواد غذایی. همیشه هم بدنش کهیر داره و کم و زیاد میشه. واسه بچه توی این سن هم میشه حجامت الرژی انجام داد یا همون حجامت ساده کافیه. لطفا راهنمایی کنین
مریم

سلام علیکم پیام به دست بنده نرسیده ( نمیدانم به چه علت) ولی محبت بفرمایید پاسخ را مجدد برایم ارسال بفرستید..
محمدجواد

سلام واحترام دکتربزرگواربه تازگی متوجه شدم باردارم الحمدلله اما موهایم وپوستم چرب میشودو سرهمراه شوره وخارش قبلااز شامپوهای قوی استفاده میکردم خوب بودم الان نمیتونم چی جایگزین کنم البته من امپول رقیق کننده خون هم میزنم،التماس دعا ازشمابزرگوار🙏
زینب

سلام و عرض ادب برای کبد چرب چه روزی مناسب حجامت است و از کدام ناحیه بدن؟
مجید

سلام و درود من دانشجو هستم و میخام مطالب یکی از مقالتتون رو pdf کنم و تو کلاس ارائه بدم از نظر شرعی شما مخالف نیستید؟
محمد رجبیان

سلام و ادب شش ماهی هست گاهی سوزش درسمت چپ قفسه سینه نزدیک به زیر بغل دارم .پس از مدتی کار مداوم منزل احساس سنگینی در ناحیه سمت چپ قفسه سینه و چپ پشت کتف دارم این چند ماه تجت فشار عصبی بوده ام.حالت رفلاکس معده هم گاهی دارم.چه درمانی پیشنهاد میفرمایید؟
بامداد

سلام علیکم بزرگوار در دو پیام ارسال شده قبلی سوالی مطرح کردم که هنوز منتظر پاسخ شما هستم احساس میکنم که رغبتی برای پاسخ نداشتید و یا به دلیل مشغله کاری وقت جواب دادن ندارید بحرحال اگر تمایلی ندارید که پاسخگوی پیام های بنده باشید به من اطلاع بدهید تا مُصَدّع اوقات شریفتان نشوم و بنده انتظار نکشم سپاسگزارم
محمدجواد
طبّ اسلامی و قرآنی
حدیث هلیله؛ معجزه کلامی امام صادق (علیه السلام) در اثبات منشا وحیانی طبّ (مقاله انتخابی)
تعداد: 6 میانگین: 3
[تعداد بازدید : 41648]

[نسخه چاپی]

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی اعدایهم اجمعین


حدیث هلیله؛ معجزه کلامی امام صادق (علیه السلام) در اثبات منشا وحیانی طبّ




کلام معصومین(علیه السّلام) طبق گفته خود آن بزرگواران، همگی برگرفته از قرآن کریم است و بنابراین تالی تلو آن معجزه جاوید است. امّا بعضی از این گفتارهای درخشان، به سان قمری در میان نجوم کلام حضراتشان(علیهم السّلام) درفشانی می کنند. به نظر حقیر، حدیث هلیله از این دست است. در این حدیث شریف، امام صادق (علیه السّلام) در بیانی کوتاه و ساده و با منطق آمار و احتمالات، اثباتی قطعی و غیرقابل خدشه بر این نکته دارند که منشا علم طب، تنها و تنها وحی است. این متن را که از وبلاگ فخیم طبّ شیعه نقل شده است را تقدیم می کنم تا بخوانید و لذّت ببرید.

