کشف دیدگاه اسلام در باب مدیریت جمعیت می تواند پاسخ بسیاری از ابهامات در جواز یا عدم جواز سیاستهای جمعیتی و همچنین درستی یا نادرستی قوانین سابق و موجود در مدیریت جمعیت را روشن نماید، لذا در بررسی ابعاد مقوله جمعیت، استخراج نظر شارع مقدس بسیار مهم و تعیین کننده است.
قرآن کریم، روایات و سیره عملی حضرات معصومین(علیهم السّلام) اصلیترین منابع کشف نظر شارع مقدس درباره مدیریت جمعیت و تکثیر یا تحدید نسل است که با مرور آیات کریمه قرآن و فرمایشات معصومین(علیهم السّلام) چند محور در اثبات مطلوبیت ذاتی تکثیر نسل استنباط می شود که برآیند همه این مبانی، اتبات کننده دیدگاه صریح و قاطع شریعت در تایید سیاست تکثیر نسل خواهد بود.
- آیاتی از قرآن کریم که روزی هر جنبنده ای را تضمین نموده اند.
- آیاتی که فرزندان و کثرت جمعیت را امداد و لطف الهی برمی شمارند.
- آیاتی که کثرت جمعیت را عاملی مهم و موثر در امنیت اجتماعی برمی شمارند.
- دسته ای از آیات که کشتن فرزندان از ترس عدم تامین روزی را شدیدا نهی می کند و درصدد اعلام عمومی تضمین روزی والدین و فرزندان برآمده است.
- انبوه روایاتی که فرزندآوری را متضمن اجر و پاداش می داند و ازدواج با زنان فرزندآور را ارزش و ارجح می شمارد، همه و همه حاوی پیام روشن و گویایی است که شارع مقدس اکیدا از تکثیر نسل و فرزندآوری حمایت نموده و بر تعدد فرزندان تاکید میکند.
مسئله دیگر در این راستا، شیوه عملکرد دست اندرکاران مدیریت جمعیت است. همانطور که در بین مباحث مورد توجه قرار گرفتهاست، برای تحقق اهداف مطلوب نیز نمیتوان از وسایل و ابزار نامقدس استفاده کرد، زیرا در اسلام هدف به هیچ وجه وسیله را توجیه نمیکند. اگر طی سالیانی بنا به دلایلی به طور موقت از اصل اسلامی «افزایش جمعیت» صرف نظر کردیم که البته این ادله هنوز هم مورد تردید و تشکیک نخبگان و صاحب نظران است و اگر در شرایطی خاص و طبق موازینی مشخص و معین جلوگیری از فرزندآوری را مباح بدانیم، باز بدین معنا نیست که چون حکم ثانوی جلوگیری موقت از افزایش جمعیت را پذیرفتهایم، مجاز باشیم که از هر وسیله ای برای رسیدن به این مقصود و منظور استفاده کنیم.
با توجه به آنچه که در مرور آیات، روایات و احکام به دست میآید، روشن میشود که نباید به آینده و توانایی بشر در تهیه نیازهای خود بدبین بود و نیز مسلم و روشن است که مسئله ای به نام انفجار جمعیت و گرسنگی انسان، که با تبلیغات گسترده و همیشگی به تهدید بزرگ، عینی و علنی بشر تبدیل شده است، ناشی از کمبود امکانات زمین و عدم تواناییهای بشری نیست، بلکه زاییده سیاست های امپریالیستی جهت بلعیدن منابع و منافع زمین از جانب تعداد معدودی از مراکز قدرت و ثروت جهانی است. از اینروست که سیاستگذاران نظام اسلامی ایران باید با درایت و دقت کامل، کاستیها و خطاهای راهبردی سالهای گذشته در موضوع جمعیت را جبران کنند و همانطور که مورد مطالبه شارع مقدس است، امتی نمونه و الگویی تمدنساز برای دیگر امم باشد؛ به ویژه اکنون که نسیم بیداری اسلامی وزیدن گرفته و طلیعه تولد و استقرار تمدن نوین اسلامی در منطقه و جهان بوضوح قابل رویت است.
در این نوشتار کوشش خواهیم نمود تا با مروری بر آیات و روایات مرتبط، اصل مطلوبیت تکثیر نسل را از منظر شریعت مترقی اسلام و از دیدگاه حکم اولی و ثانوی اثبات نماییم.
از نظر همهي عقلای عالم و تمام اديان به خصوص دين مبين اسلام يكي از والاترين و مهمترين اهداف از ازدواج، به هم رسيدن دو جنس مخالف و به وجود آمدن نسل و فرزند است. اين هدف اختصاص به انسان ندارد، بلكه در مورد همه جانداران صدق ميكند، با این تفاوت که عقلاء با عقل و شعور و غير عقلاء طبق غريزهي فطري و درونی رو به ازدواج ميآورند.
