□ سوزان الستون
چکيده:
با گسترش و توسعه روزافزون تکنولوژيهاي مربوط به صنايع پتروشيمي و پليمر، قيمت انواع محصولات پلاستيکي آنچنان ارزان گرديده که گويي هزينه بازيافت آنها بيش از قيمت خريد يک محصول پلاستيکي نو است. نويسنده با نگاهي به مصرف روزانه ميلياردها کيسه پلاستيکي پلياتيلني و آثار زيستمحيطي ناگوار و فاجعهآميز آنها به دليل عمر طولاني چند صدساله، وجود انواع مواد سمي و کشنده در آن و آلوده نمودن محيط زيست، معتقد است که بايد سياستهاي مربوط به ممنوعيت مصرف، وضع مالياتهاي سنگين و استفاده از جايگزينهاي غيرآلاينده، در دستور کار دولتها و شهروندان قرار گيرد.
من هم نظير اکثر کاناداييها تعطيلات روز ويکتوريا را در ميان بوستانها و پارکهاي عمومي و ضمن رسيدگي به باغچه گلهايم در خانه گذراندم. غير از گل ها و گياهان چندسالهاي که ما از باغچه پدربزرگ و مادربزرگم به ارث بردهايم، اکثر گلهاي حياط خانه ما، عمري يک ساله دارند. ما در سال جاري تصميم گرفتيم که تعداد گياهان با عمر طولانيتررا افزايش دهيم. در پايان هفته، هنگامي که من به فهرست خريدهايم نگاهي انداختم، اين سؤال به وجود آمد که هر يک از گل و گياه خريداري شده ما تا چه زماني عمر خواهند کرد؟ زماني که مشغول جمعآوري بستهبنديها و پوششهاي پلاستيکي اين گلها بوديم، من پاسخ اين سؤال را يافتم: فصلها و گلها و حتي گياهان چندساله ميآيند و ميروند، اما پلاستيکها براي هميشه باقي خواهند ماند. انگيزه اصلي من از نگارش اين مقاله، به اطلاعيه جديد فرمانداري ايالت اونتاريو مبني بر اجراي يک برنامه در جهت کاستن از تعداد کيسههاي پلاستيکي مصرف شده در اين منطقه، به نصف مقدار کنوني در يک دوره پنج ساله، باز ميگردد. گفته ميشود که اگر اين برنامههاي داوطلبانه کارايي لازم را نداشته باشد، مسئولان ايالت تصميماتي نظير افزايش قيمت اين کيسههاي پلاستيکي و يا ممنوعيتهاي شديدتر را اجرا خواهند نمود. البته بايد سرانجام به سراغ اين راهکارها بروند.
از سوي ديگر، بسياري از مراجع قانوني ايالات متحده، هم اينک قوانيني نظير تصويب تعرفههاي سنگين مالياتي و يا ممنوعيت استفاده از اين کيسههاي پلاستيکي را به اجرا گذاشتهاند. مثلاً در ماه گذشته، شهرداري شهر ليف راپيدز ايالت مانيتوبا، به عنوان اولين شهرداري کانادا، ممنوعيت کامل استفاده از اين کيسهها را تصويب نمود. براساس اين قانون، فروشگاههاي اين شهر در صورت تخطي از مقررات اعلام شده، حداکثر تا 1000 دلار جريمه ميگردند. مردم اين ايالت که همه روزه از هفت ميليون کيسه پلاستيکي استفاده ميکنند، بايد به حقايق فراروي استفاده از اين مواد پليمري، بيش از گذشته توجه کنند. کيسههاي پلاستيکي، نظير ساير محصولات ديگر ساخته شده از مواد پليمري، از فراوري نفت که يک منبع انرژي تجديدناپذير است، به دست ميآيد. به علاوه، اين واقعيت که ما اين محصولات را براي يک بار استفاده خريداري ميکنيم و سپس آنها را دور مياندازيم، ميتواند به عنوان يک جرم تلقي گردد. من معتقدم که استفاده از اين کيسههاي پلاستيکي و همچنين پوششهاي پلاستيکي به کار گرفته شده براي بستهبندي و لفافه کالاها، بايد در سراسر کشور ما ممنوع گردد و يا حداقل مالياتهاي سنگيني برآنها وضع شود. متأسفانه، با به کارگيري تکنولوژيهاي کنوني صنعت پتروشيمي، قيمت تمام شده ساخت اين مواد پلاستيکي آنچنان ارزان است که به نظر ميرسد، دور انداختن آنها در مقايسه با جمعآوري و بازيافتشان، هزينه کمتري به دنبال داشته باشد. به خاطر داشته باشيد که مواد پلاستيکي مورداستفاده توسط ما، بخش کوچکي از کل پسماندهاي پلاستيکياي است که همه روزه دور ريخته ميشود. به عنوان مثال، پلاستيکهاي حاوي گلهاي خريداري توسط من را ميتوان بارها بازيافت و مصرف نمود. اما متأسفانه، در مراکز جمعآوري پسماندها، اين نوع پلاستيک پذيرفته نميشود. حتي باغهايي هم که من اين گلها را از آنها خريداري نموده بودم، حاضر به پس گرفتن اين کيسهها نشدند. چرا که خريد مجدد اين محصولات براي آنها ارزانتر و سريعتر خواهد بود. حداقل امروزه که شرايط بدينگونه است.
