(چاپ)

زندگی استعماری؛ طبّ استعماری
فساد رایج غول های دارویی (مقاله انتخابی)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی اعدایهم اجمعین

 

 

فساد رایج غول های دارویی


فيليپ ريوير


 

چکيده:


به دنبال موج بي سابقه ادغام هاي شرکت هاي بزرگ دارويي، اکنون ده شرکت از ميان آنها ، پنجاه در صد  بازار جهاني دارو را به خود اختصاص داده اند . اين غول هاي دارويي سعي مي کنند تصوير شفاف و ساده اي از خود به جهانيان نشان دهند: تصويري که در آن، اين شرکت ها ضمن پاسخ به سودآوري مورد نظر سهام داران، مشکلات مربوط به بهداشت در سراسر کره زمين را نيز حل مي کنند و با سود حاصل از فروش داروها به کشف و توليد مولکول هاي جديد مي پردازند.

 

 


اما واقعيت کم کم از پشت چهره کريه آنها رخ مي نمايد: در کشورهاي جنوب، به دليل عدم دسترسي به دارو که يا گران است و يا نامناسب، انسان ها تلف مي شوند. در کشورهاي شمال، مردم از مصرف زياده از حد دارو و عوارض جانبي شناخته نشده رنج مي برند. با اين حال نفوذ شرکت هاي دارويي چنان زياد است که به نظر مي رسد هيچ نيرويي در جهان قادر به مهار آنها نيست.


وقتي سوء استفاده کوچک و شرم آور برخي از سياست مداران مطرح است، روزنامه ها قادرند يک موضوع بي اهميت را در صفحه اول با آب و تاب مطرح کنند، اما هيچ نشريه اي از فساد عظيم مالي شرکت دارويي «گلاکسو اسميت کلاين»GSK  صحبت نکرد.


در ايتاليا دو هزار و نهصد پزشک مورد بازخواست پليس قرار گرفتند ، سی و هفت کارمند نمايندگي شرکتGSK در ايتاليا به همراه سی و پنج  پزشک به جرم فساد مالي دستگير شدند. هشتاد نماينده فروش شرکت نيز به جرم پرداخت غير قانوني وجوهي به پزشکان براي تجويز داروهاي شرکت GSK محکوم شدند.


آنها از پزشکان مي خواستند به جاي تجويز داروی ژنريک (يا داروي مشابه ارزان تر)، داروي اصلي را پيشنهاد کنند. تنها نشريات «بريتيش مديکال جورنال» و «گاردين» در باره اين موضوع صحبت کردند. پليس در بررسي هاي خود متوجه شد که شرکت GSK داراي سيستم رايانه اي به نام «ژوپيتر» است که به ويزيتورهاي شرکت امکان مي دهد تا با بررسي آمار خريد داروخانه ها متوجه شوند، پزشکاني که به صورت غير قانوني وجوهي دريافت کرده اند، تا چه حد داروهايGSK را تجويز مي کنند.


نشريه بريتيش مديکال جورنال در ضمن فاش کرد که سيزده هزار ساعت ضبط مکالمات تلفني به وضوح نشان داده است که بين تجويز دارو و گرفتن «کادو» رابطه مستقيم وجود دارد . کادوهايي از قبيل جايزه سفر به مونت کارلو يا جزاير کارائيب و پول نقد مثلاٌ تا هزار و پانصد يورو.


