بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی اعدایهم اجمعین
تلفن های همراه و سرطان مغزی: ماجرای واقعی
دورا ديويس
چکيده:
شگفت انگيز آنکه در مورد رابطه بين ابتلا به تومورهاي مغزي و ساير امراض با استفاده از تلفنهاي همراه، تاکنون مطالعات زيادي با نتيجه گيريهاي قطعي انجام نشده است. معدود مطالعات انجام شده در اين حوزه نيز توسط خود اين صنعت تامين مالي شدهاند که روشن است در يافتههاي چنين مطالعاتي، قطعا ملاحظات مربوط به سودآوري اين صنعت در نظر گرفته ميشود. بزرگ ترين مطالعه انجام شده در اين زمينه از سوي سازمان بهداشت جهاني و در مدت زمان طولاني ده ساله انجام شده که انتشار نتايج آن پس از بارها به تعويق افتادن، به تازگي منتشر شده است. اين مطالعه نيز همچون اکثر مطالعات پيشين هيچ نتيجه گيري قاطعي در اين زمينه را ارئه نميدهد و به ذکر مواردي پراکنده اکتفا کرده و اعلام نتايج قطعي را به مطالعات بيشتري که انجام آنها مستلزم صرف زماني ده ساله است موکول ميکند. بيآنکه هشدارهاي امنيتي خاصي را ارائه دهد و خواستار رعايت آنها از سوي کاربران تلفنهاي همراه شود. اتخاذ چنين نگرشي به مقولهاي چنين حساس، ترديدهايي جدي را در باره بيغرض بودن مطالعاتي از اين دست را در ذهن مخاطب برمي انگيزد.
مطالعه «اينترفون» که توسط سازمان بهداشت جهاني بر روي رابطه بين بيشتر از پنج هزار تومور مغزي به وقوع پيوسته بين سالهاي 2000 تا 2004 و استفاده از تلفن همراه به عمل آمده، از تعيين تکليف قطعي قاصر مانده است، با توجه به اينکه مدتهاي طولاني در انتظار انتشار نتايج آن بوده ايم. اين مطالعه که در سيزده کشور انجام شده، به اين نتيجه رسيده است که هر مطالعهاي که تاکنون روي افرادي انجام شده است که به مدت يک دهه يا بيشتر از تلفن همراه استفاده کردهاند، به همين نتيجه رسيدهاند ـ پر مصرف ترين کاربران تلفن همراه، دو برابر بيشتر در معرض خطر ابتلا به تومورهاي بدخيم مغزي قرار داشتهاند. وقتي به آن دسته از افراد حاضر در مطالعه اينترفون نگاه ميکنيم که به مدت شش ماه يا بيشتر از تلفن همراه براي برقراري يک مکالمه در هفته استفاده کردهاند، در مقايسه با کساني که کمتر از اين مقدار از تلفن همراه استفاده کردهاند، ميبينيم که هيچ گونه خطري از اين دست را مستند نکرده است. اين امر اصلا جاي شگفتي ندارد.
بايد ماجراي پشت اين تحقيقات بازگفته شود. اول از همه اينکه اگرچه اخبار منتشره تاکنون مويد اين واقعيت نبودهاند، اينترفون صرفا مطالعهاي براي يافتن ارتباط بين افزايش خطر ابتلا به تومورهاي مغزي و استفاده طولاني مدت از تلفنهاي همراه نيست. تمامي مطالعاتي که قادر به بررسي وضعيت سلامتي کاربران تلفن همراه پس از يک دهه استفاده افراطي آنها از اين وسيله بودهاند، چنين افزايش خطري را مستند کردهاند. دوم اينکه مطالعه اينترفون اين واقعيت را به کلي ناديده ميگيرد که متون تجربي روزافزوني وجود دارند که نشان ميدهند تشعشات پالسي مايکروويو مانندي که از تلفنهاي همراه امروزي ساطع ميشوند، در عملکرد سلولهاي زنده اختلال ايجاد ميکنند و موجب بيثبات شدن دي اناي انسان ميشوند؛ مواردي که از نشانههاي سرطان و ديگر امراض حاد به شمار ميروند. سوم اينکه انتشار مطالعه اينترفون نزديک به شش سال تاخير داشته است و در اين مدت نويسندگان آن بحث ميکردهاند که يافتههاي خود را چگونه عرضه کنند. اين مطالعه در سال 2004 تکميل شد، اما انتشار آن که براي سال 2005 وعده داده شده بود تا امروزبه تاخير افتاده بود.
