پیام حضرت آیه الله جوادی آملی به دانشجویان و استادان دانشگاه علوم پزشکی بابل، 1/9/1375
فهرست مطالب :
مصونیت همه جانبه قرآن
طهارت روح
شفای بیماری علمی و عملی
بیماری روحی و راه درمان
نمونه هایی از امراض روحی
قرآن مظهر اسم شافی
بسم الله الرحمن الرحیم
و ایّاه نستعین
الحمد لله رب العالمین، و الصلاه علی جمیع الانبیاء و المرسلین و الایمه الهداه المهدیّین سیّما بقیه الله فی العالمین (عجّل الله تعالی فرجه)
حضور اندیشوران اسلامی، مشتاقان ادراک کلام خدای سبحان، فرهیختگان مکتب قرآن و عترت، به ویژه اساتید و دانشجویان گرانقدر علوم پزشکی را گرامی داشته، از برگزارکنندگان این محفل قرآنی که وسیلهٴ احیای معارف الاهی را فراهم نمودهاند، تقدیر میشود.
چون بهترین راه برای شناخت قرآن کریم بررسی آیات همین کتاب آسمانی و تحلیل احادیث مُتقنِ اهل بیت وحی و عصمت(علیهمالسلام) میباشد لذا توجه حضّار گرامی به نکات ذیل جلب میشود.
مصونیت همه جانبه قرآن
یکم: قرآن حکیم که مبدا تا منتها از آسیبِ سهو، نسیان، بطلان، جَعل، تحریف و مانند آن معصوم و مصون بوده و خواهد بود. زیرا مبدا چنین کلامی خداوند است که از لحاظ علم؛ ﴿لا یَعْزُبُ عنه مثقال ذرّه فی السّموات و لا فی الارض﴾[1] میباشد، و از جهت صیانتِ از سهو؛ ﴿ما کان ربّک نسیّاً﴾[2] و ﴿فی کتاب لا یضلّ ربّی و لا ینسی﴾[3] است و مسیر چنین پیامی، سفیرانِ معصوم و فرشتگانِ مصونِ از گزندِ خطا قرار گرفتهاند؛ ﴿فی صُحُفٍ مُکرّمهٍ ٭ مرفوعهٍ مُطهّرهٍ ٭ بایدی سَفَرهٍ ٭ کرامٍ بَرَرهٍ﴾.[4]
منتهای نزول چنین کتابی قلبِ مطهّر انسان کامل، سیّد انبیا و مرسلین علیهم آلاف التحیّه و الثناء میباشد که هم در اصل تلقّی وحی معصوم است؛ ﴿وانّک لتُلقّی القران من لدن حکیمٍ علیمٍ﴾[5]، هم در حفظ و نگهداری آن از آسیبِ نسیان مصون است؛ ﴿سَنُقریکَ فلا تَنسی﴾[6]، هم در اِبلاغ و اِملای آن از هرگونه کاهش یا افزایش منزّه میباشد؛ ﴿ما یَنطقُ عن الهوی ٭ اِنْ هو اِلّا وحیٌ یوحی﴾.[7]
قلمرو ارسال چنین پیام آسمانی تا افکار و قلوبِ جامعهٴ انسانی نیز از تصرّف مُحرِّفان و سُلطهٴ اهریمانِ کژراهه محفوظ خواهد بود؛ بطوری که محتوای معارف الاهی در قالَب قرآن مجید به طور صحیح به امّت اسلامی میرسد تا حجّت خدای منّان، بالغ، و احتجاج دیگران داحض شود.