در سالهاي اخير دانشمندان تلاش ميکنند که دريابند، طول عمر اين محصولات پلاستيکي يک بار مصرف چقدر است. آلن وايزمن در کتاب «دنياي بدون ما» مينويسد: «حداقل ما ميدانيم که اين مواد پليمري عمري بسيار طولاني دارند، چرا که به جز پلاستيکهايي که سوزانده ميشوند، کليه مواد پلاستيکياي که در 50 سال اخير ساخته شدهاند، هم اينک هم در گوشه و کنار محيط زيست، قابل مشاهدهاند.» وي ميافزايد: «کل محصولات ساخته شده از پلاستيکهاي پليمري در نيم قرن اخير، به بيش از يک ميليارد تن بالغ ميگردد. آنها شامل صدها نوع پلاستيک مختلف هستند که بايد به وجود مواد شيميايي و سمي ديگري در آنها نظير انواع رنگها، نرم کنندهها، منعطف کنندهها و مواد افزودني نظير تثبيت کنندههاي رنگ اشاره کرد... همچنين ماندگاري اين مواد بسيار زياد و حتي غيرقابل باور است. چرا که اصولاً آنها هيچ گاه از بين نميروند. مثلاً بايد يادآور کنم که چندي پيش، پژوهشگران براي فهم مدت زماني که يک ماده پلياتيلن به زنجيرههايي زيستي تبديل ميشود، يک نمونه را در محيطي باکتريايي و با استفاده از يک دستگاه تسريعکننده واکنشهاي شيميايي قرار دادند. پس از گذشت يک سال، تنها کمتر از 1% پيوندهاي آن تجزيه شده بود!» از سوي ديگر، آقاي وايزمن در مقالهاي با عنوان «پليمر؛ هشدارهايي در مورد مشکلآفرينترين و شايعترين ماده دنيا» به نکات قابل توجه ديگري هم اشاره ميکند:
الف: امروزه وجود آشغالهاي پلاستيکي غيرقابل بازيافت در سواحل کشورهاي مختلف، به يک مشکل مهم و لاينحل براي دولتها تبديل شده است. همچنين ماهيهايي که اين آشغالها را ميبلعند، به دليل وجود مواد شيمياي سمي مختلف، با بيماري و يا مرگ روبهرو ميگردند.
ب: در سال 1975 ميلادي، آکادمي ملي علوم ايالات متحده اعلام نموده بود که کشتيهاي اقيانوسپيما همه ساله 8 ميليون پوند زباله پلاستيکي به آبهاي آزاد ميريزند. اين در حالي است که آمار کنوني حاکي از سرازير شدن 000/639 عدد محصولات پلاستيکي در هر روز به اين آبهاي بينالمللي ميباشد. پرندگان و لاکپشتها را بايد قربانيان ديگر شرايط کنوني دانست.
ج: کشورهاي آمريکاي شمالي و اروپاي غربي در مجموع 80 % کيسههاي پلاستيکي دنيا را مصرف مينمايند و بخش زيادي از اين محصولات هم در آسيا توليد ميگردد.
د: آمريکاييها همه ساله 100 ميليارد کيسه پلاستيکي پلياتيلني را دور مياندازند و تنها 6/0 اين کيسهها بازيافت ميشوند.
چه بايد کرد؟
يک: هنگامي که خريدهاي شما کم است و ميتوانيد به آساني آن را حمل نماييد، از گرفتن کيسههاي پلاستيکي از فروشگاهها خودداري کنيد.
دو: از کيسههاي برزنتي محکم و با داوم در منزل،اداره و خودروي خود استفاده کنيد و آنها را در دسترس قرار دهيد تا در هنگام ضرورت از آنها استفاده کنيد.
سه: از فروشگاه محلهتان بخواهيد که از ارائه رايگان کيسههاي پلاستيکي به مشتريانش خودداري کند و يا براي آنان که از اين کيسهها استفاده نميکنند، تخفيفي قائل شود.
چهار: ضمن برقراري ارتباط با سياست مداران و قانون گذاران محلي، از آنها بخواهيد که براي مصرف اين کيسههاي پلاستيکي ماليات وضع نموده و يا استفاده از آنها را به صورت کامل ممنوع کنند.
منبع:www.uouroearth.blogspot.com
به نقل از: ماهنامه سیاحت غرب، شماره 59