اما آيا آنچه در ايتاليا افشا شده، يک مورد استثنايي است؟ به هيچ عنوان؛ امثال اين موارد در آمريکا و آلمان نيز ديده مي شود. در ماه آوريل ١٩٩٣،خانم دکتر نانسي اليويري پزشک بيمارستان کودکان در تورنتو با شرکت «آپوتکس» براي همکاري در يک آزمايش پزشکي قراردادي به امضا رساند. آزمايش مربوط به داروي جديدي بنام «د فريپرون» براي جلوگيري از عوارض قلبي ناشي از ازدياد آهن در خون بيماران تحت درمان مبتلا به تالاسمي بود. هنگام امضای قرارداد، خانم اليويري نمي توانست حدس بزند که «مورد» او هشت سال بعد باعث تهيه گزارشي در پانصد صفحه خواهد شد. دو سال پس از آزمايش های درماني و درج نخستين نتايج مثبت، خانم دکتر اليويري شک کرد که دارو باعث وخيم شدن بيماري کبدي در نزد برخي بيماران شده است. او تصميم گرفت نامه جديدي تهيه کند و به بيماران داوطلب براي شرکت در آزمايش ارائه دهد تا آنها اين نامه را هم پس از نامه اول که اطلاعات عمومي را در اختيارشان مي گذاشت، امضا کنند و از خطرات احتمالي مربوط به عوارض جانبي آگاه شوند. او اين نامه را به رئيس خود در بيمارستان هم نشان داد. بلافاصله لابراتوار داروسازي قراردادش با خانم اليويري را فسخ کرد و البته آزمايش را در ساير بيمارستان ها ادامه داد. شرکت آپوتکس خانم اليويري را به پيگرد قانوني، در صورت عدم رعايت جنبه سري آزمايش که در قرارداد مورد امضا در سال ٩٣ به آن متعهد شده بود، تهديد کرد. خانم دکتر بر اساس وظيفه وجداني در قبال بيماران و با عدم تسليم به فشارها، مسأله را در همايشي عمومي عنوان کرد. به دنبال آن، در طول شش سال درگيري قضايي و شغلي، تنها انجمن کانادايي اساتيد دانشگاه از او حمايت کرد. ناگفته نماند که مدير کل شرکت آپوتکس که از افراد «خير» و با نفوذ تورنتو محسوب مي شود، پرداخت بيست ميليون دلار براي احداث ساختماني جديد در دانشگاه او را وعده داد. با این حال سماجت خانم اليويري باعث شد او مجدداٌ به بخش خود در بيمارستان باز گردد و در ازاي سال هايي که از تحقيقات دور بوده است، مبلغي هم دريافت کند. او همچنين موفق شد از کميسيون اروپا لغو اجازه به بازار آمدن د فريپرون به دليل اينکه هيچ آزمايش دقيق علمي، واهمه مربوط به خطري که او بر آن انگشت گذاشته را رد نکرده، به دست آورد.


***


پزشکي براي معالجه گوش درد چرکي روزلين، يکي از آنتي بيوتيک هاي جديد موسوم به «آنتي بيوتيک نسل سوم» را تجويز مي کند. ده روز بعد فشار خون روزلين بسيار پايين مي افتد و نزد پزشک عمومي ديگري مي رود که مي گويد، «قبلاٌ هم چند مورد مشابه پس از دريافت اين آنتي بيوتيک مشاهده شده است .»   او به روزلين پيشنهاد مي کند دارو را قطع کند. دو روز بعد روزلين بهتر مي شود. اين موردي کاملاٌ عادي است و هيچ چيز ثابت نمي کند که بروز آن عارضه با داروي مورد نظر رابطه مستقيمي دارد. چه بهتر! زيرا به هر حال پزشکان عمومي هيچ مرجعي براي اعلام عوارض جانبي مشاهده شده به دنبال دريافت داروها ندارند .


البته از زماني که کارت هاي الکترونيکي «سزارويتال» مربوط به بيمه خدمات درماني در دسترس همه پزشکان فرانسه قرار گرفته، قاعدتاٌ همه آنها بايد بتوانند به اينترنت وصل شوند، اما هيچ سايتي براي جمع آوري اطلاعات مربوط به عوارض جانبي داروها وجود ندارد. در صورتي که وجود چنين بانک اطلاعاتي مي توانست براي متخصصين اپيدميولوژي کمک شاياني در جهت شناخت خطرات ناشي از داروها و بررسي آنها باشد. فراخوان جمعيت «اروپا و دارو» براي اينکه بيماران براي جمع آوري اطلاعات در باره عوارض جانبي داروها سهم بيشتري داشته باشند، هنوز مورد توجه کميسيون اروپا قرار نگرفته است. انجمن فرانسوي مبارزه با ايدز به نام «اکت آپ» مدت ها است که نبود تحقيق ويژه در مورد آثار داروهاي سه گانه عليه ايدز بر روي زنان را مطرح مي کند (اکثر افرادي که در آزمايش های درماني براي تحقيق در مورد داروهاي ايدز شرکت مي کنند، مردان هستند). پس از به بازار آمدن داروها، هيچ اجبار قانوني براي ادامه ارزيابي اثرات دارو و دنبال کردن افراد تحت درمان توسط آنها، وجود ندارد. آزمايش های پزشکي موسوم به «فاز چهارم» يعني آزمايش های مربوط به پس از به بازار آمدن داروها، بدون اجبار قانوني و تنها در صورت تمايل شرکت هاي دارويي انجام مي شود. بنابراين فقط آزمايش هايي که باعث بالا رفتن فروش شود، انجام مي گيرد و پزشکان را عادت مي دهند که در مقابل شرکت در آزمايش ها، وجوهي نيز دريافت کنند. آنها هم مجبورند به دليل نبودن بودجه تحقيقات دولتي، در «آزمايش های تجاري» به جاي  «آزمايش های پزشکي» شرکت کنند.