اگر تبدیل، تحریف، تفسیر به رای و مانند آن رخ دهد، در خارج از محدودهٴ وحی بوده و در اثر سوء اختیار خود شخص است که هیچگونه آسیبی به نزاهت قرآن از هرچه غیر وحی است، نمیرساند؛ ﴿فانّه یَسلُک من بین یَدَیه و مِن خَلفِه رَصَداً ٭ لیَعلَم ان قد ابلَغوا رسالات ربّهم و احاط بما لدیهم و احصی کلّ شیءٍ عدداً﴾.[8]
طهارت روح
دوم: قرآن مجید هادی بهترین راه و والاترین هدف است؛ ﴿انّ هذا القرآن یهدی للّتی هی اقوم﴾.[9] لذا قبل از شروع به تلاوت آن مناسب است از وسوسهٴ هر اهریمنی به خداوند سبحان پناه برد؛ ﴿فاذا قَراتَ القرءان فَاستَعِذ بالله من الشیطانِ الرجیم﴾[10] و بر دیگران، چنین دستور راجحی رقم خورد که کاملاً به آوای قرآن گوش فرا دهند و از هرگونه کاری که مزاحم استماع وحی الاهی باشد، بپرهیزند؛ ﴿و اذا قُرِیص القرءان فاستعموا له وانصِتوا لعلّکم ترحمون﴾[11] و چون کلام خدا از هر غباری مطهّر میباشد، برای نیل به معانی آن، طهارت روح لازم است. زیرا جز پاکانِ از رِجس گناه و رِجز انحراف فکری، کسی به حَرَم امن قرآن کریم بار نمییابد؛ ﴿انّه لقرءان کریم ٭ فی کتبٍ مکنون ٭ لا یَمسّه الّا المطهّرون﴾.[12]
تدبّر در چنین کتابی بهرهٴ پاک دلانی است که درهای قلوب آنان به صَوب و سَمت ملکوت گشوده میباشد و با قفل گناه بسته نخواهد بود؛ ﴿اَفَلا یَتدبّرون القرءان اَمْ علی قلوبٍ اَقفالها﴾[13] و قفل دل، چیزی غیر از اعتقادِ باطل یا اخلاق و اعمالِ عاطل نیست، بلکه همان سیّیات انسانِ تبهکار است که رَین و دَرَن و غبارِ قلبِ ملکوتی او قرار میگیرد؛ ﴿کلّا بل رانَ علی قلوبِهِمْ ما کانوا یکسبون﴾[14] و محرومان از ادراک صحیح معالی اسلام، نابینایان قیامتاند؛ ﴿و من کان فی هذه اعمی فهو فی الاخره اعمی و اضلّ سبیلاً﴾[15]) و کسی که معارف الاهی را در دنیا با چشم جان مشاهده نکرد، در آخرت از شهود جمال الاهی ناکام میباشد؛ ﴿اِنّهم عن ربّهم یومیذٍ لمحجوبون﴾.[16] بنابراین، تحصیل طهارت روح اوّلین شرط تدبر در قرآن و بهرهوری از آن خواهد بود.
شفای بیماری علمی و عملی
سوم: قرآن مجید نه تنها داروی دردهاست، بلکه شفای هرگونه بیماریِ انسانها میباشد. چون انسان دارای شیون فراوان نظری و عملی است و جَهل، مهمّترین مرض عقل نظری بشر به شمار آمده، ضلالت و گمراهی، بدترین بیماریِ عقل عملی انسان محسوب میشود، لذا قرآن کریم، هم بیماریهای علمی بشر را گوشزد کرده، شفای آن را شرح داد و هم مرضهای عملی انسان را برشمرده، علاج آن را تبیین کرد تا هم در رسالتِ تعلیم کتاب و حکمت کامیاب شود و هم در سفارتِ تزکیهٴ نفوس و تهذیبِ قلوب موفّق گردد.
داروی دردهای روحی، قرآن کریم است. چنانکه حضرت امیرالمومنین (علیهالسلام) فرموده است: «دواء دایکم و نظم ما بینکم».[17] شفای هرگونه بیماری علمی و عملی انسان، قرآن مجید است. چنانکه خداوند فرموده است: ﴿و نُنزّلُ من القران ما هو شفاءٌ و رحمهٌ للمومنین﴾[18] و ﴿قد جاءتکم موعظهٌ من ربّکم و شفاءٌ لما فی الصدور﴾[19]. لذا حضرت علیبنابیطالب (علیهالسلام) دستور و راهنمایی نسبت به شفاجویی از قرآنِ شافی را چنین ارایه فرموده است: «وَ استَشفوا بنوره فانّه شفاء الصدور»[20] و «فیه شفاء المُسْتَشْفِی و کفایه المُکْتَفی»[21] و «فانّه الحَبل المتین و النور المبین و الشفاء النافع».[22]
بیماری روحی و راه درمان
چهارم: قرآن حکیم همانطوری که شفا را در پرتو ادراک صحیح معارف آسمانی و ایمان به تمام رهآورد پیامبرانِ الاهی و امتثال احکام اسلامی میداند، بیماری را، اثر جهل و عدم ادراک درست مَعالی وحی و فقدان اعتقاد به رهآورد انبیا (علیهمالسلام) و ترک امتثال دستورهای دینی آنان میداند. چون روح انسان مقدّم بر بدن او بوده، تن بشر فرع جان مجرّد اوست، لذا سلامتِ روح مهمتر از سلامت بدن و همچنین بیماریِ دل شدیدتر از مرض بدن میباشد، چنانکه امیرالمومنین حضرت علی بن ابیطالب (علیهالسلام) در اینباره میفرماید: «...اشَدُّ من مرض البدن مرضُ القلب؛ الا و انّ من صحّهِ البدن تقوی القلب».[23]
از این جهت، شناختِ بیماری روح و معرفتِ دارویِ آن و آشنایی باکیفیّتِ درمان، تا نیل به شفای کامل، از بهترین رهنمودهای قرآن کریم است، لذا نمونههایی از مرض دل بازگو میشود تا راه علاج آن از قرآن مجید استنباط شود.