اگرچه صاحب نظران نگرش های متفاوتی در خصوص افزایش یا کاهش جمعیت بیان نموده اند، اما آنچه از آموزه های قرآنی برداشت می شود، مطلوبیت افزایش کمّی و کیفی نسل یا ازدیاد جمعیت است که در جای خود، مایه مباهات پیشوایان دین نیز قرار گرفته است و البته اسلام، تنها و تنها در صورت وجود شرایط و دلایل خاص، سیاست کنترل جمعیت را امری توجیه پذیر می داند.
اصل اوّل: حکم اوّلی تکثیر نسل
بر اساس آیات قرآن کریم و روایات متعدد و معتبر اسلامی، تکثیر اولاد یا افزایش جمعیت در میان مسلمانان، امری است مستحب که به آن سفارش فراوانی ده است.
بنابر آیات و روایاتی که ضمن فصول کتاب حاضر خواهیم خواند، می توان گفت که چنانچه جامعه ای در مسير تقوا و استغفار و صلاح پیش رود، خداوند متعال آنان را با باران، اموال و فرزندان، یاری می نماید و این کثرت از آثار تقوا در جامعه است.
از مجموع آیات، روایات و نکته ها استفاده می شود که شارع مقدس نسبت به تکثیر اولاد در همة زمان ها اهتمام داشته اند و چنین نبوده که این اهتمام مختص به زمانی باشد كه مسلمانان اندک بوده اند؛ زیرا تعابیر وارده در آیات، به عنوان یک قضیة حقیقیه و سیاست دائمی و همیشگی دینی مطرح است. بنابراین، از نظر حکم اوّلی تکثیر اولاد و ازدیاد نسل، امری است که آیات الهی به آن سفارش فراوانی كرده اند و می توان آن را از مستحبات مؤکد شمرد.
اصل دوم: حکم ثانوی تکثیر نسل
آنچه را که در نکتة اوّل بیان شد، به عنوان حکم اوّلی شرعی است؛ اما تردیدی نیست که ولیّ فقیه و مجتهد جامع الشرائط می تواند در شرایطی خاص، از این امر ممانعت نماید. به عبارت دیگر، چنانچه این امر با امور دیگری که مهم تر از آن است، مزاحمت نماید، فقیه می تواند از تکثیر نسل به صورت موقت جلوگیری كند. البته باید توجه داشت که مجرد رفاه و آسایش و یا خوف از فقر و امثال این امور، هیچ گاه نمی تواند تزاحم را اثبات کند. نتیجه این که تصويب برخي قوانین و جعل محدودیت هایی که متأسفانه در قوانین تنظیم جمعیت در سال ۱۳۷۲ وضع شدند و به سبب آنها افرادی از حق بیمه و سایر مزایا محروم شدند و یا وادارساختن وزارتخانه های متعدد برای رسیدن به کنترل و تقلیل جمعیت، همگی برخلاف ضوابط فقهی و شرعی است و فقط در صورت اضطرار و یا تزاحم لاینحل می تواند صحت داشته باشد که به اعتراف کارشناسان مجرب، چنین اضطرار و تزاحمی هنوز هم محقق نشده است.
اصل سوم: تحدید نسل، مصداق اضرار به نفس
آیا اشخاص، زنان و مردان با قطع نظر از سیاست و دستور حکومت، می توانند خود را به صورت دائم یا موقت عقیم كنند؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت که در فقه، یکی از عناوینی که متعلق حرمت قرار گرفته، اِضرار به نفس است؛ به این معنا که انسان، حق ضررزدن به جان و بدن خویش را ندارد و این عملی حرام است.
از این جهت، به نظر می رسد باید راه دیگری را طی كرد و آن این است که اگر یک غرض عقلی محض و قطعی وجود داشته باشد که به این وسیله به حکم قطعی عقلی، تحصیل آن غرض واجب می شود و در چنین مواردی، قطعاً بین حکم عقل و شرع ملازمه وجود دارد.
ازاین رو، مسئله حفظ نفس، از اغراض قطعیه عقلیه است و به همین جهت، عقل به لزوم حفظ نفس حکم می کند و چون در این مورد ملازمه بین حکم عقل و شرع وجود دارد، باید بپذیریم که شارع مقدس نیز حفظ نفس را واجب دانسته است و آنچه را که با حفظ نفس منافات داشته باشد و مستلزم واردكردن ضرر بر نفس باشد، حرام می داند. بنابراین، از نظر منطقی، کبرای مسئله این است که حفظ نفس، واجب است و ضرر رساندن به آن، حرام می باشد.