***


سردبير نشريه پرستاران در فرانسه مي گويد: «ما زياد تحت فشار تبليغات نيستيم، زيرا تنها نشريه در عرصه پزشکي هستيم که مورد نظر شرکت هاي دارويي نيست. خوانندگان ما نه دارو تجويز مي کنند و نه مصرف کننده دارو     مي باشند ، به همين دليل ما از آزادي نسبي برخورداريم و به موضوعاتي چون  روابط با بيمار، وضعيت بيمارستان ها در جهان سوم، مشکلات شغلي و غيره     مي پردازيم.»


به جز يکي دو نشريه مثل فصلنامه «پراتيک» يا نشريه «پرسکرير» که ديدي انتقادي نسبت به بازار دارو دارند، همه نشريات ديگر پزشکي که در واقع وظيفه اطلاع رساني و آموزش را نيز به عهده دارند، مملو از تبليغات مي باشند .


***


خبرنگاري به نام سوزان، پاريس را به مقصد جنوب انگلستان ترک کرد تا بتواند با نوشتن مقاله در نشريات مختلف، زندگي بگذراند؛ اما در عمل، کار از آنچه فکر مي کرد، دشوارتر بود. تا اين که نامه اي با پيشنهادي نان و آب دار دريافت کرد :«از شما دعوت مي کنيم تا در همايش پزشکي در لندن شرکت کنيد تا براي نشريات فرانسوي مقاله بنويسيد. هدف، اطلاع رساني به افکار عمومي در مورد يک بيماري رايج اما شناخته نشده است که در زمينه درمانش پيشرفت هاي چشم گير دارويي انجام شده.» به ضميمه نامه شرح مفصلي از بيماري و نتايج استفاده از داروي مورد نظر ارائه شده بود. در پايان نوشته شده بود: «ما مي دانيم که شما نمي توانيد تضمين کنيد که مطالبي که مي نويسيد در نشريات درج شود، لذا ما مبلغ پانصد لير انگليسي براي شرکت در همايش، نوشت مطلب و پيشنهاد آن به آژانس خبري فرانسه، «لوموند» ، روزنامه پزشکان و ... به شما مي دهيم.» سوزان پيگير قضيه مي شود و پرس و جو مي کند . آنها در پاسخ مي گويند: «مطمئن باشيد که اين کار بسيار رايج است. ده خبرنگار انگليسي و چهار اسکاتلندي هم به همايش مي آيند. کپي کار يکي از همکارانمان را برايتان مي فرستيم ، البته روشن است که اگر چنانچه شما موفق به چاپ مطالبتان شويد، ما راحت تر براي همکاري هاي بعدي از شما دعوت مي کنيم .»


***


انتخاب آقاي راندال توبيا، مدير سابق شرکت «الي ليلي»، توليد کننده خوش شانس داروي «وياگرا»، از طرف جورج بوش براي رسيدگي به بودجه پانزده ميلياردي ايالات متحده براي مبارزه با ايدز به مدت پنج سال، شگفتي همگان را برانگيخت. نشريه «لانست»، يکي از معتبرترين نشريات در زمينه تحقيقات پزشکي در سر مقاله دوازده ژوئيه ٢٠٠٣ خود مي نويسد: «ارتباطات اين فرد با صنايع دارويي نگران کننده است. آيا او دسترسي به داروهاي ژنريک (مولکول مشابه داروي اصلي) ارزان را انتخاب خواهد کرد يا به خريد داروي تحت حفاظت حق امتياز براي خوش آيند صنايع دارويي تن مي دهد؟»


مبارزه دشوار در مورد «حق امتياز» فروش دارو توسط صنايع دارويي و جلوگيري از ژنريک سازي، بيش از سه سال است که برخي از کشورهاي جنوب را در رويارويي با سه غول جهاني: آمريکا ، اتحاديه اروپا و ژاپن قرار داده است. اين سه غول، هشتاد و هشت درصد مصرف جهاني دارو را به خود اختصاص مي دهند. قبل از جلسه سازمان تجارت جهاني، مبارزه به پيروزي اين غول هاي دارويي Big Pharma انجاميد، شرکت «پفايزر» در رأس آنها قرار داشت.


***


رأي گيري بیست و سه ژوئيه مجلس در واشنگتن از اهميت زيادي برخوردار بود: طرح قانوني اجازه صدور دارو با قيمتي به مراتب نازل تر از قيمت آن در ايالات متحده، به رأي گذاشته شد. اما اين بار جناح بندي هاي معمول رعايت نشد. هشتاد و هفت جمهوري خواه به صد و پنجاه و پنج  دمکرات پيوستند و به قانون مزبور رأي مثبت دادند و در واقع صنايع دارويي را به چالش فراخواندند.


