(چاپ)

کد خبر :  34872  
تاریخ انتشار خبر : ۰۸ آذر ۱۳۹۹ خبرها و نظرها
اظهارات معاون مستعفی وزیر بهداشت در تقبیح طب سنتی و پاسخ دکتر مهرداد کریمی متخصص طب سنتی

بسم الله الرّحمن الرّحيم

و صلّى اللّه على محمّد و آله الطّاهرين و لعنة الله على اعدائهم اجمعين

 

 

 

 


اظهارات معاون مستعفی وزیر بهداشت در تقبیح طب سنتی/

 

پاسخ دکتر مهرداد کریمی 

 

 

 

 

 

بدون شک بشر به جائی قدم گذاشته که هرروز شاهد مشکلاتی نو ظهور از جمله پیدایش انواع بیماری هائی می شود که بسیارصعب العلاج وکشنده هستند که از آن جمله می توان سرطانها وبالاخص در دوسه دههٔ گذشته بیماری های ویروسی ازجمله Sars،EbolaوCovid-19 را نام برد.

 

 

 

 

 

جالب است که بدانیم که تنها راهی که توانسته به درمان ویا پیشگیری این ویروس های قاتل کمک کند شناخت ساختمان وراه ورود آن به بدن انسان وچکونگی درگیری اندامها واعضاء بدن بوده وانسان توانسته با آگاهی از ساختار میکرسکپی وبیماری زا بودن آن برایش دارو ویا واکسن درست کند وآخرین آنها هم همین Covid-19 است،

 

 

 

 

 

 

که این همه در دنیا ومخصوصاً درکشور عزیز ما هم کشت وکشتار به راه انداخته وتاکنون که نزدیک یک سال از ظهور این بیماری مهلک می گذرد هم به جز راههای پیشگیری فیزیکی که شامل فاصله گذاری، زدن ماسک وشستن دستهاست معجون ویا شربتی برای پیشگیری درست نشده که مردم رابه دکان های عطاری وطب سنتی ویا حتی به خانه های شیادان وشارلاتانها بکشاند.

 

 

 

 

 

 

 

همان واقعیت تلخی که هم اکنون درمورد بیماران صعب العلاج سرطانی وجود دارد و می خواهند بامالش دست روی شکم بیماربیچاره را که گاهی از ضعف وسوء تغذیه نای راه رفتن ندارد را وادار به نخوردن گوشت ومواد پختنی کنند وبرعکس اورا وادار به خوردن سبزیجات ومعجون های گوناگون مثل آب این میوه ویا دانهٔ آن گیاه کنند وبه اصطلاح بیمار خام خوار شود تا بهبود یابد ،

 

 

 

 

 

 

زهی خیال باطل برای این سودگرانی که قطعاً مبتلا به انجماد مغزی هستند .آیا کشور ایران که قطعاًیکی از زادگاههای بی چون وچرای علم ودانش دردنیا ست وهم اکنون نیز جوانان باهوش وخردمند آن چه درداخل وچه درخارج ازکشور می توانند با تحقیقات درست وعقب نماندن از قافلهٔ شتابان علم مخصوصاً درزمینهٔ پزشکی علت وعلل بیماری ها را بیابند وهمانند دیگر ملل پیشرفته روش های درمان ومبارزهٔ صحیح آن را پیدا کنند،

 

 

 

 

 

 

باید باز قدم به قرن های عقب ماندگی گذشته بگذارد؟

 

 

 

شکی وجود ندارد که عصر کرونا درعین حال که عصری ناگوار وبهتربگویم وحشتناک برای بشریت است ولی ازطرفی عصر نابودی ومحو خرافات واوهام وعصر بستن دکان های پوسیده است جای تأسف است که در کشور ما درهمین بهبوههٔ کشت وکشتارکرونا هروقت کانال تلویزیون را باز می کنیم باکمال تعجب دکتری به نام طب سنتی نشسته ‌وهمان خرافاتی را به خورد مردم می دهد که قرون وسطائیان می دادندوچیزهائی را بخورد مردم ومخصوصاً عوام می دهند که سالها طول می کشد که  این خرافات از جامعه برچیده شود.

 

 

 

 

 

 

جالب است که بسیاری از مسئولین بهداشت ودرمان کشورمان به نادرستی این گفته ها یقین دارند ولی باز به دلیل ترس از سردمداران این دکان ها جرئت برخورد با این پدیده را ندارند وحتی گاهی سخنی هم در تأیید آن می گویند .