اصل چهارم: لزوم فرهنگ سازی نسبت به تکثیر نسل
لزوم فرهنگ سازی به امر تکثیر نسل، از نكاتي است كه نمی توان امروزه این حکم را بدون هرگونه پیش زمینه ای در جامعه انتشار داد. اگر حاکم شرع و یا حکومت اسلامی بخواهد این امر را در جامعه ترویج کند، باید زمینه های مناسب، شرایط و امکانات لازم آن را نیز فراهم سازد. باید مسائل مربوط به درمان و نگهداری و مراقبت از پدر، مادر، اولاد و نیز کمک در هزینه های آنها را مورد توجه قرار دهد.
گفتنی است که برخی احکام اسلام با بعضي دیگر، کاملاً مرتبط و به هم تنیده اند. اگر در اسلام نسبت به تکثیر نسل ترغیب شده، چنین نیست که شارع به همین حکم بسنده كند و سایر امور مرتبط با آن را در نظر نگیرد. خداوند متعال لزوم اشتغال و فعال بودن انسان ها را بسیار مورد تأکید قرار داده است. ازاین رو، اسلام نسبت به؛ کسب حلال و تولید، اشتغال به کار تا لحظات آخر عمر و نیز لزوم تربیت اولاد و توجه به خانواده و کمک كردن به آنها و مراقبت از آنان، دستوراتی را صادر نموده و حتی یک سال پيش از تولد کودک، دستورات مختلفی را به پدر و مادر داده است. شارع مقدس اموری را که موجب فقر می شود، ارائه کرده، انسان را به قناعت و عدم چشمداشت نسبت به اموال دیگران ترغیب نموده است. بنابراین، در اسلام فقط نسبت به تکثیر نسل سفارش نشده؛ بلکه جهات دیگر نیز در نظر گرفته شده است.
در همین راستا، حکومت اسلامی باید علاوه بر پدر و مادر، به سایر موارد نیز توجه نشان دهد. حکومت موظف به بیان و اجرای همة احکام اسلام، اعم از فقهی و اخلاقی است و باید دین را به صورت یک بستة کامل در زندگی انسان قرار دهد تا دانسته شود که هیچ کدام از احکام اسلام، بدون ملاک و مصلحت نیست.
نتیجه نکته چهارم آن است که مردان و زنانی که مریض هستند و احتمال قوی به سرایت مرض به فرزندان خود را می دهند، از قانون استحباب تکثیر نسل مستثناء هستند. به علاوه، مردانی که یقین دارند کودکان آنان پس از به دنیاآمدن در اثر گرسنگی یا امور دیگر تلف می شوند و از بین می روند، از این قانون مستثنا می باشند.
اصل پنجم: حرمت قوانین محروم کننده متولدین
هرگاه بعد از آنکه پذیرفتیم به دلیل وجود شرایط خاص باید موقتاً جلوی تکثیر نسل را گرفت و در عین حال فرزندی به دنیا آمد، باید توجه داشت از نظر شرعی، عقلی و عرفی نمی توان نسبت به فرزندِ متولدشده محدودیتی قائل شد. بنابراین، محروم کردن مثلاً فرزند چهارم به بعد از حق بیمه، ستمی روشن و بزرگ در حق او و حرام بوده است.
آموزههای جمعیتی در شریعت اسلام
پس از مرور اصولی كه طرح شد، به آموزه هايي مي پردازيم كه به طور مستقيم به جمعيت ارتباط دارند و افزايش جمعيت را سفارش مي كنند. اين آموزه ها را مي توان در چند دسته جاي داد.
مطلوبیت تکثیر نسل از منظر آیات قرآن کریم
در ادامه مستندات این دیدگاه را از منظر آیات کریمه قرآن و روایات معصومین(علیهم السّلام) مورد بررسی قرار می دهیم.
استمرار نسل، مطلوب آیات الهی
از نظر قرآن کریم فرزند داشتن و باقی گذاردن نسل برای هر مسلمان امری مطلوب است و این امر مورد هیچ مناقشهای نیست. در واقع مطلوب آیات الهی آن است که هیچ فرد مسلمانی با اختیار خود بدون فرزند نماند. قرآن کریم تقاضای فرزند از سوی حضرت زکریا(علیه السّلام) به محضر حقتعالی را که «پیریام فرا رسید و موهایم سپید شد ولی نسلی از من که وارث من گردد باقی نماند» و نیز دعای ایشان را نقل کرده است:
« وَ زَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لاَ تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ: و زكريا [را ياد كن] هنگامى كه پروردگار خود را خواند؛ پروردگارا مرا تنها مگذار و تو بهترين ارث برندگانى.»
