(چاپ)

زندگی استعماری؛ طبّ استعماری
نگاهی به ابعاد گوناگون فروش بیماری توسط شرکت های داروسازی (مقاله انتخابی)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی اعدایهم اجمعین

 

 

نگاهی به ابعاد گوناگون فروش بیماری توسط شرکت های داروسازی



 

مارتا روزنبرگ


چکيده:


سال‌هاست که شرکت‌هاي داروسازي دنيا براي کسب سود بيشتر، تلاش مي‌کنند که با همکاري شرکت‌هاي تبليغاتي و بازاريابي، بسياري از مشکلات عادي جسمي ناشي از زندگي روزمره ما را به عنوان بيماري‌هاي دامنه‌دار و خطرناک و نيازمند دوره‌هاي طولاني مصرف دارو به ويژه داروهاي عصبي معرفي نمايند. به علاوه، حمايت از چاپ مقالات جهت‌دار و سفارشي در نشريات معتبر پزشکي، خريد مقالات و چاپ آن به اسم خود، پرداخت رشوه و سهام به پزشکان محقق، چاپ تبليغات گران‌قيمت در اين نشريات و همچنين تلاش براي مصرف بيشتر محصولات خود از سوي مردم را بايد از ديگر راهبردهاي تجاري اين شرکت‌ها دانست. با وجود مصرف خودسرانه انبوه اين داروها توسط شهروندان و بروز عوارض جانبي ناشي از آنها در اين افراد، آيا اصولاً اين شرکت‌ها نيازي به آزمايش داروهاي خود بر روي حيوانات آزمايشگاهي خواهند داشت؟


اکثر شهروندان ما، شرکت‌هاي داروسازي و پزشکان همکار با آنان را به دليل تجويز داروهاي ضدافسردگي به همه افراد دچار نگراني و اضطراب، ارائه داروهاي معالج بيماري اخلال خلقي دوقطبي براي افراد افسرده و در نهايت، تجويز داروهاي بهبود اختلالات رواني براي کودکان دچار مشکلات رفتاري دوره کودکي، سرزنش مي‌کنند. هنوز هم موارد ديگري وجود دارد که بايد در مورد آنها از جهت آسيب‌شناسي پيدايش و معالجه بيماري‌هاي ديگر، به بررسي پرداخت.


هم اينک در ايالات متحده حدود 200 شرکت خدمات اطلاع‌رساني و آموزش در بخش پزشکي وجود دارد که مقالات علمي پزشکان را در اختيار شرکت‌هاي داروسازي قرار مي‌دهند. البته آنها در ازاي اين کار، مبالغي بين 000/20 تا 000/40 دلار به پزشکان مي‌پردازند. تنها کافي است که اين پژوهشگران با امضاي قرارداد، داده‌هاي جمع‌آوري شده خود را در اختيار اين مؤسسات قرار دهند.


مثلاً مؤسسه «سي.اج.سي» که يک گروه 40 نفري از نويسندگان ويرايشگران و کتابداران را در اختيار خود جمع کرده است، تاکنون 500 پروژه تحقيقاتي را در اختيار شرکت‌هايي نظير« Pfizer»، «سانوفي – آونتيس»، «وييت»، «شرينگ پلانگ» و «آسترازنکا» قرار داده است. همچنين نرخ پذيرش اين مقالات نيز حدود 80 % مي‌باشد.


البته بايد بدانيد که مؤسسه MECC پژوهش‌هاي ارائه شده در مورد آزمون داروي مرگبار ويوايکس ايکس را براي اولين بار در نشريه طب داخلي آنالز (AIM) با سرپرستي جفري ليسن منتشر نموده و آن را در اختيار شرکت داروسازي «مرک» قرار داد. دارويي که ساخت و عرضه و در نهايت جمع‌آوري آن از بازار را بايد لکه ننگي بر دامن اين صنعت خواند.


البته نشريات پزشکي ديگري هستند که علاوه بر چاپ تبليغات گران قيمت شرکت‌هاي داروسازي با دريافت مبالغي حدود 000/450 دلار، نام آنها را در ابتداي مقالات چاپ و توزيع شده از سوي اين شرکت‌ها به چاپ مي‌رسانند.


