(چاپ)

زندگی استعماری؛ طبّ استعماری
قرار گرفتن در معرض انبوه اطلاعات مغز را تهی می کند(مقاله انتخابی)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی اعدایهم اجمعین

 

قرار گرفتن در معرض انبوه اطلاعات مغز را تهی می کند


 

مؤلّف: جیمز تمپل


چکیده:


زمان زیادی از هجوم سرسام آور فن آوری های اطلاعاتی به حریم شخصی زندگی انسان نگذشته است، اما همین زمان کوتاه برای رسیدن به این نتیجه کافی بوده  که قرار گرفتن درمعرض انبوه اطلاعاتی که در زندگی روزمره با آنها مواجه می شویم، تبعات منفی بسیاری  بر حیات اجتماعی و نیز سلامت جسمانی و روانی ما دارد. اگر چه طرفداران متعصب این فن آوری ها هنوز از پذیرش این واقعیت ها سرباز می زنند و چنین اظهارنظرهایی را بدبینی و فن آوری ستیزی می دانند، اما  هر روز که می گذرد بر شمار متخصصان بی طرفی که  اثرات زیانبار این فن آوری ها  را تأیید می کنند افزوده می شود. از دیدگاه این افراد، به دلیل گستره لطماتی که این ابزارها بر جنبه های مختلف زندگی انسان وارد می آورند، باید هر چه زودتر ضمن به رسمیت شناختن این زیان ها، راهکارهای قانونی برای کاستن از گستره دست اندازی این فن آوری ها در زندگی انسان ها یا دست کم کسانی که میل دارند از قرار گرفتن در معرض این زیان ها دور بمانند، پیدا شود.


ذهن انسان ازبیم نادیده گرفتن کوچک ترین نشانه های خوراک یا خطر یا در روزی خوب، بیم از دست دادن فرصت های جفت یابی، به گونه ای تکامل یافته مدام در پی نوآوری است. اما دنیای مدرن با سیلابی توقف ناپذیر از ای میل ها، گپ ها، متون الکترونیکی، توئیت ها، روزآمدهای وضعیت و پیوندهای ویدئویی با فیلم های سطحی بمباران می شود.


این نگرانی فزاینده در بین دانشمندان وجود دارد که غرق شدن در این گسیختگی های بی پایان روند تفکر، اصلاً برای مغز ما مطلوب نیست. درست همانطور که قند یا چربی مفرط ـ چیزهایی که وقتی عرضه آنها کم می شود، بیشتر نیازمند و مشتاق آنها می شویم ـ برای بدن هایمان خوب نیست.


برخی از دانشمندان معتقدند،  زمان آن فرا رسیده است که ما مقوله رژیم فن آوری را مورد توجه قرار دهیم.یک گروه در دانشگاه یو. سی. اس. اف، هفته گذشته مطالعه ای را منتشر کرد که شواهد بیشتری را در این موضوع که انجام چند کار همزمان، حافظه کوتاه مدت را  به خصوص در سالمندان کاهش می دهد، یافته است. پیشتر پژوهشگران دریافته بودند، انحراف حواسی که تلفن های هوشمند و شبکه های اجتماعی به دنبال دارند، می توانند حافظه دراز مدت و عملکرد ذهنی را مختل کنند.در مطالعه ای که در سال 2009 از سوی دانشگاه استنفورد صورت گرفت، با شگفتی معلوم شد، کسانی که به طور دائمی چند کار همزمان را انجام می دهند، به نسبت کسانی که گه گاه این کار را می کنند، عملکرد نامطلوب تری از خود نشان می دهند. این یافته ها از طریق آزمایش هایی به دست آمد که شرکت کنندگان را ملزم می کرد از کاری به کار دیگر بپرند. در این آزمایش ها معلوم شد، اطلاعات نامربوطی که در طول آزمایش برایشان فرستاده می شد، ساده تر می توانست حواس این عده را پرت کند.


این مطالعه می گوید، انجام همیشگی چند کار همزمان می تواند به فیلتری که مغز ما را از پریدن از چیزی به چیز دیگر باز می دارد لطمه بزند و مقاومت در برابر صدای اعلام رسیدن یک پیام را دشوارتر  کند.