کثرت فرزندان، رحمت الهی
در سوره ص آیه 43 و سوره انبیاء آیه 84 خداوند از نعمت و منت خود بر حضرت ایوب (علیه السّلام) یاد کرده است که پس از موفقیت آن حضرت در آزمونی سخت، خداوند فرزندان ازدسترفتهاش را به وی بازگرداند و تعداد آنها را دو برابر نمود. از آنجا که در این آیات افزون شدن تعداد فرزندان رحمت خداوند دانسته شده است که میتوان به نتیجهای عام و کلی مبنی بر رحمت بودن فینفسه افزایش نسل در همه شرایط رسید.
« وَ وَهَبْنا لَهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَ ذِكْرى لِأُولِي الْأَلْبابِ: و [مجدداً] كسانش را و نظاير آنها را به او بخشيديم تا رحمتى از جانب ما و عبرتى براى خردمندان باشد.»
« فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَذِكْرَى لِلْعَابِدِينَ: پس [دعاى] او را اجابت نموديم و آسيب وارده بر او را برطرف كرديم و كسان او و نظيرشان را همراه با آنان [مجدداً] به وى عطا كرديم [تا] رحمتى از جانب ما و عبرتى براى عبادتكنندگان [باشد.]»
ضمانت رزق فرزندان
« إِنَّ رَبَّکَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّهُ کانَ بِعِبادِهِ خَبيراً بَصيراً * وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبيراً: پروردگار تو رزق را برای هر که بخواهد توسعه میدهد و برای هر که بخواهد تنگ میگیرد. آری، او به [صلاح] بندگان خود آگاه و بیناست، فرزندان خود را از ترس فقر مکشید؛ ما آنان را و خود شما را روزی میدهیم. کشتن آنان خطایی بزرگ است.»
مفهوم آیه این که سنت پروردگار این است که رزق را برای هرکس بخواهد، فراخ و برای هرکس بخواهد، تنگ کند و سنت او چنین نیست که بیحساب و بیاندازه فراخ سازد و یا به کلی قطع کند. آری، خداوند مصلحت بندگان را رعایت میکند، چرا که او به کار بندگان خود خیبر و بیناست. سزاوار است، تو (ای محمد) نیز چنین کنی و متخلق به اخلاق خدا گردی و راه میانه و اعتدال را پیشی گرفته و از افراط و تفریط بپرهیزی.
در حقیقت پیام آیه این است که فرزندان خود را از ترس اینکه مبادا دچار فقر و هلاکت شوید و به خاطر ایشان تن به ذلت دهید، به قتل نرسانید و دختران خود را از ترس این که گرفتار داماد نامناسبی شوید یا از جهت دیگر مایه آبروریزی شما شود مکشید، زیرا این شما نیستید که روزی اولادتان را میدهید تا در هنگام فقر و تنگدستی نتوانید روزی ایشان را برسانید، بلکه ماییم که هم ایشان و هم شما را روزی میدهیم. آری، قرآن به روشنی میگوید که کشتن فرزندان چه پیش و چه پس از تولد، خطایی بسیار بزرگ است.
این آیه کریمه رزق فرزندان را به دست خدا دانسته و کشتن فرزندان را به خاطر ترس از فقر گناهی بزرگ شمرده است. روشن است که مسلمانان در این آیه کریمه، هم به داشتن فرزند بیشتر تشویق شده و هم از کشتن فرزندان متولد شده و یا در آستانه تولد نهی شدهاند. ضمن اینکه در این آیه کریمه خداوند ابتدا روزی فرزندان را تضمین نموده و سپس روزی والدین را تعهد نموده است.
امداد الهی با اعطای فرزندان
آیات متعددی از قرآن که در آنها از اِمداد و کمک به مردم با افزودن اموال و فرزندان آنان یاد شده است، میتواند به عنوان مؤید نظریه اصالت تکثیر نفوس مورد استناد قرار گیرد. به آیه کریمه زیر در تأیید این موضوع توجه بفرمایید:
« فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كاَنَ غَفَّارًا* يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكمُ مِّدْرَارًا* وَ يُمْدِدْكمُ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِينَ وَ يجَعَل لَّكمُ جَنَّاتٍ وَ يجَعَل لَّكمُ أَنهَارًا: و گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او همواره آمرزنده است * [تا اینکه] بر شما از آسمان باران پیدرپی فرستد * و شما را به اموال و فرزندان يارى كند و برايتان باغها قرار دهد و نهرها براى شما پديد آورد.»
آیا این آیه کریمه که خداوند در آن، فرزندان را امداد و یاری خود میشمارد، حاکی از مطلوبیت ازدیاد نسل نیست؟
تقدم روزی فرزندان بر روزی والدین
در آیاتی که خداوند کریم درصدد تضمین رزق فرزندان است، با آیه کریمهای روبرو میشویم که پروردگار لطیف ضمانت رزق اولاد را مقدم بر روزی الهی برای والدین ذکر کرده است.
« وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ، إِنَّ قَتْلَهُمْ كانَ خِطْأً كَبِيراً: و فرزندان خویش را از ترس روزی مکشید که ما روزی آنها و شما را میدهیم، همانا قتل آنها خطایی بزرگ است.»
این نکته دقیق و لطیف خود حاوی پیامی روشن از جانب رزاق عالمیان است و یادآور جملات حکمتآمیز و قدیمی است که بعضا بر زبان حکما و علمای گذشته نیز شنیده میشد، مثل؛ ما بزرگترها سر سفره بچهها هستیم.
کثرت جمعیت، امداد الهی
« ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا: آنگاه شما را به روی آنها برگردانیم و بر آنها غلبه دهیم و به مال و فرزندان نیرومند مدد بخشیم و عده جنگ جویان شما را بسیار گردانیم.»
این آیه کریمه نیز، تعدد و کثرت جمعیت را امداد الهی دانسته و مایه برتری جبهه حق در مقابل دشمنان اسلام معرفی میکند و جالبتر این که کثرت برتری افزای جمعیت را به خداوند منسوب نموده و آن را امداد الهی میداند. ضمن اینکه رابطه متقابل بین جمعیت و امنیت و بطور خاص امنیت نظامی از این آیه به روشنی فهمیده میشود.
ادعیه طلب فرزند
اولاد چه دختر و چه پسر و حتی نوه، از بزرگترين و بامنفعتترين موهبتهایى است كه حضرت حق به بندگان مؤمنش عنايت مىكند. حضرت ابراهيم(ع) فرزند نداشت و از اين بابت اندوهگين بود که خداوند مهربان به عبد شايستهاش در ايام كهولت، اسماعيل(علیه السّلام) و اسحاق(علیه السّلام) را مرحمت كرد. اسحاق(علیه السّلام) ريشه انبياء الهى تا زمان مسيح(علیه السّلام) و اسماعيل(علیه السّلام) ريشه خاتم انبياء(صلوات الله علیه و آله) و امامان معصوم(علیهم السّلام) و هزاران حكيم و عارف و فقيه است. فرزند نعمت فوقالعادهای است که منبع خير، منبع كرامت، سود دنيا و نفع آخرت براى انسان است.
ابراهيم(علیه السّلام) به خاطر فرزنددار شدن به حمد كامل حق برخاست كه فرزنددار شدن به راستى اقتضاى حمد مىكند؛ حمدى كه با زبان و قلب و اعضاء و جوارح تحقق پيدا كند.
« اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى وَهَبَ لى عَلَى الْكِبَرِ اِسْمعيلَ وَ اِسْحاقَ اِنَّ رَبّى لَسَميعُ الدُّعاءِ: خداى را سپاس كه در زمان پيرى به من اسماعيل و اسحاق را بخشيد، همانا پروردگار من شنواى دعاى بندگان است.»
از این آيـه شريفه استفاده مىشود كه فرزند چنان جايگاه مهمى در زنـدگى دارد كه ابراهـيم(علیه السّلام) به وقت پيرى از حضرت حق درخواست فرزند كرد و دعـايش نیز مستجاب شد.
همچنین حضرت زكريا(علیه السّلام) به هنگام پيرى در محراب عبادت از حضرت حق درخواست فرزند كرد:
« فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا * يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ: مرا از جانب خود جانشينى صالح عطا فرما كه از من و آل يعقوب ارث ببرد.»
موهبت وجود فرزندان و نوهها به اندازهای با ارزش است كه در قرآن مجید آمدهاست:
« وَاللّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ: خداوند از گوهر وجود شما همسرانتان را قرارداد و از همسرانتان فرزندان و نوه نصيب شما نمود و روزى شما را از پاكيزهها قرار داد.»
اهلاک نسل، توطئه سرسختترین دشمنان
« وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ * وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيِهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الفَسَادَ: و برخی از مردم منافق و سالوس که وقتى از دین و صلاح و اصلاح سخن مىگویند تو را به شگفت مىآورند و خدا را گواه مىگیرند که آنچه مىگویند مطابق آن چیزى است که در دل دارند و حال آنکه سرسختترین دشمنان هستند. (به شهادت اینکه) وقتى بر مىگردند [و یا وقتى به قدرت و ریاستى مىرسند] با تمام نیرو در گستردن فساد در زمین مى کوشند و محصولات و نسل را هلاک میسازند با اینکه خدا فساد را دوست نمى دارد.»
مطلوبیت تکثیر نسل از منظر آیات قرآن کریم
اینک مقوله فرزندآوری و تکثیر نسل، که در روایات و احادیث معصومین(علیهم السّلام) در محورهای متعددی مورد دقت و تأیید قرار گرفتهاست، را بررسی میکنیم. در ادامه به چند محور موضوعی از این روایات توجه میکنیم.