در ميان متخصصين برجسته بيماريهاي واگيردار شرکت کننده در اين تيم، افرادي از اسپانيا و استراليا قرار دارند که اعلام کردهاند هم اکنون ما به اندازه کافي اطلاعات در دست داريم تا به مردم بگوييم بايد در استفاده از تلفن همراه، برخي موازين احتياطي را اتخاذ کنند. ديگر متخصصين از کانادا و سوئد به اين نتيجه رسيدهاند که ما فاقد شواهد کافي مبني بر مضر بودن تلفن همراه هستيم و بايد بيست سال ديگر در انتظار بمانيم تا دريابيم آيا الگوهاي فعلي استفاده از تلفن همراه، در کودکان و بقيه افراد موجب ايجاد سرطان مغزي ميشود يا خير. دست بر اتفاق بخش عمده هزينههاي اين طرح توسط صنعت تلفن همراه تامين شده و مبنايي براي انجام يک مطالعه روي يک چهارم ميليون نفر از مردم اروپا ايجاد گرديده است.
در واقع مطالعه اينترفون عنصر زمان را ازاين فناوري که از مدتها قبل در حال استفاده است حذف کرده و هيچ کودک يا نوجواني را در مطالعه خود منظور نکرده است و کساني را که بيشتر از همه در معرض خطر قرار دارند از مطالعه خود کنار گذاشته است؛ کساني همچون کاربران مناطق روستايي که بيشتر از همه در معرض انتشار امواج قرار دارند، به اين دليل که اين تلفنها در مناطق دورافتاده، هنگام تلاش براي برقراري ارتباط با آنتنهاي دوردستتر تشعشعات بيشتري را منتشر ميکنند. همچنين ديگر مطالعات تجربي و امراض واگيرداري که درباره اين موضوع انجام شدهاند در اين مطالعه به حساب آورده نشدهاند و اين مطالعه شامل استفاده از تلفنهاي بيسيم نبوده است ـ که ميزان تشعتشات آن ميتواند هم اندازه تلفنهاي همراه باشد. اگرچه امروزه بيشتر کاربران تلفنهاي همراه در جهان زير سي سال سن دارند، اما هيچ کدام آنها در اين مطالعه گنجانده نشدهاند. دانشمندان ميدانند که شکل گيري تومورهاي مغزي معمولا سه تا چهار دهه طول ميکشد وکمتر از يک نفر از هر ده نفري که اين مطالعه روي آنان انجام شده، حتي به مدت يک دهه از تلفن همراه استفاده کردهاند.
پرفسور جوئل موزکويتز از دانشگاه برکلي کاليفرنيا کليه مطالعات انجام شده در مورد ارتباط بين تومورهاي مغزي و استفاده از تلفنهاي همراه را با هم مقايسه کرده و دريافته است که «شواهد متقن حاکي از اين هستند که استفاده بسيار زياد از تلفن همراه به مدت يک دهه يا بيشتر، خطر ابتلا به تومور مغزي را حداقل تا سي درصد افزايش ميدهد. همکاران من در دانشگاه پيتسبورو نيز افزايش مشابهي را در مقدار خطر ابتلا به تومورهاي عصب شنوايي در کاربراني که استفاده طولاني مدت از تلفن همراه دارند را فقط براي سال گذشته گزارش کردهاند.
تعجبي ندارد که جامعه در ارتباط با اين موضوع چنين سردرگم و آشفته باشد. عناوين برخي از روزنامههاي انگليسي چنين اعلام کرده اند: «خطر ابتلا به تومورهاي مغزي دراز مدت در کاربراني که استفاده بسيار افراطي از تلفن همراه ميکنند افزايش يافته است، در حالي که افراد فعال در خط آنلاين مشاوره خانگي «موسسه ملي سرطان» اشاره کردهاند که در اثر استفاده از تلفن همراه، هيچ خطر عامي متوجه کاربران نميشود. در واقع هر دوي اين عناوين از جنبه فني درست هستند، اما در اينجا مشکلي وجود دارد. تمام دانشمندان متفق القول هستند که تحقيقات بيشتري در اين زمينه بايد انجام گيرد. پرسشي که وجود دارد اين است که در مدتي که در انتظار انجام اين تحقيقات به سر ميبريم چه کاري بايد انجام دهيم؟آيا ماليات دهندگان در امريکا بايد همچنان در انتظار بمانند، در حالي که اطلاعات پيرامون اين موضوع از ساير کشورها در حال تزايد روزافزون است؟ ايالات متحده امريکا در اين بزرگ ترين مطالعه پيرامون رابطه بين تومورهاي مغزي و استفاده از تلفن همراه که تاکنون انجام گرفته، مشارکت نداشته است و در حال حاضر تقريبا هيچ پژوهش بهداشت عمومي در مورد پرسشهاي مربوط به استفاده از تلفن همراه و کناره گزيني، بيماريهاي عصبي يا سرطان در جريان نيست.