سيتون ويس، خبرنگار «کاپيتال ايي ارگ» در مقاله اي در مورد پرداخت رشوه در رأي گيري ها مي نويسد، «نمايندگاني که رأي منفي به طرح قانوني مزبور دادند، آنهايي بودند که از منافع صنايع دارويي دفاع کردند و تا سه برابر بيش از آنهايي که رأي مثبت داده بودند، از اين صنايع کمک مالي دريافت کردند. اين افراد در واقع نمايندگان چه کساني هستند؟»


***


شعارهايي که «تحقيقات پزشکي» و «زندگي» را به هم ربط مي دهند، ما را احاطه کرده اند. اما کم پيش مي آيد، رابطه بين نيازهاي واقعي بهداشت اجتماعي و اولويت هاي کنوني توليد دارو، توضيح داده شوند. بيماري هاي مربوط به مناطق حاره، پس از پايان دوران استعماري، ديگر از ميدان عمل صنايع دارويي خارج شده اند. آيا بار افزايش سود رساني داروهايي که درآمد اصلي صنايع داروسازي را تشکيل مي دهند، در نهايت بر دوش جامعه قرار ندارد؟ آيا افزايش توليد، تنها در جهت بالا بردن سود اين شرکت ها نيست؟


تحقيقات دارویي ضروري براي ادامه «زندگي» که فداي بازار مي شود، تعدادشان کم نيست. شرکت هاي دارويي، به جاي انجام اين گونه تحقيقات، در جهت تبليغات سرمايه گذاري مي کنند و پرفروش ترين محصولا ت يا «بلاک باکستر»ها را تقويت مي کنند، يعني داروهايي که بيش از يک ميليارد يورو فروش داشته باشند.


دولت پس از آموزش پزشکان، آنها را تنها رها مي کند و امکانات لازم جهت حفظ استقلال و به روز بودن اطلاعات را در اختيارشان قرار نمي دهد، هر چند دولت مسئوليت سنگيني دارد، اما در مقابل نيروي متنفذ و پرقدرت صنايع دارويي ناتوان است. آنها دست به شانتاژ مي زنند و در باره به بازار آوردن داروهاي جديد، تهديد می کنند. بيماران نيز هيچ منبع مستقلي براي شناخت داروها ندارند و تنها با تبليغات در مورد اين يا آن دارو مواجهند.


امروز براي يک بيمار آسان تر است که بداند، آيا فلان نوع صدف خوراکي را دوست دارد يا خير، تا اينکه بداند، مثلاٌ آيا به خوردن داروي «پروزاک» (ضد افسردگي) واقعاٌ نياز دارد يا نه. احتمال دادن اجازه تبليغات مستقيم دارو براي بيماران توسط اتحاديه اروپا، به سردرگمي آنها دامن خواهد زد.


جنبه سياسي حل اين مشکلات (که در واقع قرض هاي بيمه هاي اجتماعي از جمله آنهاست) مي بايست قوانين و موازيني تدوين کند تا بيماران و پزشکان شيوه هايي مناسب براي سهيم شدن در تعيين سرنوشت بهداشت پيدا کنند، همان طور که بيماران مبتلا به ايدز بدون اينکه کسي آنها را فراخوانده باشد، خود دست به فعاليت هايي زده اند. اولين قدم، از ميان برداشتن موانع ايدئولوژيک ديکته شده، توسط صنايع دارويي است. آنها با سرکوب ديگر امکانات ادعا دارند، راه را براي آينده محققين باز مي کنند و در عمل از پشتيباني برخي رسانه ها برخوردارند؛  پزشکان «تجويز کننده خوب» را تشويق و پزشکان «عقب مانده»  که هنوز داروهاي مفيد قديمي را تجويز مي کنند، مورد بي مهري قرار مي دهند.


صنايع دارويي که پول نزد آنهاست و توسط قدرت هاي مالي اداره مي شوند، بر عرصه بهداشت عمومي و همه دست اندر کاران فرمانروايي مي کنند و بر افکار آنها نيز سلطه دارند. فساد عادي رايج در عملکرد روزمره اين صنايع، سرانجام به گسترش قانقاريا گونه، در تمام سطوح سيستم بهداشت عمومي منجر شده است.


منبع: www.ir.mondediplo.com

به نقل از: ماهنامه سیاحت غرب، شماره 79

New layer...
New