(چاپ)

سبک زندگی اسلامی - ایرانی
آرامش دیداری (2)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

 

آرامش دیداری (2)

(مقاله انتخابی)

 

راه های رسیدن به آرامش: 1- دیداری؛ 2- کلامی؛ 3- رفتاری؛ است.

 

 

این که چگونه می توانیم کاری بکنیم که همسرمان با دیدن ما آرامش بگیرد نیاز به مهارت هایی دارد که شامل این موارد می شود:

 

1- دانستن ارزش لحظات اوّل دیدار

 

2- توجه به پوشش و ظاهر

 

3- نظم محیط تحت مدیریت

 

4- رعایت آداب

 

5- تداعی مثبت

 

6- توجه به ترکیب و چیدمان محیط زندگی

 
اصل نخست یعنی دانستن ارزش لحظات اوّل دیدار را در مقاله زیر توضیح دادیم:


آرامش دیداری (1)


 در این مقاله اصل دوّم را توضیح خواهیم داد.


 

اصل دوّم: آراستگی ظاهر

 

نوع پوشش و ظاهر، آرامش بصری می‌دهد.

 

وقتی می‌گوییم نوع پوشش و ظاهر به دو موضوع اشاره داریم:

 

آرایش: "باب طبع همسر"

پیرایش: "مدل لباس، مدل مو و ... باب طبع همسر "

 

مثال: الان می گویند فرش لاکی و قرمز مد شده ولی من الان مثلا کرم ‌ممکنه خوشم بیاد! ولی من می روم و فرش لاکی را می‌خرم در صورتی‌که آن یکی رنگ را دوست دارم. این فرش برای من آیینه دق می‌شود یا نمی‌شود ؟ می‌شود!!!

 

در آرایش و پیرایش، زن و مرد باید باب طبع یکدیگر رفتار بکنند.

 

فردی می‌گفت: من دوست دارم همسرم رنگ نارنجی در خانه بپوشد ولی خانمم می‌گوید: تو سلیقه نداری که این رنگ را دوست داری و این رنگ مد نیست. مرد دوست دارد ولو اینکه آن رنگ از مد افتاده باشد. و او می خواهد کسی را که مقابلش قرار دارد با آن ظاهری باشد که او دوست دارد.



آیا توجه به ظاهر اختصاص به زن‌ها دارد در محیط خانه؟

 

خیر ، مردان هم باید باب طبع همسر باشند . در محیط خانه مرد هم باید باب طبع همسرش بپوشد.



مالک ابن اعین می‌گوید: من یک موقعی محضر امام باقر (علیه السّلام) رسیدم. دیدم آقا در بیرونی خونشون نیستن،‌ اندرونی خونه هستن؛ صدا رساندم که شما کجا تشریف دارید فرمودند من اندرونی خانه‌ام بیا داخل؛ یا الله گفتم و رفتم داخل‌، تا حضرت را دیدم خنده‌ام گرفت!!!


حضرت فرمودند که: مالک من مید انم تو به چه چیزی می خندی! تو به رنگ لباس من می خندی (نقل است که لباس زرد یا قرمز بوده است)؛



مالک گفت: بله یاابن رسول الله، ‌ما شما را بیرون خیلی ساده و رسمی دیده بودیم فکر نمی‌کردیم در خانه از این لباس‌ها بپوشید.



حضرت لبخندی زدند و فرمودند: بله مالک من خودم هم از این رنگ خوشم نمی آید. علی‌رغم میل خودم چون همسرم دوست دارد می‌پوشم!!!!



1- یعنی: نشان می دهد که حتی مرد هم باب طبع همسرش باید در محیط خانه بپوشد.



2- یعنی: آدم‌ نگاه می‌کند می‌بیند خود اهل بیت نمای داخل منزلشان با بیرونشان متفاوت بوده. یعنی بیرون خیلی رسمی ولی در محیط خانه جذاب و مورد علاقه همسرشان!!!