مایه خوشبختی
امام هفتم (علیه السلام) فرمود:
« سَعِدَ اِمْرُؤٌ لَمْ یَمُتْ حَتّی یَری خَلَفاً مِنْ نَفْسِهِ: خوشبخت شد مردی كه نمرد تا فرزندی از خود دید.»
گلهای تقسیم شده
با گروه قابل توجهی از روایات در منابع و اسانید معتبر اسلامی و شیعی روبرو هستیم که فرزند را گل خوشبوی بهشتی معرفی مینماید که تدبر و تامل در پیام و مفهوم این روایات کاشف نظر شارع مقدس درباره سیاست فرزندآوری خواهد بود. به یک نمونه توجه بفرمایید:
رسول الله(صلوات الله علیه و آله) فرمود:
«اَلْوَلَدُ الصّالِحُ رَيْحانَةٌ مِنَ اللّهِ قَسَمَها بَيْنَ عِبادِهِ: فرزند شايسته گلى خوشبو از جانب خدا است كه بين بندگانش قسمت كرده است.»
کمککار والدین
گروهی از روایات در منابع معتبر شیعی هستند که فرزندان را مایه کمک و یاری والدین میشمارند.
در همین رابطه از حضرت سجاد(علیه السّلام) میخوانیم:
« من سَعادَةِ الرّجُلِ أن یَکونَ لَهُ وُلْدٌ یَستَعینُ بهِم: یـکى از خـوشبختى هاى مـرد ایـن است که فرزندانى داشته باشد که کمککار و یاور او باشند.»
شفیعان والدین
در متون اسلامی با دستهای از روایات روبرو میشویم که فرزندان را دارای حق شفاعت نسبت به والدینشان معرفی میکند.
از امام صادق (علیه السّلام) نقل شده است:
« إِنَّ أَوْلَادَ الْمُسْلِمِينَ مَوْسُومُونَ عِنْدَ اللَّهِ شَافِعٌ وَ مُشَفَّعٌ فَإِذَا بَلَغُوا اثْنَتَيْ عَشْرَةَ سَنَةً كُتِبَتْ لَهُمُ الْحَسَنَاتُ فَإِذَا بَلَغُوا الْحُلُمَ كُتِبَتْ عَلَيْهِمُ السَّيِّئَات: فرزندان مسلمين در پيشگاه حق به شفاعت كننده و پذیرفتهشدگان شفاعت موسوماند، چون به دوازده سالگى برسند حسناتى كه انجام مى دهند در نامه عملشان ثبت مى شود و چون به سن بلوغ دست يابند بدى هايشان نوشته مى شود.»
به طریق اولی ازدیاد و دارا بودن فرزندانی که میتوانند برای والدین خود شفاعت کنند و والدین در حسنات ایشان سهیم هستند، مطلوبیت ذاتی و عقلی خواهد داشت.
عامل مغفرت والدین
اميرالمؤمنين(علیه السّلام) میفرمایند:
« فِى الْمَرَضِ يُصيبُ الصَّبِىَّ اَنَّهُ كَفّارَةٌ لِوالِدَيْهِ: بيمارى فرزند كفاره گناهان پدر و مادر اوست.»
همچنین امام صادق (علیه السّلام) فرمودند:
« مِيراثُ اللّه ِ مِن عَبدِهِ المؤمنِ وَلَدٌ صالِحٌ يَستَغفِرُ لَهُ: ميراث خدا از بنده مؤمنش، فرزند صالحى است كه براى او آمرزش بطلبد.»
اسحاق بن عمار از امام ششم (علیه السّلام) چنین روايت مىكند:
«شخصى گفت: در داشتن فرزند بىرغبت بودم تا توفيق وقوف در عرفات نصيبم شد. در كنارم نوجوانى را ديدم دعا مىكرد و اشك مىريخت و مىگفت: « يا رَبِّ والِدَيَّ والِدَيَّ: خداوندا پدر و مادرم... پدر و مادرم...» با شنيدن دعاى او نسبت به پدر و مادرش شوق پيدا كردن فرزند در من پديد آمد.»
آری، پدران و مادران از دنيا رفته، از عبادت، مناجات و كار خير فرزندانشان در صورتى كه اهل ايمان بودند، بهره كامل مىبرند.
شایان ذکر است که در ادامه این روایت و روایات متعدد دیگری از همین دست در منابع اسلامی موجود است که با ادله عقلی و نقلی داشتن فرزند را خیر و مطلوب بشمار می آورد.
