(چاپ)

کد خبر :  34842  
تاریخ انتشار خبر : ۲۷ آبان ۱۳۹۹ خبرها و نظرها
هوش معنوی امری نادیده در روانشناسی

بسم الله الرّحمن الرّحيم

و صلّى اللّه على محمّد و آله الطّاهرين و لعنة الله على اعدائهم اجمعين

 

 

 



هوش معنوی امری نادیده در روانشناسی

 

 

 

 

 


امروزه از دست دادن امید به زندگی و احساس یأس و ناکامی در انسان های عصر فناوری و هوش مصنوعی سبب شده است انسان در فقدان امر معنوی دست و پا بزند، در حکمت و فلسفه اصیل ایرانی- اسلامی به هوش معنوی توجه فراوان شده اما هیچ یک از فلاسفه و حکیمان این موضوع را تحت عنوان هوش معنوی بیان نکرده اند؛

قالب هایی مانند خودشناسی، عدول از عقل زمینی و عقل معاش و خداشناسی از مهمترین مواردی است که می توان در حکمت ایرانی آن را جستجو کرد.

 هوش معنوی با مسامحه، هوش وجودی یا هستی گرا به حساب می آید و یکی از مهمترین ابعاد هوش بشری است که در سال های اخیر روانشناسان غربی آن را مورد توجه قرار داده اند. این مقوله از سازه های پژوهشی آنها محسوب می شود؛ اما در این زمینه هنوز تحقیقات منسجم و دقیقی برای شناخت ویژگی های آن نسبت به سایر هوش ها انجام نشده و همچنین هنوز چگونگی ورود آن به حیطه روانشناسی تجربی مشخص نشده است.

 

 

 

 

 

 

بنابراین محققین در بررسی ها و تطبیق های خود با مشکلاتی همچون عدم تبیین معنا و عدم دسترسی به مبانی روشن و دقیق مواجه هستند، با این حال پژوهشگران دریافتند افرادی که دارای جهت گیری معنوی هستند، بهتر و سریعتر به درمان پاسخ می دهند و به شکل مناسب تری با آسیب دیدگی و بیماری کنار می آیند. علاوه بر این تمرین های معنوی باعث افزایش آگاهی نسبت به سطوح چندگانه هوشیاری می شوند و بر عملکرد افراد تأثیر مثبتی دارند.

 

 

 

 

 

 


گرچه روانشناسان هوش معنوی را برای زندگی بهتر و سالم تر فرد مطرح کردند اما پیشتر متون دینی و عرفانی غیرکاذب آن را زمینه ساز تبدیل انسان سالم به یک انسان کامل نیز دانسته اند.

 

 

 

 


امروزه از دست دادن امید به زندگی و احساس یأس و ناکامی در انسان های عصر فناوری و هوش مصنوعی سبب شده است انسان در فقدان امر معنوی دست و پا بزند. در حکمت و فلسفه اصیل ایرانی- اسلامی به هوش معنوی توجه فراوان شده اما هیچ یک از فلاسفه و حکیمان این موضوع را تحت عنوان هوش معنوی بیان نکرده اند.

 

 

 

 

 

 

قالب هایی مانند خودشناسی، عدول از عقل زمینی و عقل معاش و خداشناسی از مهمترین مواردی است که می توان در حکمت ایرانی آن را جستجو کرد.

 

 

 

 


در حکمت متعالی صدرایی که قرابت جدی با آمیزه های اصیل اسلامی و ایرانی دارد به این موضوع اشاره شده است. به طور مثال، ملاصدرا برای عقل عملی که وظیفه تدبیر بدن و سوق دادن قوای انسان به سمت مطلوب را دارد، مراتبی قائل است.

 

 

 

 

 

او معتقد است تجلیه یا پاک کردن ظاهر به واسطه تهذیب آن و رعایت دستور الهی است، تخلیه یا تطهیر باطن که تطهیر قلب و نفس از ملکات مردوده و اخلاق ناپسند و امور ظلمانی است،

 

 

 

 

 

تحلیه که نورانی کردن نفس به صورت های علمی و معارف عقلی و صفات مورد رضایت حق تعالی و آراستن باطن است و در نهایت حقیقه الحقیقه که فنای نفس از ذات خود و باقی شدن به بقای الهی و کوتاه کردن نظر از هرچه به جز ملاحظه رب و عظمت و جلال کبریایی اوست، مؤلفه هایی است که عقل عملی و نظری را به موازات یکدیگر تهذیب می کند.

 

 

 

 

 


سیر طریقت معنوی و حال خوش از اسبابی است که به آن در آموزه های گوناگون اسلامی توجه شده است. از همین رو در مسیر سالک الی الله توجه به روح و هوش معنوی از اهمیت زیادی برخوردار است.

 

 

 

 

 

 

زیرا هنگامی که روح و روان در سلامت باشد به تأسی از آن جسم نیز سالم خواهد بود و از این منظر عقول عملی و نظری مبنای بهبود کیفیت زندگی بشر و سلامت آن هستند و امروز دانش روانشناسی که علمی نوخواسته است به این اصل توجه نموده، لیکن به دلیل بنیان های اومانیستی این علم، چنان که باید و شاید نمی توان رگه های معنویت و تأثیر آن را درک کرد؛ زیرا آنها در پارادایم هایی مثل شفای خاطر از آن یاد کرده و اصل اصالت وجود حق تعالی را نادیده می گیرند.