 

 

 

 

 

متأسفانه بازهم این اروپائیان وآمریکائیها بودند که با تکیه بر علم ودانش که بزرگترین هدیهٔ خداوندی به انسان است ، بیماری را شناختند وواکسن آن را هم ساختند تا بازهم ما مصرف کننده باشیم ووقت خودرا صرف اثر زالو ویا حجامت وعرق شاطره وگل گاوزبون بکنیم.

 

 

 

 

 

باید بگویم چشم آنان که سنگ طب سنتی را به سینه می زدند ومی خواستند طب هزار سال قبل را درایران زنده کنند ودر طی چهل سال گذشته سینه چاکان این رشته بودند روشن برای آنکه که دستورالعمل های طب سنتی را مادربزرگ ها خیلی بهتر می دانستند که چه طوری نفخ معده را کم کنند ویا یبوست را بر طرف کنند نیازی به این همه دفتر ودستک ودانشکده و.....نبود.

 

 

 

 

 

 

 

بنابراین اگر به دید علم گرایانه به کرونا بنگریم باید بگوئیم آنانی برندهٔ مبارزه با کرونا هستند که می توانند جزئیات ساختمانی این ویروس تاج دار را خوب بشناسند وبا آن مبارزه کنند هم واکسن آن رابسازندوهم داروی مؤثر روی آن راپیدا کنند وثابت کنند که بدون علم ودانش پیشرفته نمی توان با این دشمن مبارزه کرد.

 

 

 

بی دلیل نبوده که ناصرخسرو قبادیانی می  فرماید:


درخت تو گر باردانش بگیرد

 

به زیر آوری چرخ نیلوفری را

 

 

 

دکتر سید علی ملک حسینی

 

 

 

 

پاسخ دکتر مهرداد کریمی

 

 

 

سلام و عرض ادب،

 

فضای مجازی شرایطی را فراهم کرده است  که می توان به راحتی  عقاید را خود را با دیگران در میان گذاشت. 

 

 

 

 دغدغه  سردبیری که  محتوا را بررسی  کند و  از سر مصلحت قانونی ،اجتماعی یا سیاست های نشریه قلم رد بر آن بکشد وجود ندارد. ویراستاری وجود ندارد که غلط  املایی را تصحیح کند یا ساختار جمله ها را  مناسب  یک نشریه ی با سابقه  ترتیب دهد. 

 

 

 

 

 

از همه جالب تر  اصالت امضای پای نوشته ها همیشه مورد سوال است  مثلا من نمی دانم که آیا این نوشته را استاد معزز دکتر ملک حسینی نوشته اند یا خیر؟.

 

 

 

 

  علاوه بر این ها بازنشر انتخابی  پیام ها مزید بر علت است. عدم باز نشر پاسخ ها هم که یک امر بدیهی است تکذیبیه ها در لابلای آگهی ها گم می شد و اکنون در لابلای خبرهای متعدد  و باز نشرهای انتخابی  ناپدید می شود مگر ان که از پشتیبانی گروه های فضای مجازی برخوردار باشی و فوت و فن آن را بدانی! 

 

 

 

 

 

مهم تر آن که نمی توانی طولانی بنویسی!پیامی از جناب آقای دکتر ملک حسینی استاد بزرگوار  د ع شیراز و از پیشگامان جراحی پیوند کبد  باز نشر شده است که چند شاخص را می توان در آن مشاهده کرد.

 

 

 

 

  1-  هم طراز قرار دادن  طب سنتی ،دکان عطاری ، خانه ی شیادان و شارلاتان ها ( البته برای من دقیقا معلوم نشد که اشاره به افراد و مورد خاصی است و یا وصف دو گروه قبلی) ،مالش دهنگان شکم ( شاید ماساژ یا مدعیان طب انرزی)،روش تغذیه خام  گیاهخواری و روش های مشابه گیرسون درمانی ،مادربزرگان بدون دفتر و دستک و دانشکده ( از این جا فهمیدم که مخاطب استاد ملک حسینی آقایانی که نماد انها  روازاده و خیرندیش و  تبریزیان هستند ، نیست. منظور همین افراد در دانشگاه ها می باشد.)