گویندگان کلمۀ توحید
در روایتی صحیح السند امام صادق(علیه السّلام) توصیه حضرت یعقوب(علیه السّلام) به برادران حضرت یوسف(علیه السّلام) مبنی بر آوردن فرزندانی اهل تسبیح الهی را نقل کرده و به آن استناد فرموده است:
« جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلوات الله علیه و آله) فَقَالَ یَا نَبِیَّ اللَّهِ إِنَّ لِی ابْنَهَ عَمٍّ قَدْ رَضِیتُ جَمَالَهَا وَ حُسْنَهَا وَ دِینَهَا وَ لَکِنَّهَا عَاقِرٌ فَقَالَ لَا تَزَوَّجْهَا إِنَّ یُوسُفَ بْنَ یَعْقُوبَ لَقِیَ أَخَاهُ فَقَالَ یَا أَخِی کَیْفَ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَتَزَوَّجَ النِّسَاءَ بَعْدِی فَقَالَ إِنَّ أَبِی أَمَرَنِی وَ قَالَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَکُونَ لَکَ ذُرِّیَّهٌ تُثْقِلُ الْأَرْضَ بِالتَّسْبِیحِ فَافْعَلْ: مردي نزد حضرت رسول(صلوات الله علیه و آله) آمد و گفت: اي پيامبر خدا، دخترعمویی دارم كه زيبايي و حُسن و دين او را ميپسندم، ولي نازاست. پيامبر(صلوات الله علیه و آله) فرمود: با او ازدواج نكن؛ زيرا حضرت يوسف در ديدار با برادرش پرسيد: چگونه پس از من توانستي با زنان ازدواج كني؟ پاسخ داد: پدرم به من فرمان داد و گفت: اگر ميتواني فرزنداني پديدآوري كه زمين را آكنده از تسبيح كنند، ازدواج كن ....»
اين حديث و احادیث مشابه و متعدد دیگری در همین موضوع نیز از وجوه مختلف و بدیهی بر مطلوبیت فراواني اولاد و فرزندان دلالت ميكنند.
ازدواج با زنان فرزندآور
روايات بسیاری هستند كه دلالت دارند بر اینکه؛ هنگام ازدواج زني را انتخاب كنيد كه فرزند زياد ميآورد، برای نمونه به روایات منتخب زیر توجه بفرمایید:
امام باقر(علیه السّلام) از قول رسول خدا(صلوات الله علیه و آله) نقل فرمودند:
« تَزَوَّجُوا بِکْراً وَلَودًا، وَلَا تَزَوَّجُوا حَسْنَاءَ جَمِيلَةً عَاقِراً. فَإنِّي اُبَاهِيُ بِکُمُ الْاُمَمَ يَوْمَ الْقَيَمِهِ: با دختر باكرهاي كه فرزند زياد ميآورد، ازدواج كنيد و با زن نازاي زيبا ازدواج نكنيد، زيرا من به فزوني جمعیت شما در روز قيامت بر امتها مباهات مي كنم.»
روشن است كه تشويق به ازدواج با «وَلُود» و بيان علت مباهات به فزوني جمعيت كه براي آن ذكر شده است، دلالت روشنی بر مطلوبیت فرزند زياد دارد.
همچنین رسول خدا(صلوات الله علیه و آله) فرمودند:
« اعْلَمُوا أَنَّ الْمَرْأَةَ السَّوْدَاءَ إِذَا کَانَتْ وَلُوداً أَحَبُّ إِلَیَّ مِنَ الْحَسْنَاءِ الْعَاقِرِ: بدانید به درستی که زن سیاه بچهزا نزد من محبوبتر از زن زیبای نازاست.»
در حدیثی بسیار جالب و مهم در تقسیم اقسام زنان از امام صادق(علیه السّلام) میخوانیم:
« اَلنِّسَاءُ أَرْبَعَةُ أَصْنَافٍ فَمِنْهُنَّ رَبِيعٌ مُرْبِعٌ وَ مِنْهُنَّ جَامِعٌ مُجْمِعٌ وَ مِنْهُنَّ كَرْبٌ مُقْمِعٌ وَ مِنْهُنَّ غُلٌّ قَمِلٌ: زنها چهار دسته اند: 1- ربيع مربع (پر فرزند و بارور) 2- جامع مجمع (سرشار از خير و حاصلخيز) 3- كرب مقمع (آفت كوبنده جان) 4- غلّ قمل (گردن بند و قلّاده اى از چرم كه پر از شپش باشد).»
در توضیح این اصطلاحات باید گفت؛ احمد بن محمّد خالد برقى می گوید: «جامع مجمع» يعنى پر خير و حاصلخيز و «ربيع مربع» زنى كه فرزندى در دامن دارد و فرزندى در شكم، و «كرب مقمع» يعنى بدخو و بد رفتار با شوهرش، و «غلّ قمل» آنكه در پيش شوهرش مانند قلّاده پر شپش باشد، و آن قلّادهاى است از پوست كه شپش در او افتاده باشد و شخص را آزار دهد و چاره اى نتواند كرد، و اين يك ضرب المثل عرب است.
