(چاپ)

زندگی استعماری؛ طبّ استعماری
القاى بیمارى به جامعه(مقاله انتخابی)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی اعدایهم اجمعین

 


القاى بیمارى به جامعه

 

 







گفت‏وگو با رى موینیهان1



چکیده:



آنچه در پى مى‏آید، گفت و گویى است با نویسنده کتاب جنجال برانگیز «عرضه بیمارى» که به افشاى روابط پشت پرده صنعت دارو پرداخته است. امروزه به ویژه در ایالات متحده و در نتیجه وجود قوانین موجود، شاهدیم که صاحبان این صنعت، به هر شکل ممکن و با توسل به هر حربه‏ اى، در پى آنند تا جامعه سالم و بى‏نیاز از دارو را نیز به مشتریان خود مبدل سازند.


شما در اثر جدید خود، متذکر این نکته شده‏ اید که کمپانی‏هاى داروسازى هم اکنون به نحوى خصمانه، مردم سالم جامعه را هدف تولید خود قرار داده‏اند؛ چرا؟



این کتاب با نقل قولى از مدیر سابق شرکت مرک آغاز مى‏شود، مبنى بر این که، باعث تأسف است که نتوانسته این شرکت را شبیه شرکت تولید آدامس نماید، چرا که در چنین شرایطى، وى مى‏توانست تولیدات خود را به همه عرضه کند. امروزه، من بر این باورم که این دیدگاه، محرک چرخ‏هاى ماشین بازاریابى شرکت‏هاى دارویى است. در دنیاى امروز، این گونه شرکت‏ها با هدف قرار دادن بیماران و تولید داروهاى افسانه‏اى در پى آنند تا طول عمر بشر را افزایش دهند و درد و ناراحتى آدمى را تسکین دهند. اما حقیقت آن است که در این داروهاى به اصطلاح پیش‏گیرانه، پول‏هایى بزرگ نهفته است که بارزترین آن‏ها را مى‏توان در داروهاى مقابله با پوکى استخوان و یا کاهش دهنده کلسترول جستجو کرد. هم اینک به نحو فزاینده‏اى شاهدیم که نوعى تغییر در عرضه و بازاریابى این‏گونه داروها شکل گرفته است. هم‏اکنون مردم درباره «سلامتىِ همراه با نگرانى» سخن مى‏گویند و مسلما شیوه‏هاى متعددى براى هدف قرار دادن چنین افرادى با این نگاه وجود دارد.



منظورتان این است که مردمى که حتى سالم هستند هم نگران بیمار شدن مى‏باشند؟ به راستى این گونه افراد چگونه مورد هدف قرار مى‏گیرند؟



استفاده از افراد مشهور و سرشناس به شیوه‏اى معمول تبدیل شده است. معمولاً این گونه شرکت‏ها با توسل به این شیوه مى‏خواهند آگاهى عمومى، تفکر جامعه و درک آن‏ها را در مورد بیمارى تغییر دهند. در برخى موارد شاهدیم که انتشار برخى عبارات که القا کننده بیمارى است، نه تنها قانونى، که جلوه‏اى خوشایند یافته است. در واقع، زمانى که این گونه افراد مشهور سعى مى‏کنند تا شیوه تفکر ما را درباره مشکلات جنسى یا عوارض شکمى تغییر دهند، واقعا دست به نبردى موذیانه مى‏زنند.



خود به یاد دارم که توصیه سرنا ویلیام بر روى نوعى راکت تنیس نقش بسته بود، اما توصیه‏اش چه بود؟ استفاده از نوعى دارو براى درمان سردردهاى مرتبط با عادت ماهیانه زنان!



بله، درست است. هم اکنون شاهد شکل‏گیرى صنعتى کوچک توسط دلالان هستیم که در حال پیوند دادن شرکت‏هاى دارویى با افراد سرشناس جامعه هستند. من در این باره مصاحبه‏اى با یکى از همین دلال‏ها، در مورد دلیل همراهى افراد سرشناس با شرکت‏هاى دارویى و دعوت آن‏ها از جامعه براى تغییر تفکرشان و روى آوردن به پزشکان، ترتیب دادم.



به راستى انگیزه آن‏ها چیست؟



اصولاً جامعه به این افراد مشهور و سرشناس اعتماد دارد. البته این افراد سرشناس هم از این که در قبال این خدمت، حقوق‏بگیر شرکت‏ها هستند، چیزى به زبان نمى‏آورند و اگر هم بخواهند حقیقت را بگویند، دیگر اعتمادى باقى نمى‏ماند.