 

گاهی اوقات بعضی آقایان می‌گویند: در قدیم که این حرفا نبوده ... الان این حرفا درآمده و این‌ها زنان را پررو نمی‌کند؟



پاسخ می‌دهیم: اتفاقا نه اینطور نیست، هر عصر و زمانی ویژگی‌های خودش را می‌طلبد. شما از زمان خلقت حضرت آدم تا دهه ۶۰ وقتی نگاه می‌کنید؛ می‌بیند ما در کشور دو کانال تلویزیون داشتیم!  بعد خوشتیپ ترین مرد را شما در سریال‌های دهه ۶۰ و در سریال اوشین مشاهده می‌کردید. شما ببینید آن زمان خانم همسرش را با یک بیژامه و زیرپوش رنگ و رو رفته می‌دید. آقا هم شلوارش را تا زیر گردنش بالا می‌کشید و جلو زن و بچه هم می‌رفت و می‌آمد.


خب، خانم وسعت نگاهش چقدر بود؟ کمی آن طرف‌تر را که نگاه می‌کرد پدرش بود که بدتر از شوهرش بود. کمی آن طرف‌تر دایی‌اش را می‌دید که از شوهر و پدرش بدتر بود. خانم هم می‌گفت: "این مردا همه سر تا پا یه کرباسن"


‌ولی، آیا الآن مردها سر تا پا یک کرباس هستند؟



همین الآن ما چندین شبکه تلویزیونی داریم و آدم‌های مختلف با تیپ‌های آراسته هستند. خانم هم این برنامه‌ها را می‌بیند در حالی که همسرش کنارش نشسته است؛ یک نگاهی به آقا می‌کند، یک نگاهی هم به تلویزیون؛ بعد می‌گوید: نه دیگر، مردها سر تا پا یک کرباس نیستند!



البته خانم‌ها و آقایان فرقی نمی‌کنند. قدیم وسعت نگاه آقایان، مادربزرگ و مادر و همین‌ها بود. الآن چطور؟



چند وقت پیش یک آقایی برای مشاوره آمده بود و می‌گفت: زنم به من بدبین است! پرسیدم: چرا؟  گفت: در خانه نشستیم و سریال حضرت یوسف (علیه السّلام) را نگاه می‌کنیم، زمانی که زلیخا می‌آید خانمم به من می‌گوید: دیگه به اون نگاه نکن؛ مرا نگاه کن.



خب، چرا؟ چون احساس ناامنی می‌کند و خانم هم فاصله را حس می‌کند.



روایت

 

پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) در تعبیری فرمودند: من نگران زن‌های آخرالزمان هستم! من می‌ترسم این‌ها مثل زن‌های بنی‌اسرائیل بشوند. پرسیدند: مگر زن‌های بنی‌اسرائیل چه شدند؟ حضرت فرموند: مردهایشان به خودشان نرسیدند و زن‌هایشان منحرف شدند.



البته این قطعا برعکسش هم وجود دارد یعنی باید نگران مردهای آخرالزمان هم شد.



بنابراین، باید به این نوع پوشش و ظاهر توجه داشته باشیم.



آقایان توجه کنند؛ خانم‌ها گاهی اوقات می‌گویند: ''ما به خودمان می‌رسیدیم ولی چون همسرانمان به ما توجهی نکردند نتیجه‌اش بی تفاوتی شده است. (البته این نکته در مورد خانم‌ها هم وجود دارد و آن‌ها نیز باید توجه کنند)''


 

بیان یک ‌نظریه روان شناختی برای شناخت بهتر مردها

 

شهید مطهری یک کتاب دارند تحت عنوان: "نظام حقوقی زن در اسلام". ایشان در این کتاب چند تا از تفاوت‌های زن و مرد را مطرح کردند.

 

یکی از تفاوت‌هایی که گفتند و بین روانشناسان مشهور است این است که: 

 

مردها-----> کل نگرند. 

 

زن ها-----> جزء نگرند.

 

یعنی ساختار مغزی مردها این است که به جزئیات خیلی توجه نمی‌کنند ولی ساختار مغزی زن‌ها این است که به جزئیات هم کار دارند و معمولا مشکل آقایان با خانم‌ها سر همین جزئیات است. 


 

کل‌نگری مرد یک ‌نتیجه دارد آن هم این که توجهش کم است. مثلا خانه تکانی را اگر آقایان انجام بدهند در مدت زمان کوتاهی تمام می‌شود! ولی خانم‌ها یک هفته تا ۱۰ روز طول می‌دهند.  اصلا بحث حوصله نداشتن و سلیقه هم‌ نیست.  دلیل این اتفاق کلی نگر بودن مرد است.  


مثلا آقا می‌رود سراغ شیشه تمیز کردن خانه، می‌گوید: خب، پشت شیشه که یک باران بهاری میاد و کثیف می شود؛ میاد این طرف شیشه میگوید:خب، اینم که جلوش پرده هست پس ولش کن.