 

مفضل بن عمر جعفی به امام صادق علیه السلام نامه نوشت و به او اطلاع داد که گروه هایی از این مردم پدید آمده اند که ربوبیت خدا را انکار می کنند و در این مساله به مجادله می پردازند. مفضل از امام خواست که سخن این گروه ها را رد کند تا وی بتواند با آن ها محاجه کند. امام علیه السلام در پاسخ مفضل چنین نوشت:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. اما بعد، خداوند ما و تو را به انجام طاعت خود موفق بدارد و …. …. …. ….
نامه تو به من رسید و برای تو نامه ای می‏ نویسم که در آن با بعضی از اهل ادیان از منکران مباحثه کرده‏ ام و آن چنین است:



پزشکی از هند پیش من آمد و با من در عقیده خود منازعه می‏ کرد و در گمراهی خود مجادله می‏ نمود. روزی او هلیله ‏ای را خرد می‏ کرد تا با دوایی که به آن احتیاج داشت مخلوط کند، این سخن را که همواره در آن با من منازعه می‏ کرد، بر زبان آورد و آن ادعای او بود مبنی بر این که: «دنیا همواره بوده است و همیشه درختی روییده و درختی افتاده است و کسی متولد شده و کسی مرده است»، او گمان می‏ کرد که:« اعتقاد به خداوند ادعایی است که دلیلی ندارد و برای او ثابت نشده است و این مطلبی است که آخری از اولی و کوچک از بزرگ اخذ کرده‏ اند و همانا اشیایی که جدا و یا با هم و آشکار و یا پنهان هستند، تنها با حواس پنجگانه شناخته می‏ شوند. پس به من خبر بده که با چه چیزی به شناخت پروردگارت که او را با قدرت و ربوبیت می‏ شناسی، استدلال می‏کنی؟ در حالی که همه چیز با همان حواس پنجگانه شناخته می‏ شود ....»



امام صادق علیه السّلام به آن طبیب فرمود:



به من اطمینان بده که اگر برای تو از همین هلیله که در دست توست و از همین طب که فن تو و فن پدران و نیاکان توست و از دواهایی که مشابه آن است، دلیل آوردم، تو حق را می‏ پذیری و انصاف می‏ دهی؟



گفت: به تو اطمینان می‏ دهم.



گفتم: آیا مردم را زمانی گذشته است که طب و منافع آن را مانند همین هلیله و امثال آن نمی‏ شناختند؟



گفت: آری.



گفتم: پس از کجا به آن راه پیدا کردند؟



گفت: با تجربه و مقایسه.



گفتم: پس چگونه به این فکر افتادند که تجربه کنند و از کجا فهمیدند که این کار به مصلحت بدن های آنهاست در حالی که جز ضرر در آن نمی‏ دیدند؟ چگونه آن را شناختند و چیزی را فهمیدند که حواس ظاهری به آن هدایت نمی‏ کرد؟



گفت: با تجربه.



گفتم: به من خبر بده از بنیانگزار علم طب و تعریف‏ کننده این گیاهان دارویی که در شرق و غرب عالم پراکنده است مگر چنان نیست که به ناچار مرد حکیمی از این شهرها این علم را وضع کرده است؟



گفت: به ناچار چنین است و مرد حکیمی آن را وضع کرده و دانشمندان دیگر را بر آن گرد آورده و آنها در آن نظر کرده‏ اند و با عقول خود راجع به آن اندیشیده اند.



گفتم: مثل اینکه انصاف را رعایت کردی و به اطمینانی که داده بودی عمل نمودی. اکنون بگو که این حکیم چگونه این مطلب را فهمید؟ فرض کنیم که او دواهایی را که در مملکت خود او بود شناخت مانند زعفران که در بلاد فارس به عمل می‏آید آیا تمام گیاهان زمین را جستجو کرد و درخت به درخت آنها را چشید تا اینکه همه آن بر او معلوم شد؟


آیا عقل تو به تو این اجازه را می‏دهد که بگویی حکیمانی همه بلاد فارس و گیاهان آن را درخت به درخت بررسی کردند و با حواس خود آنها را شناختند و به آن درختی که در آن یکی از ترکیبات این دواها وجود داشت دست یافتند با اینکه حواس آن‏ها آن را درک نمی‏کرد؟