در سال 2006 ميلادي، سردبير ژورنال جامعه پزشکي آمريکا (JAMA) دکتر کاترين دي‌آنجليس مجبور شد که به خاطر انتشار مطالبي در مورد دفاع از مصرف داروهاي ضدافسردگي در دوره بارداري و ارتباط دادن ميگرن با مخاطرات مربوط به حمله قلبي در زنان، از خوانندگان نشريه عذرخواهي کند. البته اين مطالب دستکاري شده، با حمايت چند شرکت بزرگ داروسازي، در اين نشريه پزشکي به چاپ رسيده بود. همچنين پزشکان تهيه‌کننده اين مقالات هم به دريافت پول از توليدکنندگان داروهاي ضدافسردگي و بهبود دهنده عملکرد قلب، اعتراف کردند. اما ده ماه بعد، باز هم مقاله‌اي در اين نشريه به چاپ رسيد که با همکاري شرکت داروسازي مرک و پژوهشگران آن تهيه شده بود. بايد دانست که اين مقاله توسط 3 پژوهشگر شرکت مرک که داراي سهام اين شرکت نيز بوده و تاکنون 40 مقاله پژوهشي و مشاوره هم براي آنان انجام داده‌اند، تهيه شده بود. البته آنان اعلام کردند که داراي روابط مالي با شرکت‌هايي ديگر نظير «الي ليلي»، Pfizer، «روشنا»، «اسميت گلاکسوکلين»، «ويت»، «نووارتيس»، «پروکتر اندگامبل» و مرک هم هستند.


همچنين در تابستان گذشته، انجمن پزشکان آمريکا به دليل دريافت 50 ميليون دلار در طول يک سال جهت فروش اسامي و نشاني مطب و تخصص پزشکان عضو خود به مؤسسات بازاريابي فعال در جمع‌آوري داده‌هاي مصرف‌کنندگان، جهت فروش دارو به پزشکان، با انتقادات زيادي روبه‌رو گرديد. بدين ترتيب، مديران اين انجمن، پزشکان عضو خود را به خريد اين داروها، ترغيب مي‌کنند.


البته شرکت‌هاي تبليغاتي و روابط عمومي، کمک‌هاي بزرگ ديگري هم به اين ابرشرکت‌هاي داروسازي نموده‌اند.آنان با تهيه تبليغات مختلف تلويزيوني، راديويي، چاپي و اينترنتي، يک روز بد را به عنوان ابتلا به نارسايي پروزاک، بچه‌هاي شيطان را به عنوان نارسايي عصبي ريتالين و در نهايت بي‌خوابي و پيري را به عنوان اختلالات هورموني به شهروندان ما تحميل مي‌کنند و البته همه اين به اصطلاح بيماري‌ها، نيازمند دوره‌هاي طولاني مصرف داروهاي اين شرکت خواهد بود.


مثلاً شرکت بزرگ و مشهور خدمات تبليغاتي و روابط عمومي کوهن – وواف هم در پروژه‌اي تبليغاتي وجود افراد خجالتي و کمرو را به عنوان يک معضل رواني ملي معرفي کرده بود که نيازمند مصرف داروهاي توليد شده توسط شرکت پاکسيل مي‌باشد. البته آنها براي جلب نظر بيشتر، اين طرح را با حمايت گروه‌هاي نوظهور و بدون ريشه‌اي نظير «انجمن رهايي از هراس» (FFF) انجام داده‌اند.


از سوي ديگر، شرکت تبليغاتي «ويت» نيز با ارائه تبليغي شاد و عاشقانه، اين پيام را به ملت ما عرضه مي‌نمايد که «ما از زندگي خود آنگونه که عادت کرده‌ايم، لذت نمي‌بريم، اما اگر دوست داريد که خوابي راحت داشته باشيد و به سرعت و با آرايش روانه محيط کارتان شويد، زمان آن فرا رسيده که از قرص‌هاي ضدافسردگي افکسور استفاده نماييد.» البته آنان با پخش اين تبليغات در تلويزيون‌هاي بزرگ پلاسماي تبليغات شهري، زنان و مردان زيادي را به عنوان مشتريان داروي خود به دام انداخته‌اند.


زماني که مردم از خود بپرسند: «آيا من به سندروم عصبي پا مبتلا شده‌ام؟»؛ «آيا من به بي‌خوابي مفرط دچار گرديده‌ام؟» و «آيا من از بي‌نظمي ادواري عصبي رنج مي‌برم؟»، آنها در تله شرکت‌هاي بزرگ داروسازي گرفتار آمده‌اند.


البته بي‌ترديد مصرف خودسرانه دارو از سوي مردم، به دليل وجود تأثيرات جانبي و يا عوارض به وجود آمده ناشي از اين تأثيرات، باعث مي‌گردد که شرکت‌هاي داروسازي نياز کمتري به آزمون داروهاي خود بر روي حيوانات داشته باشند!


منبع: www.CommonDreams.org

به نقل از: ماهنامه سیاحت غرب، شماره 56