نمونه هایی از امراض روحی
1. نفاق از نظر خداوند سبحان بیماری است، چه اینکه ضعفِ ایمان و فتورِ عقیده نیز به نوبهٴ خود مرض محسوب میشود؛ ﴿فی قلوبهم مرضٌ فزادَهم الله مرضاً﴾[24] و ﴿واذ یقول المنافقون و الذین فی قلوبهم مرضٌ ما وَعدَنا الله و رسوله الّا غروراً﴾.[25]
2. انحراف سیاسی و گریز از نظام اسلامی و گرایش به بیگانگان، به احتمال شکست حامیانِ اسلام و پیروزی دشمنان مسلمین، مرض قلب شمرده شده است؛ ﴿فَتَری الذین فی قلوبهم مرضٌ یُسارعون فیهم یقولون نخشی انْ تُصیبَنا دایرهٌ فَعسی الله اَن یاتی بالفَتح او امرٍ مِن عِنده فیصبحوا عَلی ما اسرّوا فی انفسهم نادمین﴾.[26]
3. طمع به نامحرم و ضعف نفس در برابر غریزهٴ حیوانی و عدم اکتفا به حلال الاهی و میلِ تجاوز به حرام، بیماری دل است. چنانچه خداوند سبحان فرموده است: ﴿یا نساء النبیّ لستنّ کاحدٍ من النساء ان اتقیتنّ فلا تَخضعن بالقول فیَطمع الذی فی قلبه مرضٌ و قُلنَ قولاً معروفاً﴾.[27]
قرآن، مظهر اسم شافی
اکنون که نموداری از بیماریهای اعتقادی، سیاسی و اخلاقی روشن شد، معلوم میشود قرآن حکیم که مظهر شفای خداوندی است یکی از اسمای حسنای او شافی است و با ارایهٴ برهان عقلی و نیز نشر حکمت و موعظت و جِدال احسن، امراض فکری را قبل از پدید آمدن آن دفع میکند و بعد از ظاهر شدن آن رفع مینماید.
با تبیین خطوطِ جامع و کلّی اسلام در سیاستِ داخلی و خارجی، بیماریهای سیاسی را پیشگیری یا درمان میکند و با تشریح آثار سوء بزهکاری و گرایشهای تباه اخلاقی و راهنماییهای سودمند، آنها را علاج مینماید.
آن چه تذکر آن در گردهمایی پزشکان و همایش علمی و پزشکی مفید میباشد آن است که همهٴ ما موظّفیم سلامت روح را ارج نهیم و بیماری و درمان آن را از قرآن و عترت فرا گیریم تا جامعهٴ گرانقدرِ ما گذشته از سلامت بدن، از روح سالم که همان جان متدین و متعهد و جامع بین تدیّن و تخصص است، برخوردار گردد.
پروردگارا همهٴ مومنان و مراجع عظام گذشته و امام راحل (قدّسسرّه) را با اولیای الاهی محشور فرما.
نظام اسلامی، مقام معظم رهبری و مسیولان متدیّن را در پرتو عنایت ولی عصر (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) حفظ فرما.
برگزارکنندگان این همایش علمی و حضّار عزیز را از لطف خاص امام زمان (ارواحنا فداه) بهرهمند فرما.
والسلام علیکم و رحمه الله
قم آذر 1375
جوادی آملی
پی نوشت ها:
[1] ـ سورهٴ سبا، آیهٴ 3.
[2] ـ سورهٴ مریم، آیهٴ 64.
[3] ـ سورهٴ طه، آیهٴ 52.
[4] ـ سورهٴ عبس، آیات 13ـ 16.
[5] ـ سورهٴ نمل، آیهٴ 6.
[6] ـ سورهٴ اعلی، آیهٴ 6.
[7] ـ سورهٴ نجم، آیات 3 ـ 4.
[8] ـ سورهٴ جنّ، آیات 27ـ 28.
[9] ـ سورهٴ اِسراء، آیهٴ 9.
[10] ـ سورهٴ نحل، آیهٴ 98.
[11] ـ سورهٴ اعراف، آیهٴ 204.
[12] ـ سورهٴ واقعه، آیات 77 ـ 79.
[13] ـ سورهٴ محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم)، آیهٴ 24.
[14] ـ سورهٴ مطفّفین، آیهٴ 14.
[15] ـ سورهٴ اِسراء، آیهٴ 72.
[16] ـ سورهٴ مطفّفین، آیهٴ 15.
[17] ـ نهج البلاغه، خطبهٴ 158.
[18] ـ سورهٴ اسراء، آیهٴ 82.
[19] ـ سورهٴ یونس، آیهٴ 57.
[20] ـ نهج البلاغه، خطبهٴ 110.
[21] ـ همان، خطبهٴ 152.
[22] ـ همان، خطبهٴ 156.
[23] ـ همان، حکمت 388.
[24] ـ سورهٴ بقره، آیهٴ 10.
[25] ـ سورهٴ احزاب، آیهٴ 12.
[26] ـ سورهٴ مایده، آیهٴ 52.
[27] ـ سورهٴ احزاب، آیهٴ 32.
منبع: esra.ir