 

مثلا الان خانم‌ها بروند مهمانی بر اساس جزءنگر بودنشان حتی خاک روی بوفه صاحبخانه را هم می‌بینند ولی آقایان این را نمی‌بینند.

 

اگر مردی وارد خانه شد و دست کشید روی کمد و گفت: خانم اینجا چرا خاک‌ داره؟ این مرد یا مریض است یا مرض دارد! چون ویژگی زنانه پیدا کرده است.

 

الان سوال برای خانم‌ها پیش میاد که مگر نمی‌گویید که مردها کل نگرند ولی ما مردهایی می‌شناسیم که رنگ ‌ابروی زن در خیابان را می‌بینند؟ می گوییم: بله، کم ‌توجه می‌شوند الا مواقعی که مهارت دارند.  مرد می‌تواند مهارت پیدا کند که جزءنگر شود مثل زن.


حالا چرا آنجا مهارت دارد؟ چون مهارت دید زدن نامحرم را از نوجوانی یاد گرفته و اتفاقا به جزئیات توجه می‌کند و می‌بیند!   ولی هیچ وقت به او یاد ندادند که چگونه به زنش توجه کند!!!

 

اصلا دنبال این نباشید که مرد مطلقا جزءنگر باشد و اگر مردی اینگونه باشد زنش را خیلی اذیت می‌کند. این ‌آسیب است. اصل بر این است که مرد کل نگر باشد مگر جاهایی که نسبت به همسرش جز نگر باشد.

 

 جزءنگر بودن مردها، مثبت یا منفی؟


 هر چقدر تراز خانواده بالا برود ما جامعه مطلوب‌تری را خواهیم داشت.



مرد‌ها کجا جزءنگر باشند خوب است؟



1- توجه به فیزیک ظاهری همسر

 

یعنی مرد باید به فیزیک ظاهری همسرش توجه کند.



مثال: بگوییم خانم من از ابروی تو خیلی خوشم میاد.



همین کم کاری مرد‌ها منجر به این شده است که زن‌ها خیلی به ظاهر خودشان توجه نکنند.

 
 گاهی اوقات من‌ به ظاهر همسرم توجه می‌کنم چون می دانم نیاز اوست.



زن گربه‌ای از یک‌طبقه اشرافی است در انگلستان. این زن می‌گوید: وقتی شوهرم به خانه می‌آمد خیلی به من توجه نمی‌کرد و مشغول می‌شد به آن گربه‌ی خانگی که داشت. من برای این‌که توجه همسرم را جلب کنم یک عکس از گربه گرفته و به پزشک خانوادگی‌مان دادم و گفتم: من را شبیه این بکن شاید شوهرم به من توجه بکند!!!

 

2- توجّه به نوع پوشش همسر

 

خانم این رنگ خیلی به شما میاد ...، این مدل خیلی بهت میاد و ...

 

این به نفع خود مرد‌هاست.



اصل اول: در تربیت این یک اصل حاکم است که توجه نتیجه‌اش تقویت رفتار است.



شما وقتی به چیزی توجه کنید آن رفتار تقویت می‌شود.  یعنی ما این بد پوششی‌هایی را که در سطح شهر می‌بینیم به خاطر توجه جامعه است و همین باعث می‌شود که آن فرد دفعه بعد با ظاهر بدتری بیاد.  لذا اولین چیزی که در امر به معروف وجود دارد این هست که شما از پوشش آن فرد بدتان بیاید که در نتیجه‌اش آن فرد ترغیب نشود.



اصل دوم: مردان بصری هستند.



لذا مردی که بصری هست می‌بیند، لذت می‌برد. برای خودش هم خوب است. مدام خانم در خانه خوش پوش باشد خودش هم لذت می‌برد.  یکی از مشکلاتی که داریم این هست که آقایان می گویند خانم ما به خودش نمی‌رسد، سر و وضع نیروی خدماتی را دارد. دلیل این موضوع این است که ما توجه نمی‌کنیم.



جوانی آمده بود مرکز مشاوره و می‌گفت: حاج آقا ما چند ماه است که از زندگی مشترکمان می‌گذرد و به آخر خط رسیدیم!