فرض کنیم که آن حکیم پس از جستجوی بسیار و بررسی در همه بلاد فارس، این درخت را شناخت، پس چگونه دانست که آن درخت خاصیت دوایی پیدا نمی‏کند مگر اینکه به آن هلیله از بلاد هند و مصطکی از روم و مشک از تبت و دارچین از چین و بیضه بیدستر از ترک و افیون از مصر و حبر از یمن و بورق از ارمنستان و غیر اینها از ترکیبات دارویی که گیاهانی گوناگونی هستند، مخلوط شود؟ چون تاثیر آن در صورتی است که اینها یک جا جمع شوند و به تنهایی آن منفعت را ندارند. او چگونه به محل روییدن این گیاهان دارویی که اقسام گوناگونی دارند و در شهرهای مختلف قرار دارند پی برد و این در حالی است که برخی از آنها به صورت ریشه و برخی به صورت برگ و برخی بصورت فشرده و برخی به صورت مایع و برخی به صورت صمغ و برخی به صورت روغن و برخی به صورت فشار دادن و برخی به صورت طبخ کردن است و برخی به صورتی است که فشار داده می‏شود ولی طبخ نمی‏شود و این هر کدام با لغت خاصی است و بعضی از آنها جز با ترکیب با بعضی دیگر حالت دوا پیدا نمی‏کند و برخی از آنها اعضاء بدن درندگان و حیوانات خشکی و دریاست.


در همین حال، مردم این شهرها با یک دیگر دشمنی و اختلاف‏ دارند و با زبانهای گوناگونی صحبت می‏کنند و در حال جنگ هستند و همدیگر را می‏کشند و اسیر می‏کنند. آیا به نظر تو این حکیم تمام این شهرها را گشته و تمام زبانها را می‏دانست و در همه جا گردش کرده و این گیاهان را در شرق و غرب با امنیت و سلامت بررسی نموده و هرگز بیمار نشده و نترسیده و همواره زنده بوده و مرگ به سراغ او نیامده و همیشه هدایت یافته و گمراه نشده و خسته نشده تا زمان و محل رشد آنها را دانسته با اینکه آنها صفات و رنگها و نامهای گوناگونی دارند، سپس او هر کدام را به صفت خود شناخته و هر درختی را با رویش و برگ و میوه و بو و طعم آن مشخص کرده است.


آیا این حکیم چاره‏ای جز این داشته که تمام درختان دنیا و سبزیها و ریشه‏های آن را درخت به درخت و برگ به برگ و جزء به جزء بررسی کند؟


فرض کنیم که آن درختی را که می‏خواسته پیدا کرده، پس چگونه حواس ظاهری او را راهنمایی کرده که این درخت صلاحیت دارویی دارد و درخت گوناگون است بعضی از آن شیرین و بعضی تلخ و بعضی ترش و بعضی شور است. اگر بگویی که آن حکیم در این شهرها از این و آن می‏پرسد، او چگونه در باره چیزی که آن را مشاهده نکرده و با حواس خود درنیافته می‏پرسد و اساسا او چگونه از این درخت می‏پرسد در حالی که او زبان آنها را نمی‏داند و به زبانهای دیگر چیزهای بسیاری است.


فرض کنیم که او چنین کرد، او سودها و زیانها و چگونگی تسکین‏ دادن و تحریک و سردی و گرمی و تلخی و تندی و نرمی و شدت آن را چگونه می‏شناسد اگر بگویی از راه گمان می‏شناسد، این درست نیست چون اینها با طبایع و حواس درک نمی‏شوند و اگر بگویی با تجربه و خوردن آنها می‏شناسد، او باید در اولین دفعه‏ای که این دواها را می‏خورد، می‏مرد چون به آنها جهالت داشت و سود و زیان آنها را نمی‏دانست و بیشتر آنها سمّ قاتل است و اگر بگویی که او در تمام شهرها گشته و در میان هر ملتی زندگی کرده و زبان آنها را یاد گرفته و دواهای آنها را با کشتن اولی و دومی تجربه کرده، در چنین حالتی او باید جماعت بسیاری را بکشد تا یک دارو را بشناسد و مردم این شهرها که کسانی از آنها را کشته است خود را فدای او نمی‏کنند و نمی‏گذارند که در میان آنها زندگی کند.