 

 

 

 

 

 

 

2-  القاب و صفات و گروه های  مد نظر در این متن : اطلاق ناکارامدی به طب سنتی و احتمالا به دیگر موارد  به علت قدمت و بهره نبردن از دانش روز ، برچسب شیاد و شارلاتان ،

 

 

 

 

من  شخصا از این که در برابر استادان قدعلم کنم و یا از سر پاسخگویی بر آیم ابا می کنم. اندک ادب شرعی و ادب عرفی که  آموخته ام واقعا اجازه نمی دهد تا در وادی وارد شوک که امکان خدشه به ساحت بزرگواران و زحمتکشانی بشود که سا لها برای سلامتی مردم خون دل خورده اند و  درد و رنجشان را لمس کرده اند و با همین مردم عادی گریسته اند .

 

 

 

 

 

 من نمی توانم ولی مدد از چراغ های فروزانی می گیرم که راهنمای تمام ما می باشند و خطاب و گفته شان نصب العین همه ی ما می باشد از من محصل مبتدی تا استادان فرهیخته و شخصیت های والا مقام

 

 

 

 

 

امام باقر عليه السلام ـ در پاسخ به پرسش زراره از حق خدا بر بندگان ـ فرمود : أن يَقُولُوا ما يَعلَمُونَ ، و يَقِفُوا عِندَ ما لا يَعلَمُونَ .حق خدا بر بندگان اين است كه آن گويند كه مى دانند و در آنچه نمى دانند درنگ كنند.

 

 

 

 

 

این نوشته را من بیش از دیگران درک می کنم و می دانم از سر دلسوزی است. چرا درک کی کنم ،برای این که تمام ان نگرانی هایی که  استاد گفتند  ،هر روز می بینم  که شاید دیگران هرچندگاه یک بار ببینند.

 

 

 

 

ولی من و همکارانم راه دیگری را جز حذف  و نادیده گرفتن  و ... در پیش گرفتیم تا از دنیا  یا به زعم استاد اروپایی هاو امریکایی ها در این زمینه عقب نیفتیم.

 

 

 

 

چون سال های زیادی است که دیگر  دنیا  به گونه ای دیگر این موضوع را مدیریت کرده اندد. نمونه بارز آن اعطای  جایزه نوبل 2015  به بویو  تو   می باشد. این محقق شیمیدان و داروساز  محل کارش آکادمی طب سنتی چین است.

 

 

 

 

 

حکایت تحقیق شبیه به همین پازل کنونی بوده ،در همان زمان با همان روش های   قدیمی طب چینی  به مبارزه با مالاریا پرداختند و حاصل آن همین جایزه نوبل شد .

 

 

 

 

یا کرومولین  که  با اعتنا و اعتماد یک فارماکولوِیست  مصری به طب باستانی و چند هزار سال قبل سرزمینش مصر یافت جالب اینجاست که در مدل های فارماکولوِژیک ان زمان فقط گشاد کننده های برونش مورد ارزیابی قرار می گرفتند و در نتیجه گیاه خلین نمی توانست اثر گذار باشد ولی این محقق دیده بود که بیماران آسمی با این گیاه بهبود می یابند .

 

 

 

 

 

 

حاصل این اعتنا و اعتماد  کشف مسیر جدید ماست سل استبیلایزر ها بود.  مقاله مرحوم دکتر  farns worth را در ادامه در مورد کشف داروهای جدید از طب های سنتی خواهم گذاشت که  بیست سال از آن گذشته است.

 

 

 

 

 

  با روشی که بزرگواران در پیش گرفته اند ،یقین دارم که بیش از پیش از اروپا و امریکا و شرق و غرب  عقب خواهیم ماند. من آدم معمولی هستم که با آنچه که از طب سنتی ایران دیده ام و آموخته ام  به ضرس قاطع می گویم که  جوانان باهوش و خردمند  که  به این وادی بیایند فراتر از جایزه ی نمادین  نوبل  به دانش  خواهند افزود و بیش  از من نوعی کم توان به  سرزمین خویش و به  هر درد مندی  کمک خواهند کرد.

 

 

 

 

 

من نمی دانم  این که انواع و اقسام مدعیان طب سنتی و طب لسلامی را با گروه آکادمیک  به یک چوب راندن از سر بی اطلاعی است یا از سر عمد است.

 

 

 

 

ولی این را می دانم گروه هایی که به اسم طب سنتی و به اسم اسلام عزیز و به نام اعتقادات و فرهنگ مردم این دیار در حال زراندوزی هستند و حساب های چند صد میلیاردی خود را پرتر می کنند، همچنان به قوت به کار خود ادامه می دهند و با قلع و قمع بخش اکادمیک با قدرت بیشتر به کار خود ادامه می دهند در حال حاضر می دانم که با لذت تمتم به نظاره نشسته اند  و حتی کمک می کنند تا این بنیان درست طب سنتی در دانشگا ها فرو بریزد تا بنیانی در خانه ی آنها بنا شود.