آیا در دنیاى امروز، افراد بیمار به اندازه کافى وجود ندارند که شرکت‏هاى دارویى به دنبال متقاعد نمودن افراد سالم به بیمار بودن هستند؟



آن‏ها همواره به دنبال یافتن شیوه‏ هایى براى گسترش بازار خود هستند. یکى از این شیوه‏ ها، بازنمایى مردم سالم در قالب افراد بیمار است. امروزه نوعى پیوند غیررسمى بین شرکت‏هاى دارویى و حرفه پزشکى وجود دارد که تأمین کننده منافع آن‏هاست. آن‏ها برآنند تا منافع خود را با گسترش دامنه بیمارى‏ها، افزایش دهند. ما در کتاب خود به دقت به این موضوع پرداخته‏ایم و شما با خواندن آن عملاً آن را لمس خواهید نمود. هر زمان که گروهى از کارشناسان گردهم جمع مى‏آیند، مى‏خواهند به نحوى مرزهاى تعریف شده بیمارى‏ها را کمى گسترش دهند، به گونه‏اى که بسیارى از شرایط طبیعى را به حوزه بیمارى‏هاى روانى یا به بیمارى‏هایى چون افزایش فشار خون و کلسترول بکشانند.



به نظر شما، این روند چگونه ذهن جامعه آمریکا را متأثر از خود مى‏سازد؟



آسکلیپیوس از جمله خدایان یونان بود که مظهر شفا محسوب مى‏شد و یکى از فرزندانش پاناسى بود. این خداى را همگان به نحوى مى‏ستاییم. همه ما امروزه به نحوى به یک پاناسى احساس نیاز مى‏کنیم، به ویژه اگر بیمار یا ضعیف باشیم. مشکل آن است که در دنیاى امروز، نیروهاى حرفه‏اى و تجارى گسترده‏اى هستند که مى‏خواهند از آسیب‏پذیرى ما سوء استفاده نمایند و از میل ما نسبت به پاناسى بهره ببرند. واقعا نمى‏دانم که چه بر سر روح و روان جامعه آمریکا خواهد آمد. ما شاهد جامعه‏اى هستیم که تحت بمباران تبلیغات قرار گرفته است. ترس از بیمارى و مرگ،به بخش اساسى زندگى ما تبدیل شده است. من همواره علاقه‏مندم تا تأثیرات روانى افرادى را که روزانه ده بار به نحوى به آن‏ها القا مى‏شود که بیمارند، مورد بررسى قرار دهم.



اما شما اهل استرالیا هستید و در این اثر، عمده توجه خود را معطوف به ایالات متحده نموده‏اید. آیا آمریکا جامعه منحصر به فردى است؟



شیوه‏هاى بازاریابى شرکت‏هاى دارویى، گستره‏اى جهانى دارد اما ایالات متحده را مى‏توان کانون عرضه بیمارى و بیمار فروشى دانست. امروزه ایالات متحده کمتر از 5% جمعیت جهان و البته 50% بازار دارو را به خود اختصاص داده است.



واقعا؟



البته این بدین معنا نیست که پنجاه درصد داروها در آمریکا مصرف مى‏شود.

خیالم راحت شد!

اما این بدین معناست که نیمى از هزینه‏ هاى دارویى در ایالات متحده مصرف مى‏شود.

 

چرا؟



ایالات متحده شرایط متفاوتى از دیگر کشورها دارد؛ چرا که تبلیغ مستقیم دارو به مصرف کنندگان، امرى عادى است و در هشت تا ده سال گذشته روندى فزاینده یافته است. البته در این دوره با تعدیل و تسهیل قوانین هم همراه شده‏ایم. از دیگر کشورهایى که چنین شرایطى بر آن‏ها حاکم است، مى‏توان به نیوزیلند اشاره کرد؛ اما استرالیا و کشورهاى دیگر با محدودیت‏هاى جدى‏اى در بازاریابى مستقیم دارو مواجهند. با این وجود، در همین کشورها هم شامل برنامه‏ها و طرح‏هاى آگاهى دهنده نسبت به بیمارى‏هایى هستیم که توسط شرکت‏هاى دارویى بزرگ تأمین مالى مى‏شوند و در این بخش محدودیتى وجود ندارد.



پس از انتشار کتاب‏تان با چه واکنشى روبرو شده‏ اید؟



از انتشار این کتاب یک ماهى مى‏گذرد و سکوتى سنگین نسبت به آن مشهود است. همین سکوت است که مرا در درست بودن عقیده‏ام مصمم‏تر ساخته است.

 

و بالاخره این که انتظار شما از ماحصل این کتاب چیست؟



امیدوارم که مردم بیشترى نسبت به ادعاهاى مطرح شده درباره داروها و بیمارى‏ها تردید به خود راه دهند. نسبت به شرایطى که ادعا مى‏شود مردم در آن به سر مى‏برند، واقعا مردد شوند؛ چرا که وقت آن رسیده تا واقعا همگى نسبت به شرایط موجود مردد و مشکوک باشیم.




1 - Ray Moynihan: نویسنده و محقق برجسته استرالیایى.

منبع :

http://imammahdi.ir به نقل از : WWW.msnbc.msn.com