فرض کنیم که او همه اینها را بررسی کرد، ولی بیشتر آنها سمّ قاتل است اگر زیاد بدهد می‏کشد و اگر کم بدهد اثر نمی‏کند. فرض کنیم که او همه این کارها را کرد و در مشرق و مغرب زمین سیر نمود و عمر او هم آنقدر طولانی شد که درخت به درخت و شهر به شهر بررسی نمود، او چگونه چیزهای دیگر مانند پرندگان و درندگان و حیوانات دریا را تجربه کرد. حال که این حکیم به گمان تو تمام گیاهان دارویی را تجربه کرد و همه را جمع آوری نموده است ولی برخی از آنها حالت دارویی پیدا نمی‏کند مگر اینکه به اعضاء بدن حیوانی مخلوط شود، آیا او تمام پرندگان و درندگان دنیا را یک یک به دست آورده و آنها را کشته و تجربه کرده است همان گونه که به گمان تو تمام گیاهان را تجربه کرده است؟ اگر چنین بوده پس چگونه حیوانات باقی ماندند و نسل آنها از بین نرفت و آنها مانند درخت نیستند که اگر یکی را ببری دیگری جای آن را بگیرد.
فرض کنیم که تمام پرندگان را به دست آورد، او با حیوانات دریایی چه می‏کند او باید دریا به دریا و حیوان به حیوان بگردد تا به آن احاطه پیدا کند همان گونه که به فرض به تمام گیاهان احاطه پیدا کرده است. اگر هر چیزی را قبول نکنی حتما این را قبول داری که حیوانات دریایی همگی زیر آب هستند آیا عقل و حواس به تو این اجازه را می‏دهد که گمان کنی که همه اینها را با بررسی و تجربه می‏توان درک کرد؟



طبیب هندی گفت: همه راهها را به روی من بستی، اکنون نمی‏دانم چه جوابی بدهم؟



پس گفتم: بزودی برای تو برهان دیگری می‏آورم که مطلب بیشتر از آنچه گفتم روشن‏تر شود.


آیا نمی‏دانی که این دواها که شامل گیاهان و اعضای بدن پرندگان و درندگان می‏شود، حالت دارویی پیدا نمی‏کنند مگر پس از آنکه با یک دیگر ترکیب شوند؟



گفت: آری چنین است.



گفتم: به من خبر بده که حواس این حکیم چگونه مقدار آن را که چند مثقال و چند قیراط است، درک کرده؟ تو دانشمندترین مردم در این موضوع هستی چون کار تو طب است و تو گاهی در یک دارو از یک قلم چهار صد مثقال و از قلم دیگر سه یا چهار مثقال و قیراط یا کمتر و بیشتر وارد می‏کنی تا به اندازه معلومی دوا به دست می‏آید که اگر آن را به کسی که اسهال دارد بدهی اسهال دارد او بند شود و اگر همان را به کسی بدهی که قولنج دارد شکم او باز می‏شود. چگونه حواس او دریافت که آنچه را که برای سردرد می‏دهد به پاها نمی‏رسد در حالی که پایین رفتن دارو آسانتر از بالا رفتن است و آنچه برای درد پا می‏خورد به سر نمی‏رسد در حالی که آن نزدیک است و همین طور تمام دواهایی که برای عضوهای مخصوص خورده می‏شود در حالی که همه اینها به معده می‏رسد و از آنجا پخش می‏گردد، چگونه آن بالا می‏رود و پایین نمی‏آید حواس چگونه اینها را درک کرد و فهمید که آنچه برای گوش است به چشم فایده ندارد و آنچه برای چشم است درد گوش را ساکت نمی‏کند و همین طور تمام اعضای بدن که دوای هر عضوی به همان عضو می‏رسد. عقلها و حسّها چگونه اینها را فهمید در حالی که حس در داخل بدن و عروق و گوشت و بالای پوست راه ندارد نه با شنیدن و نه با دیدن یا بوییدن یا چشیدن و یا لمس کردن، آنها را درک نمی‏کند.



