از موارد بسیار شایعی که در مواجهۀ افراد تجربهزده با «طب اسلامی» دیده میشود، رویکردی است که طب اسلامی را نه به مثابۀ یک «راه»، که مجموعهای از «گزارهها» میبیند. لذا قبل از اینکه به حقیقت راهی که این مجموعه مدعی آن است بپردازند به بررسی برخی گزارهها و نتایج جزئی آن میپردازند. به همین دلیل، میبینیم که بسیاری از منتقدان عام طب اسلامی، قبل از اینکه از حقیقت راه طب اسلامی سؤالی کنند از درمان بیماریها و میزان موفقیت آن سؤال مینمایند. در حالی که «موفقیت در درمان بیماریها» خود بر اساس میزانهایی اعتبارسنجی میشوند که هر سیستم طبی بر آن بنا شده است. از اینرو بدون روشن شدن صحت آن مبانی، نمیتوان صحبت از صحت یا عدم صحتگزارههای حاصل از آن مبانی داشت. حرف اساسی جریان طب اسلامی این است که در ابتدا باید حقانیت راهی که قرار است بپیماییم بر ما روشن شده باشد. چون اگر راه باطل را انتخاب کرده باشیم، هرقدر که در این راه پیش رفته باشیم بیشتر از مسیر منحرف شدهایم و اگر راه حقی را انتخاب کرده باشیم، حتی اگر یک قدم بیشتر در آن پیش نرفته باشیم باز هم در مسیر حق هستیم و چیزی که مهم است همین است. امروز جریان طب اسلامی، مدعی بطلان راهی است که غرب در علم پزشکی میپیماید و لذا، مورد سؤال واقع شدن طب اسلامی از سوی طب مدرن، از اساس باطل است زیرا این طب، صلاحیت اعتبارسنجی ادعاهای طب اسلامی را ندارد. و همچنین مقایسۀ توانایی این دو سیستم طبی در درمان بیماریها نیز کاری غلط است زیرا معیار این مقایسه، خود بر مبانی خاصی شکل گرفته که از همان ابتدا به بطلان یکی از این دو رأی خواهد داد و او را از این رقابت حذف خواهد کرد. این معنا ندارد که طب اسلامی را بر معیارهای غربی سنجش کنند تا میزان صحت ادعاهای او معلوم گردد. زیرا خود معیارهای غربی فاقد اعتبار علمی هستند و بدین گونه، صلاحیتی در تأیید یا رد ادعاهای طب اسلامی ندارند. بر این اساس، اگر نگاه ما به حقانیت راهی باشد که یک نظام طبی میپیماید، دستاوردهای ایجاد شده در یک نظام طبی باطل را، معیار محک طبی که در مسیر حق، راه میپیماید نخواهیم کرد. از منظر جریان طب اسلامی، در ابتدا این مهم نیست که چند قدم در راهی که انتخاب کردهای برداشته باشی، بلکه مهم آن است که راه را درست انتخاب کرده باشی. اگر راه درست انتخاب شده باشد، چه یک قدم برداشته باشی و چه صد قدم، در مسیر حق قدم برداشتهای؛ و اگر در راه باطل قدم برداشته باشی، هر چه بیشتر رفته باشی از حقیقت دورتر شدهای. بر این اساس، سؤال اصلی امروز ما در مواجه بین دو طب اسلامی و طب مدرن این نیست که هرکدام از اینها چه میزان در جهت اهدافشان پیش رفتهاند، بلکه سؤال اساسی این است که کدامشان در مسیر حق قدم برداشتهاند. از اینرو آن نظام طبی که در مسیر باطل قدم برداشته باشد، از منظر نظام حق، هیچ دستاورد نافعی نداشته است حتی اگر هزاران قدم پیش رفته باشد ... (1391/5/9)
منبع: وبلاگ طبّ شیعه