(آیا می‌دانید: پر طلاق‌ ترین سال‌ها، سال‌های اول زندگی است.  حدودا ۵۰ درصد طلاق‌ها در ۵ سال اول رخ میدهد و در همین ۵ سال، ۲ سال اول پر طلاق ترین می‌باشد.)

 

 ایشان می‌گفت: حاج آقا ما مشکلاتی پیدا کردیم، شروع کرد به گفت و گو و توضیح دادن. یکی از نکاتی که ایشان گفت این بود که: خانم گفته بود همسر‌م به من توجه نمی‌کند!!!  از آقا پرسیدم که ایشان راست می‌گوید یا خیر؟ ایشان هم گفت: خود خانمم که نیست ولی خدایش که هست؛ راست می‌گوید ولی من مانده‌ام که چه‌کار کنم؟ گفتم: خب، یکی دو مورد بگو تا توضیح بدهم.

 

آقا گفت: همین چند روز پیش من رفتم خانه، از همه جا بی خبر؛ نگو خانمم به ظاهر و پوشش رسیده و صندلی‌اش را هم گذاشته بود دم در ورودی که وقتی من می‌رسم ببینم و یک ابراز احساساتی بکنم. من از همه جا بی خبر وارد خانه شدم، خانم را هم دیدم؛ با خودم گفتم: حتما بنده خدا کاری می‌کرده، خسته شده اینجا نشسته. رفتم و دست و صورتم را شستم و لباسم را عوض کردم بعد به خانم گفتم ناهار چی داریم؟ تا این را گفتم انگار منفجرش کردم؛  خانم گفت: کارد بخوره به شکمت و شما مردا انگار فقط غیر شکم هیچ چیزی را نمی‌بینید. آقا می‌گفت:منم اون وسط حیران گفتم: خانم بزار برسم، عرق تنم خشک بشود بعد شما شروع کن!   خانم گفت: تو امروز اومدی خانه هیچ تغییری ندیدی؟ آقا گفت: با همان ذهنیتم که شاید کاری کرده و خسته شده و آنجا نشسته شروع کردم به در و دیوار نگاه کردم ببینم تابلویی یا چیزی جا به جا نشده


دیدم نه، همه چیز سر جایش هست. گفتم شاید بوی غذا در خانه پیچیده و من نفهمیدم؛ رفتم در آشپزخانه سراغ غذا و در قابلمه را برداشتم دیدم غذا هم مثل همیشه هست. آقا می‌گفت: رفتم جلو دست‌هایم را بردم بالا و گفتم: خانم من ‌نمیدانم تسلیم، خودت بگو!



خانم گفت: بیا اینجا ببینم، تو امروز اومدی خانه در من تغییری ندیدی؟! آقا می‌گفت: حاج آقا یک نگاهی به خانم کردم و گفتم: خدایا چی بگم که بدتر نشه؟!  گفتم: فکر کنم که یه مقدار لاغرتر شدی!  خانم هم رفت داخل اتاق و در را به قهر محکم زد به هم!!!


حالا شما خودتان ببینید این خانم اگر از فردا در خانه گونی بپوشد؛ نمی‌شود او را سرزنش کرد. دلیلش هم این است که این مرد آن جایی که باید توجه داشته باشد ندارد.




3-  توجه به سلیقه همسر

 

 اصل سوم: زن‌های پرکار سالم‌ترند.



یعنی: هرچقدر زن کم کارتر باشد، بیکارتر بشود در محیط زندگی درد و مرض بیرون می‌ریزد مثل افسرگی، پژمردگی، وسواس و ....  این نکته فقط مخصوص زن‌ها نیست، هر انستنی که پر کارتر باشد سالم‌تر هم خواهد بود.



وقتی من توجه می‌کنم به سلیقه همسرم، در خانه هم خواهم دید که واقعا وقت صرف میکند و شخصیتی پویا خواهد داشت.



مثال:



اگر خانم یک میز را جا به جا کرد، مرد آمد خانه و گفت: زن بیکاری؟!. نتیجه مثبتی را نخواهد دید.  چون از فردا این زن بخواهد درخانه دست به چیزی بزند پشیمان میشود، با خودش می‌گوید: الان دست به چیزی بزنم مرد میاد غر و میزند! در نتیجه: دست روی دست می‌گذارد وبه افکار منفی مشغول خواهد شد.


4- توجه به دستپخت همسر

 

مرد باید به دستپخت همسرش هم ‌توجه کند یعنی چی؟ وقتی شما تعریف و تمجید می‌کنید دوباره رفتار تقویت می‌شود.