طبیب هندی گفت: از آنچه می‏دانستم به من سخن گفتی، جز اینکه ما می‏گوییم: حکیمی که این دواها و ترکیبات آنها را وضع کرده وقتی به کسی دوایی می‏داد و او می‏مرد، شکم او را می‏شکافت وعروق او را بررسی می‏کرد و مجاری دوا را می‏دید و آن جاهایی را که دوا به آنها رسیده بود تحقیق می‏کرد.



گفتم: به من خبر بده که آیا تو نمی‏دانی که وقتی دوایی در عروق قرار گرفت با خون مخلوط می‏شود و با آن یکی می‏گردد؟



گفت: آری.



گفتم: آیا تو نمی‏دانی که وقتی انسان می‏میرد، خون او سرد و منعقد می‏شود؟



گفت: آری.



گفتم: پس این حکیم چگونه دوایی را که به مریض داده بعد از آنکه مخلوط شد و رنگی جز رنگ خون پیدا نکرد، می‏شناسد؟



گفت: مرا به جای سختی بردی و تا به حال چنین حالتی پیدا نکرده بودم چیزهایی گفتی که نمی‏توانم آنها را رد کنم ... ... ... ...

 

منابع:


[ طب النبی و طب الصادق -روش تندرستی در اسلام، ص: 94 - 103]
[بحارالانوار ج3 ص 181 - 184]
[سید ابن طاووس در کتاب «کشف المحجه لثمره المهجه» (ص 9) و «فرج المهموم» (ص 11) به این رساله (اهلیلجه) استناد و از آن نقل کرده است]


منبع: http://shiateb.blogfa.com



نظرات
  شما از حدیث امام علیه السلام سوء استفاده کرده اید در ابتدای حدیث امده که خود ایشان برای اثبات وحدانیت و ربوبیت این حدیث را آورده اند و فرمودند خدا این علم را به پیامبرش داده شما اول اثبات کنید علمی که الان در سنتی استفاده میشود همان است که به پیامبرانش وحی کرده ،بلکه مسلما آنچه در دست شماست این طور نیست وگرنه این همه تناقض نداشت پس لطفا از را ه دین کاسبی راه نیندازید . ممنون البته بنده مخالف طب سنتی نیستم مخالف سوء استفاده از دین هستم
ارسال کننده نظر : حاجیلو      تاریخ ارسال نظر : ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۱
  

سلام. ما هم مخالف سوء استفاده از دین هستیم. ولی کجای این مقاله سخن از طب سنتی آمده است؟ بدون دقت مطالعه کرده اید و نتیجه غلطی گرفته اید و بر اساس همین نتیجه غلط به ما تهمت می زنید. اتقوا الله.


ارسال کننده نظر : مدیر وب سایت      تاریخ ارسال پاسخ : ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۱



  هلیل زرد برای حملات پانیک خوب است
ارسال کننده نظر : لیلا      تاریخ ارسال نظر : ۹ مرداد ۱۴۰۰


  با عرض سلام بحث آن عالی بود ولی شیوه استفاده از هلیله سیاه برای لاغری چگونه است
ارسال کننده نظر : موسوی      تاریخ ارسال نظر : ۸ مرداد ۱۳۹۹
  

سلام. استفاده از این دارو برای لاغری معمول نیست.