برخی از روان پزشکان نگرانند، انسان ها به طور فزاینده ای به فن آوری معتاد شوند و حتی زمانی که فن آوری تاثیراتی منفی بر آنان دارد، قادر به مقاومت برابر کشش آن نباشند.


دکتر الیاس ابوجائوده مدیر کلینیک «ناهنجاری های کنترل انگیزه» و نویسنده کتاب جدید «شمای مجازی» می گوید: « بهترین راه برای تعریف این وضعیت، از طریق پیامدهای آنلاین است. آیا به دلیل اینکه تمام وقتمان را آنلاین هستیم، از نظر شناخت و انحراف توجه رنج می بریم؟ آیا حیات حرفه ای ما از وبگردی های غیرضروری که به هنگام کار انجام می دهیم، به شکلی منفی از این وضعیت متأثر می شود؟» او پاسخ می دهد، در اکثر موارد، پاسخ مثبت است.


بسیاری از کسانی که پیوسته به اینترنت متصلند، می گویند آنها به ناگهان تمرکزشان را از دست می دهند و توجه شان منحرف می شود. بدون ظاهراً احساس فشاری از ناحیه فن آوری، آنها می گویند، تورق یک کتاب، دیدن یک فیلم، انجام یک مکالمه یا حتی مرور یک مقاله برایشان دشوارتر شده است .


 

علائم شناسایی شده


تیفانی ولف، تبلیغات چی پاره وقت در سان فرانسیسکو ، این علائم را در خودش شناسایی کرده و اخیراً نزد دوستانش اعتراف کرده  که او فکر می کند که به آی فونش معتاد شده است. آنها نیز با حرارت حرفش را تایید کرده اند.


مشکل آفرین تر از همه این است، در حالی که او حال گذراندن وقت با پسرش است،  ناخودآگاه تلفنش را در دسترس خود قرار داده و در حالی که برنامه های کودکان را با هم تماشا می کنند، دلش می خواهد ایمیل هایش ار وارسی  کند؛ یا وقتی پسرش را به پارک می بروند، مشغول گرفتن عکس می شود تا فوراً آنها را در فیس بوکش بگذارد.او می گوید: «دارم سعی می کنم سردربیاورم که چرا و چگونه می توانم این مشکل را حل کنم، چون این کار ضرورتی ندارد و انسان را از زندگی کردن در لحظه دور می کند.»


اکنون ولف یک شنبه ها تلفنش را خاموش می کند و می کوشد در مواقعی که سر کار نیست، خودش را محدود کند  و فقط پنج دقیقه از وقتش را صرف وارسی ایمیل هایش کند. او می خواهد با ایجاد توازن بهتر در زندگی اش، سرمشق خوبی از خودش برای پسرش بسازد. او نگران است مبادا انحراف حواس های زاییده فن آوری به او لطمه بزند. حق با اوست!


در مطالعه ای که توسط بنیاد «خانواده کایزر انجام شد» و در ژانویه 2010 منتشر گردید، نتیجه گیری شده است که کودکان هشت تا هجده ساله، به طور میانگین هفت ساعت و سی و هشت دقیقه از وقتشان را در هر روز صرف رسانه های سرگرمی ساز می کنند. اما چون آنها بیشتر این زمان را به استفاده از یک واسطه رسانه ای مثل مرور فیس بوک می گذرانند و همزمان در حال گوش دادن به موسیقی نیز هستند یا با دوستانشان گپ می زنند، در هر روز عملا حدود ده ساعت و چهل و پنج دقیقه را صرف محتوای سرگرمی سازها می کنند.


این روند از پنج سال قبل آغاز شد، زمانی که کودکان شش ساعت و بیست و یک دقیقه را صرف این کار می کردند و هشت ساعت و سی و سه دقیقه را صرف محتوای یادگیری می کردند.