مطالعات انجام شده توسط پزشک ـ محقق سوئدي، لنارتهاردل ـ در ارتباط با برخي از بهترين اقدامات انجام شده در جهان درباره اين مقوله چالش برانگيز ـ با نتايج اينترفون و موسکويتز مقارن شده است. کساني که به مدت يک دهه به مقدار بسيار زياد از تلفن همراه استفاده کردهاند، دو برابر بيشتر از ديگران در معرض خطر ابتلا به تومورهاي مغزي قرار دارند و نوجوانايي که از اين سنين شروع به استفاده بيش از حد از تلفن همراه کردهاند، در اواخر دهه بيست سالگي، بين چهار تا پنج برابر بيشتر در معرض خطر ابتلا به اين تومورها قرار دارند. در واقع فرانسه در انتظار تحقيقات بيشتر در اين باره نمانده است و در حال برداشتن گامهايي مبتني بر اين فرض است که ايمن ماندن بهتر از تاسف خوردن است؛ توصيهاي که از سوي آژانس محيط زيست اروپا، اداره ايمني مقررات ايمني هستهاي فنلاند و وزارت بهداشت رژيم صهيونيستي در کنار ساير نهادها، بر آن تاکيد شده است.
هر دو نهاد قانونگذاري فرانسه اخيرا قانوني را به تصويب رساندهاند که مجموعهاي از اقدامات ساده را براي کاستن از قرار گرفتن مستقيم مغز در معرض امواج تلفنهاي همراه را ملزم ميکند. براي شروع، تمامي تلفنهاي همراه بايد به همراه يک هدفون با دو يا يک گوشي به فروش برسانند تا مغز کاربر کمتر درمعرض مستقيم سيگنالهاي تلفن قرار گيرد. تبليغات براي کودکان زير چهارده سال و نيز دادن تلفنهاي همراه به کودکان زير شش سال ممنوع است. در مدارس استفاده از تلفنهاي همراه در طول کليه فعاليتهاي آموزشي ممنوع است. و در نهايت اينکه تلفنها بايد به همراه برچسبي به فروش رسانده شوند حاکي از اين که استفاده بيش از حد از تلفن همراه، کاربر را در معرض خطرات احتمالي قرار ميدهد. همچنين مقدار جذب تشعشات در طي دقايق مکالمه روي آن درج شده باشد.
در فرانسه پرفسور دانيل اوبرهاوزن ـ که يک مشاور برجسته در زمينه ايمني تلفنهاي همراه است ـ توصيه ميکند که: «فقدان شواهد مشخص در اين مقطع زماني نبايد به عنوان مدرکي حاکي از ايمن بودن تلفنهاي همراه قلمداد شود. »
من سياستهاي به کار گرفته شده توسط دولت فرانسه را قبول دارم: استفاده از تلفن همراه بايد براي کودکان محدود شود و گوشيهاي همراه بايد حاوي برچسبهاي هشدار مخصوص باشند.
ميزان خطر مصرف توتون و قرار گرفتن در معرض استنشاق ذرات معلق نيز به روشني مشخص نشده است، با اين حال امروزه هيچ کس ترديد ندارد که ما براي پرداختن به اين هشدارهاي ايمني بسيار مهم، بايد ده سال در انتظار بمانيم و بعد فکري به حال آنها کنيم. به خاطر فرزندانمان و نوههايمان ما بايد موازين احتياطي سادهاي را براي کاستن از مقدار قرار گرفتن مستقيم مغز در معرض تشعشعات تلفنهاي همراه هنگام مکالمه با آنها و استفاده از تلفنهاي بلندگودار و متننويسي با تلفنهاي همراه را تبليغ کنيم. رعايت اين موازين ما را از ابتلا به بيماريهايي برحذر خواهد داشت که ممکن است چند دهه بعد ظهور بيابند. در عين حال ما بايد ساخت ايمنتر اين فناوري را به طور همزمان تشويق کنيم.
منبع: http://www.huffingtonpost.com/devra-davis-phd/cell-phones-and-brain-can_b_585992.html?view=screen