ارسال کننده نظر : مدیر وب سایت      تاریخ ارسال پاسخ : ۱۱ مرداد ۱۳۹۹



  سلام هلیله را درسته مصرف کنیم یا پودر شده
ارسال کننده نظر : مدی      تاریخ ارسال نظر : ۲۳ مرداد ۱۳۹۸
  

سلام. هر دو در جای خود درست است اما در مورد هلیله سیاه مکیدن آن ارجح است.


ارسال کننده نظر : مدیر وب سایت      تاریخ ارسال پاسخ : ۲۴ مرداد ۱۳۹۸



  دقت کنید; این حدیث اگر چه در آغاز سخن از تجربه و مقایسه "مردم" میگوید, نهایتا همه طب را دارای یک حکیم واضع میداند که دانشمندان را بدور خود جمع کرده [و آموزششان داده]. حدیث به صراحت از "بنیانگذار علم طب و تعریف کننده این گیاهان" سخن میگوید. بهمین جهت گفتم که نباید از امام باشد. البته در طب خیلی چیزها به یکنفر منسوب است مثلا معجونهای جالینوسی; ولی همه چیز به یک نفر منسوب نیست. از این گذشته خدمتتان گفتم که کسانی در "ربوبیت" اشکال میکردند; ولی این داستان, داستان طبیب هندییست که در خالق مشکل دارد. - لطفا پاسخهایتان به بیماران را مشروح و معطوف بنویسید!
ارسال کننده نظر : وحید      تاریخ ارسال نظر : ۱۶ مرداد ۱۳۹۷
  

سلام. اصرار عجیبی بر تکرار برداشت ناصواب خود دارید. از اتفاق، حدیث واضع منحصر به فرد طب را نفی می کند و حاصل شدن آن از جمع تجربه ها را نیز غیرممکن می داند. حدیث یک نحو استدلال بر توحید است اما اثبات منشا وحیانی طب هم  می کند. بحث درباره متن و سند حدیث یک بحث تخصصی است که اگر طالب حق باشید علمای بزرگی مانند علامه طباطبایی رحمه الله علیه به آن پرداخته اند و رجوع به آنها شما را از تکیه بر ذهنیات و حدسیات خودتان مستغنی می کند. والامر الیکم.


ارسال کننده نظر : مدیر وب سایت      تاریخ ارسال پاسخ : ۱۷ مرداد ۱۳۹۷



  

این حدیث مطمئنا از امام نیست و باید کار یک طبیب متوسط باشد. همه میدانند که طب نه کار یک نفر , که کار هزاران طبیب و حتی میلیوتها مردم عادیست که طی هزاران سال بتجربه جمع شده و بالیده. البته باید بیفزایم که ربوبیت و پروردگاری یعنی تربیت و پروردن انسان در همه امور از جمله طب وجود دارد - ولی اثبات ربوبیت آیا اثباتگر خالق هم هست؟


ارسال کننده نظر : وحید      تاریخ ارسال نظر : ۱۱ مرداد ۱۳۹۷
  

سلام. اثبات صدور یا عدم صدور روایت از حضرات معصومین علیهم السلام یک علم تخصصی است و تابع حدس و گمان بنده و شما نیست. ایرادی هم که وارد کرده اید به دلیل عدم تعمق در متن حدیث و به ویژه توضیحات ابتدایی بنده است. اتفاقا متن حدیث ثابت می کند که حتی میلیون ها طبیب یا مردم عادی نمی توانسته اند واضع طب باشند.


ارسال کننده نظر : مدیر وب سایت      تاریخ ارسال پاسخ : ۱۴ مرداد ۱۳۹۷



  من بخاطر بواسیر هرشب هلیله میخورم وخیلی با این هلیله سیاه حالم خوب است،آیا خوردنش در شیردهی ضرر ندارد؟
ارسال کننده نظر : مریم      تاریخ ارسال نظر : ۱۶ خرداد ۱۳۹۷
  

سلام. مشکلی نیست.