 
مثال: آقایی آمده بود مشاوره و گله‌مند بود. می‌گفت: حاج آقا مهمون آمده منزلمان، خانمم هفت طبقه ژله درست کرده در هفت رنگ مختلف!  می‌گفت: من می‌فهمیدم چقدر زحمت کشیده است. ولی‌ من آروز به دل ماندم که یک ژله یک طبقه میوه‌ای هم ‌برای من درست کند. ولی حیف که نمی‌کند.


این‌ها علت‌هایی دارد. یک علتش این است که خود ما چون توجه لازم‌ را به همسرمان نداریم منجر به این میشود که در این بُعد طرف مقابل ما ضعیف عمل بکند.

 

یک خاطره:



خانمی با همسرش آمده بودند مشاوره و خانم می‌گفت:  حاج آقا ما یکی دو ماه هست که زندگی مشترکمان را شروع کردیم ولی نمیدانم چرا در خانه انگیزه برا کار ندارم.  بعد خود خانم گفت: چون همسرم خیلی بی تفاوت هست نسبت به کار‌هایی که می‌کنم!



اصل چهارم: خط قرمز زن‌ها احساسات آنها است.



هیچ وقت با احساسات زن نباید بازی کرد. چون دودش در چشم خودتان خواهد رفت.



در مورد اول که توجه به فیزیک ظاهری بود چطور می‌شود با احساسات زن بازی کرد؟ مثلا مرد دائم دست بگذارد زیر چانه‌اش و یک جل الخالق ببگوید و بعد از آن هم بگوید: زن این بینیه یا گاراژه!!! یعنی با احساسات زن ‌بازی کردن و آسیب دیدن، البته این‌ها آسیب‌های بلند مدتی خواهد بود.



در مثال دستپخت خانم‌ می‌گفت: حاج آقا من‌انگیزه ندارم چون همسرم به دستپخت من توجه نمی کند!  از خانم خواستم تا یک نمونه از این اتفاق بگوید. خانم گفت: ما روز اولی که زندگی مشترکمان شروع شد؛ آقا رفت سرکار من هم خانم خونه؛ گفتم: امروز باید یک کاری کنم که آقامون اومد و میز غذا رو دید انگشت به دهن ‌بمونه. آقای ما ظهر آمد. من قبل از ازدواج کلاس آشپزی و سفره‌آرایی رفته بودم و گفتم که یک پیش غذا درست کنم. مشغول شده بودم از صبح . مثلا برای سالاد کاهوها را خیلی ریز خورد کردم و عین چمن ریختم کف ظرف سالاد و دوتا هویچ برداشتم و شبیه قو تراش دادم که یعنی منم و شوهرم هستیم.  بعد دورش را با گوجه و خیار و چیزهای دیگر تزئین کردم.  بالاخره همه این‌ها را چیدم و میزی درست کردم که همه چیز داشت.  همسرم که آمد من پیش خودم ‌گفتم: این اولین کاری که می‌کند این هست که دوربین موبایلش را روشن می‌کند و یک عکس از این‌ میز می‌گیرد. یک گروه اینترنتی هم در فامیل دارند، این عکس را هم‌ داخل گروه گذاشته و می‌نویسد: من و همسرم یه هویی!!!



آقا آمد و رفت رخت و لباسش را عوض کرد و نشست سر میز غذا؛ اولین چیزی که گفت: زن کنترل تلویزیون کجاست؟!  من هم کنترل را دادم و او هم یک دور همه کانال‌ها را رفت و برگشت و روی کانال مورد علاقه‌اش ماند!  خانم می‌گفت: مرحله دوم کاری که کرد این‌ چنگال را برداشت و زد روی سر یکی از این قوها و خورد.  به شوهرم گفتم: مرد مثلا تو چیز خاصی ندیدی؟ جواب داد: زن مگه بیکاری؟! نمیدونی این‌ها آخرش کجا سر در میاره!

 
حالا شما خودتان قضاوت کنید. اگر فردا این ‌خانم برودآشپزخانه انگیزه‌ای دارد؟  کاهو را جوری خورد می‌کند که دور از جون انگار می‌خواهد جلوی بُز بگذارد.  پیش خودش هم می‌گوید: اینکه خودش گفت کجا قراره آخرش سر در بیاره!!!  این‌ها آسیب میزند.  چند ماه بعد سفره که پهن‌ کند می‌بیند که بین سفره نان کپک زده هست و همچنین می‌بیند که ظرف غذا هم درب و داغون هست.  دیگر این ‌سفره مثل قبل نمی‌شود.  به دلیل این‌که آن توجه را نداشتیم!