شکی نیست وجود رایانه های شخصی، تبلت ها، تلفن های هوشمند و شبکه های اجتماعی، ظرفیت های قابل توجهی را به زندگی مان افزوده اند. آنها ما را با دوستانمان ، کارمان و دنیایمان به طرقی متصل می کنند که تا چند سال پیش به دشواری می شد تصور کرد. اگر چه بر توانایی ما برای یافتن، هماهنگ سازی و عرضه اطلاعات، فشار زیادی وارد می کنند.

 

مشکلات توان فرسا


در اینجا نکته ای وجود دارد: مشکلاتی که ما امروزه با آنها مواجه ایم را نباید در درک سطحی و انحراف توجه های کوتاه خلاصه  کرد. استفاده از این فن آوری ها نیاز به مغزهایی دارند که  بتوانند ریزه کاری های مبهم را برتابند و زمانی که به موضوعات مختلف می پردازند، تمرکزشان را حفظ کنند. دسترسی نامتوازن به اطلاعات، ارتباط زیادی با حل مشکلات، فقدان درک جامع و دورنما دارد. موضوعی که هواداران متعصب فن آروی در این کشور هر روز در پی اثبات آن هستد.


ابوجائوده می گوید: «جامعه هر روز بیش از پیش در حال شباهت پیدا کردن به یک اتاق گپ است.» با توجه به این وضعیت، ما چه می توانیم کنیم؟


زمانی که مسئله ایمنی جامعه وسط می آید، ما به عنوان یک جامعه قبلاً دست به اقدام زده ایم. کالیفرنیا و چندین ایالت دیگر، متن نویسی به هنگام رانندگی را برای برخی یا تمامی رانندگان ممنوع کرده اند. یک سناتور نیویورکی حتی پیشنهاد کرده است، عابران از استفاده از تلفن همراه، موزیک پلیر و لوازم بازی در میان پیاده روهای عمومی منع شوند.


اما زمانی که پای تاثیر فن آوری بر عملکرد ذهنی به میان می آید، تدوین قوانین برای محدود کردن استفاده از آنها، بسیاری از افراد ـ از جمله این ستون نویس ـ را به یاد راهکارهای پدرمآبانه مثل جیره بندی قند می اندازد.


با این حال رژیم موازی در اینجا سازنده است. مدارس، پزشکان و ماموران بهداشت اجتماعی ما  اصلاح و تعدیل رفتار را در دستور کار خود قرار داده اند. دانشگاه ها مجدانه در حال مطالعه پیرامون این مسئله هستند و مبانی علمی مختلفی را برای سیاستگذاری های منصفانه ارائه می دهند. فعالان اجتماعی نیز علیه وجوهی که به طرز فاحشی نامطلوب هستند، در حال لابی کردن هستند.


تمام این رویکردهای شایان توجه را درمورد مشکلات فزاینده مسائل مربوط به فن آوری نیز می توان به کار گرفت.

 

هنوز راه علاجی در کار نیست

 

دانشمندانی که به خاطر این مقاله با من تماس گرفته اند، گفته اند برای انجام تحقیقات جهت تجویز علاج های مشخص بسیار زود است. امری که یافته های بیشتری را در خود دارد. اما با این همه، آنها اطلاعات کافی دارند تا نتیجه گیری کنند که ما نباید به شکل بازتابی، به سراغ  فن آوری برویم تا به یک منفعت ثابت نشده برسیم، اگر چه معمولاً اینگونه هست. آنها همچنین شواهد کافی را برای انجام تغییراتی در زندگی در دست دارند.


یکی از این افراد ادم گازالی مدیر «مرکز تصویربرداری عصبی علمی» در یو. سی. اس. اف و یکی از نویسندگان مقاله روزنامه « آکادمی ملی علوم» است. زمانی که او مشغول انجام کار مهمی است، در را می بندد، تلفن ها را روی حالت سکوت قرار می دهد و صفحه ایمیل هایش را می بندد.


او می گوید: «من به آنچه که تحقیقاتم نشان می دهند عمل می کنم. اگر درگیر کاری که انجام می دهم باشم، کیفیت کارم بهتر می شود.»


منبع: http://sfgate.com/cgi bin/article.cgi?f=/c/a/2011/04/17/BUTO1J0S2P.DTL

به نقل از: ماهنامه سیاحت غرب، شماره