ارسال کننده نظر : مدیر وب سایت      تاریخ ارسال پاسخ : ۱۶ خرداد ۱۳۹۷



  سلام.من مطلب شما را در سایت بیداری اندیشه منتشر کردم،ولی انتقادات زیادی وارد کردند و دارن اثبات میکنن که طب منشا وحیانی ندارد(ظاهرا یکی از منتقدین دارو ساز است،من خودم نمی تونم به صورت تخصصی جوابشون رو بدم)لطفا اگر برایتان مقدور است سری به این سایت بزنید و به اشکالاتشان پاسخ دهید.(هرچند می دانم سرتان خیلیی شلوغ است و وقت کم دارید)
ارسال کننده نظر : !      تاریخ ارسال نظر : ۱۲ مهر ۱۳۹۴


  سلام چقد باحال بود این مطلب...!!!! دستتون درد نکنه آقای دکتر....
ارسال کننده نظر : سویل      تاریخ ارسال نظر : ۶ تير ۱۳۹۳


  باسلام ازلحاظمزاج:تر درجه تری:۱ از۴ غلبه ی بلغم حاد غلبه یسودای حاد درمان لطفا؟
ارسال کننده نظر : پیمان حقی      تاریخ ارسال نظر : ۲۵ خرداد ۱۳۹۳
  

سلام. بهتر است حضورا به همکاران مراجعه کنید.


ارسال کننده نظر : مدیر وب سایت      تاریخ ارسال پاسخ : ۲۹ خرداد ۱۳۹۳



 
12
نظر خود را ثبت کنید

کاربر گرامی؛ سلامٌ علیکم

 

لطفا پیش از ثبت نظر خود توجه داشته باشید:


تجویز دارو و پیچیدن نسخه برای بیماری و مشکلات شخصی و موردی، نیاز به شرح حال کامل و معاینه بالینی دارد که طبیعتاً از طریق ارتباط مجازی، قابل حصول نیست.

 

 

لذا خواهشمندیم از تقاضای نسخه و دارو برای بیماری های موردی، اجـتناب فرمایید.

 

سایر نکات:


❶از اعلام نشانی و تلفن درمانگاه معذوریم. درصورت تمایل از طریق پایگاه «طبیب شهر»، پزشک مورد نظر خود را جستجو کنید.

ابتدا مقالات مربوطه را مطالعه کنید و پس از اطمینان از نبود اطّلاعات مورد نظرتان، نسبت به طرح سؤال اقدام کنید. از پاسخگویی به سؤالاتی که در متن مقاله پاسخ داده شده اند معذوریم.

❸از طرح سؤال هایی که نیاز به پاسخ های خصوصی و ارسال به پست الکترونیک دارد خودداری فرمایید.

❹پاسخگویی به سؤالاتِ کلّی و نیازمند پاسخ های مفصّل در توان پایگاه نیست.

❺نشانی پست الکترونیک شما در نزد پایگاه طبّ شیعه محفوظ است.

❻هرنظر را تنها یک بار ارسال کنید و از تکرار ارسال نظرات خودداری کنید.

❼حتّی المقدور از ارسال نظرات به صورت «فینگیلیش» خودداری کنید.

❽پاسخ هاي ارائه شده، كلّي و عمومي هستند و پاسخ دقيق و تخصّصي، تنها با ويزيت بيمار امكانپذير است

 

 