5- توجه به روزهای مهم زندگی

 

برای زن‌ها برخی تاریخ‌ها، تاریخ‌های طلایی هستند.



🗓 تاریخ تولد
🗓 سالگرد ازدواج
🗓 روز زن

 

نکته مهم ۱: توجه کنید که در آن روز حتی شده با یک شاخه گل به خانه بیایید.



نکته مهم ۲:  اگر مردی توجه به ویژگی‌ها و رفتارهای همسر خود نداشت این موضوع از سر بی تفاوتی نیست بلکه از ویژگی‌های روان شناختی مرد است.



نکته مهم ۳:  اگر احیانا مردی به این ویژگی‌ها و رفتارها توجه نکرد این نیست که از عمد باشد، از نابلدی است و طبق مرد بودن خودش رفتار میکند در جایی به او یاد نداده‌اند.


نکته مهم ۴: بیشتر مشکلات زندگی از سر ندانم کاری است، نه تعمدی!

 

مثلا: خانم‌ می بیند که آقا از خط قرمز احساساتش عبور کرده، پشت این کار واقعا تعمدی نیست. مردها خودشان وقتی با هم هستند می‌بینید در خیلی از مواقع احساسات یکدیگر را جریحه‌دار می‌کنند.  یعنی طبیعت اولیه‌شان این است مگر اینکه در جایی یاد گرفته باشند.


باید به او بگوییم: آقایی که کل ‌نگر هستی، در یک جاهایی باید جزء‌ نگر باشی و به همسرت باید توجه کنی.  نه اینکه همسرش را دوست ندارد؛ دلیلش این است که یاد نگرفته است.


نکته مهم ۵: توجه به همسر دو خاصیت دارد:



خاصیت مصلحت طلبانه است.



خاصیت منفعت طلبانه است. (یعنی به نفع خود مرد است.)

 

اما خانم‌ها هم ‌باید یک جاهایی به آقایشان توجه کنند.



کجا زن باید به مردش توجه کند؟

 

۱. توجه به تلاش مرد در زندگی


زن موفق زنی است که به تلاش مردش توجه کند.

 

۲. احترام به مرد گذاشتن



۳. اعتماد داشتن به مرد


خدا نکند زنی به مردش بی اعتماد بشود. یکی از بدترین حالاتی که برای یک ‌مرد می‌تواند به‌وجود بیاید این است که همسرش نسبت به او بی اعتماد بشود. قاعده‌ای را در اسلام داریم که به آن عمل کنید: اصل پرهیز از بدبینی



۴. توجه به تفریحات مثبت همسر

 

مردها تفریحاتشان برایشان مهم است مخصوصا در سال‌های اول زندگی. البته این ‌به این‌ معنا نیست که مرد را رها بکنید، در تفریحات سالمش همراهش باشید. یکی از مشکلاتی که مردها با همسرشان دارند این است که خانم می‌گوید: آقا چرا ما را پارک نمی بری؟ یک تفریح نمی‌بری؟ بخشی از جواب این سوال را در خود خانم‌ها باید دید. بعضی از خانم‌ها متاسفانه مشکلی که دارند این است که خیلی به اصطلاح غرغرو هستند. شاید خودشان هم متوجه این موضوع نباشند. مثلا از خانه که بیرون می‌آیند شروع می‌کنند:  هوا چقدر بده!  هوا چقدر گرم شده!  این ‌جوان‌ها هم که دائم در پارک مشغول کشیدن قلیان‌اند!اجازه نمی‌دهند ما از هوای تازه استفاده کنیم!



نکته مهم ۶: مردها یک‌ خط قرمز دارند که غرورشان است. از شر مردی که غرورش شکسته بشود در امان نخواهید ماند. 

***************

 

سایر اصول آرامش دیداری یعنی:

 

3- نظم محیط تحت مدیریت

4- رعایت آداب

5- تداعی  مثبت

6- توجه به ترکیب و چیدمان محیط زندگی

 

را در مقالات بعدی دنبال کنید.

منبع :

پایگاه حفظ و نشر آثار "استاد تراشیون"  @tarashiun_ir