این اندازه از تأکید و سفارش به ازدواج با زنان بسیارفرزندآور، به خوبی گویای نظر قاطع شارع مقدس بر مطلوبیت فرزند زیاد است.
اجر فرزندآوری مادران
در منابع اسلامی و در کنار تشویق به ازدواج با زنان فرزندآور، روایاتی را میبینیم که اجرها و پاداشهای فوق العادهای را برای فرزندآوری مادران برمیشمارد که در زیر به یک نمونه از این دسته از روایات اشاره میکنیم؛
پیامبر اکرم(صلوات الله علیه و آله) میفرمایند:
« إِنَّ الْمَرْأَةَ إِذَا حَمَلَتْ كَانَ لَهَا مِنَ الْأَجْرِ كَمَنْ جَاهَدَ بِنَفْسِهِ وَ مَالِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِذَا وَضَعَتْ قِيلَ لَهَا قَدْ غُفِرَ لَكَ ذَنْبُكَ فَاسْتَأْنِفِي الْعَمَلَ فَإِذَا أَرْضَعَتْ فَلَهَا بِكُلِّ رَضْعَةٍ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِيلَ: به راستي هرگاه زن، باردار شود، اجر و پاداشي همچون کسي که با جان و مالش در راه خداوند جهاد ميکند براي اوست و زماني که وضع حمل کند، به او گفته ميشود: مسلّماً گناهانت آمرزيده شد، پس اعمالت را از نو شروع کن و چون به نوزادش شير دهد، به ازای هر دفعه، ثواب آزاد کردن بندهاي از فرزندان حضرت اسماعيل(علیه السّلام) به او عطا ميشود.»
با وجود این میزان از اجر برای فرزندآوری، هر عقل سلیم و منفعت طلبی هم فرزندآوری را تایید و رای بر مطلوبیت ذاتی فرزندآوری از منظر شارع خواهد داد.
مایه مباهات رسول اکرم (صلوات الله علیه و آله)
در بررسی متون معتبر دینی با مجموعه گستردهای از روایات خصوصا نبوی(صلوات الله علیه و آله) روبرو میشویم که افزایش نسل و تعداد مسلمین مایه مباهات رسول اکرم(صلوات الله علیه و آله) دانسته شده و به فرزندآوری بیشتر تاکید و توصیه شده است که چند نمونه از این احادیث را در ادامه میخوانیم.
رسول خدا(صلوات الله علیه و آله) در حدیثی روشنگر فرمودند:
« تَنَاكَحُوا تَنَاسَلُوا تَكْثُرُوا فَإِنِّي أُبَاهِي بِكُمُ الْأُمَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَوْ بِالسِّقْط: ازدواج کنید که زیاد میشوید؛ به راستی که من روز قیامت به شما بر امتهای دیگر مباهات میکنم، حتی به کودک سقط شده. »
همچنین رسول خدا(صلوات الله علیه و آله) فرمودند:
« أَيُّهَا النَّاسُ، تَزَوَّجُوا؛ فَإِنِّي مُكَاثِرٌ بِكُمُ الْأُمَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ: ای مردم ازدواج کنید، که من به فزونی شما در روز قیامت به امتهای دیگر افتخار میکنم. »
در ادامه از پیامبر اکرم(صلوات الله علیه و آله) میخوانیم:
« وَ لَمَوْلُودٌ فِی أُمَّتِی أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ: یک نوزاد در امتم، نزد من محبوبتر است از آن که خورشید بر آن میتابد.»
امام صادق(علیه السّلام ) از رسول خدا(صلوات الله علیه و آله) روایت کرده اند:
« تزوّجوا فإنّی مکاثر بکم الامم غدا فی القیامة حتی إنّ السقط یجیء محبنطیاً علی باب الجنّة فیقال له: ادخل الجنّة، فیقول: لاحتی یدخل أبوای الجنّة قبلی: ازدواج کنید؛ پس به درستی که فردا من به افزونی شما در قیامت بر امتهای دیگر افتخار میکنم تا آن که فرزند سقط شده، غضبآلوده (با حالت افتخار و مباهات) پیوسته بر در بهشت ایستاده و مقیم است. در این حال خداوند عزوجل به او میگوید: داخل بهشت شو و او میگوید: داخل نمیشوم تا آن که پدر و مادرم قبل از من وارد شوند. »
با مروری گذار بر آنچه ذکر شد دیدگاه شریعت در مطلوبیت قطعی فرزندآوری و تکثیر نسل بسیار روشن و گویاست.
مقالات مرتبط :