با سپاس و امتنان        

دکتر وحید علیان نژادی

نام :  
ایمیل :
* نظر شما
 

سایر مقالات این موضوع

جلوه های درمانی قرآن کریم (مقاله انتخابی)[9631بازدید]
جایگاه ضوابط شرعی مرتبط با آموزش، پژوهش و درمان در طب سنتی ایران (مقاله انتخابی)[7002بازدید]
شفا از منظر قرآن کریم (مقاله انتخابی)[12347بازدید]
نقش بینش توحیدی در سلامت انسان (مقاله انتخابی)[9078بازدید]
اصول‌ تغذيه‌ در سيره پيامبر اعظم‌ (صلوات الله علیه و آله) (مقاله انتخابی)[9009بازدید]
ختنه، راهى براى مقابله با ایدز(مقاله انتخابی)[9435بازدید]
بهداشت از منظر قرآن کریم(مقاله انتخابی)[13782بازدید]
عامل باروری در قرآن(مقاله انتخابی)[26242بازدید]
رنگ از منظر قرآن، حدیث و روان‌شناسی(مقاله انتخابی)[35298بازدید]
نسبت دستاوردهای علمی با آموزه‌های قرآن از منظر علامه طباطبایی(مقاله انتخابی)[12430بازدید]
بررسی اعجاز روان‌شناختی قرآن(مقاله انتخابی)[17887بازدید]
حکمت تحریم گوشت خوک در قرآن، حدیث و علم(مقاله انتخابی)[25072بازدید]
شگفتی‌های علمی قرآن در میوه‌های انگور، انار و زیتون(مقاله انتخابی)[28842بازدید]
مبانی بهداشت و سلامت در قرآن(مقاله انتخابی)[26326بازدید]
روان‌شناسي شخصيت سالم از منظر قرآن(مقاله انتخابی)[21549بازدید]
منبع‌شناسی قرآن و طب(مقاله انتخابی)[15826بازدید]
غذا درمانی از دیدگاه قرآن و علم(مقاله انتخابی)[35119بازدید]
نظام بهداشت و سلامت در اسلام(مقاله انتخابی)[46093بازدید]
بهداشت روانی اعتقادی در اجتماع(مقاله انتخابی)[17210بازدید]
بررسي ناهمخوانی آيات طبّي با علوم پزشكي(مقاله انتخابی)[23067بازدید]

نمایش تمامی عناوین این موضوع

آخرین مقالات

گرداب تربیت بچه (مقاله انتخابی)
کودکانه ها؛ 40 نکته به نکته
چرا آدم‌های خوب در شبکه‎های اجتماعی تحمل‎ناپذیر می‌شوند؟ (مقاله انتخابی)
سالنامه حجامت 1397 شمسی (هدیه پایگاه طبّ شیعه)
هر غذایی فلسفۀ خودش را دارد (مقاله انتخابی)
چرا دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند پدر و مادر خوبی باشد؟
هوش جنسی کودک
برنامه استاندارد غذایی 14 روزه
چرا بلافاصله بعد از جشن تولد نباید فیلم‌هایش را ببینیم؟ (مقاله انتخابی)
کرونا، مردن از ترس مرگ!!
کودک و تفکّر اقتصادی (2)
چه طوری به همسرمون محبت کنیم بهتره؟
سالنامه حجامت 1398 شمسی (هدیه پایگاه طبّ شیعه)
برای بچه‌ها به جای تبلت بیلچه بخرید (مقاله انتخابی)
فرزند آوری در میزان عقلانیت اجتماعی و اخلاق
آداب زناشویی و خصوصیات مثبت و منفی کودک (مقاله انتخابی)
ابر سربازان آینده؛ آخرین نسل از سلاح‌های زیستی (مقاله انتخابی)
ازدواج تك‌جنسيتي در استراليا؛ چرا اكنون؟
مَـــرهَـــم توصیه‌هایی از طبّ سنّتی ایران به راهیان سفر اربعین (ویراست چهارم)
«با لبخند کارکردن» چگونه به زنان آسیب می‌رساند؟ (مقاله انتخابی)
میکروتراشه‌های ضد بارداری؛ جدیدترین روش کنترل جمعیت (مقاله انتخابی)
تربیت عبادی و ترغیب فرزندان به نماز
جامعۀ مصرف گرا (مقاله انتخابی)
جامعه ستیزی به بهانه کرونا
زندگیِ آزمون‌زده (مقاله انتخابی)
سالنامه حجامت 1403 شمسی (هدیه پایگاه طبّ شیعه)