 

 

 

 

 

 

 

اکنون که هیچ کس نمی تواند جلوی انها را بگیرد دیگر بعد از ان کار تمام است.محور اصلی تمام پیامک هایی که به طب سنتی هجمه می برند ،بی اطلاعی است.  به مثال  زالو . کاربرد زالو در درمان معمولا در این پیامک ها  به عنوان مصداق بی پایه و اساس بودن طب سنتی استفاده می شود. موجودی باستانی با یک طب قدیمی بی مصرف  الصاق می شود تا تصور بی پایه و اساس بودن به خواننده دست دهد. من نمی دانم که بزرکواران به اندازه لحظه ای احتمال یک مقاله نمی دهند و جستجو نمی کنند. واقعا نمی دانم .

 

 

 

 

 

 

 

در مورد زالو هم اروپایی ها و آمریکایی ها از ما جلو افتاده اند در سال 2003 یک شرکت تولید و تکثیر زالوی فرانسوی، از اداره غذا و داروی آمریکا  ذمجوز زالو را  برای جراحی ترمیمی و احتقان وریدی گرفته است .

 

 

 

 

 

قانون های حاکم بر تولید و تکثیر  زالوی طبی در آلمان  از دهه هفتاد میلادی وجود دارد.

 

 

 

موارد گفته شده به قدری فراوان است  است که نمی دانم در مورد کدام مورد خدمت استادان و همکاران توضیح دهم ! مثلا  تصور این که مادر بزرگ ها هم همین ها را می دانند اگر از سر تحقیر گفته شده است که زیبنده  استاد نیست و شایسته ی  همکارانی هم چون من نیست.

 

 

 

 

 

اگر از سر بی اطلاعی از محتوای طب سنتی است که باعث تجب است و بهتر است به گفته ی امام باقر باز گزدیم و جانب انصاف نگاه داریم  من مادر بزرگی را سراغ ندارم مبانی طب سنتی را بداند  نشانه شناسی بلد باشو بر اساس علت شناسی تشخیص بیماری بدهد و بعد تحلیل بیماری و مدیریت بیماری کند.سخترین کار این است که باید انچه که هستی را اثبات کنی. ولی وقتی به شما اتیکت  هم بزنند هم یک دشواری دیگر دارد. 

 

 

 

 

 

 

از قرون وسطایی و گرفتار خرافه و اوهام تا چیزهایی که در هر جایی به غیر سرزمین من بار حقوقی دارد مانند شارلاتان و شیاد .  خدا استاد مرحوم دکتر اصفهانی را بیامرزد.

 

 

 

 

 

حداقل از سال 78 تا 86  شخصا شاهد تلاش بی وقفه ایشان برای ورود طب سنتی به دانشگاه ها بودم.شاهد بسیاری چیزها بودم جز حضور سرمدارانی که ایجاد رعب و وحشت در کسی بکنند و کار طب ایرانی  را جلو بیندازند.

 

 

 

 

 

از سال 86 تاکنون هم جز مخالفت با توسعه آکادمیک طب سنتی نبوده ام.  در کارهای تحقیقی همانند دیگر استادان بوده ایم و همانند همین دیگاه استادانی که سبزی پخته از دفتر تغذیه را امری مباح و از جانب دفتر طب ایرانی را غیر جایز و خطا می دانند بیشتر مورد مداقه قرار می گرفتیم که من شخصا بیشتر می پسندیدم. 

 

 

 

 

 

شاید خالی از لطف نباشد  که روایتی از مکاتبات فروردین ماه  طرح تحقیقاتی در مورد کووید 19 را نقل کنم: در داوری استادان کمیته اخلاق  مورد تذکر  قرار  گرفتم که چرا شماره ی منزلت را دادی!!! و من به روال معهود پاسخ می دادم که شماره ی دفتر دانشکده  را علاوه بر شماره همراه گذاشتیم و آن شماره ی منزلم نیست. ( البته همین جا باید از زحمات کمیته های اخلاق که فشار بیش از حدی را در در این مدت برای حفظ اصول تحقیق و اخلاق در پژوهش  کشده اند تشکر کنم.)

 

 

 

 

 

 

 

حمایت  ویژه را من ندیده ام معاونت به دفتر کل تقلیل پیدا کرده است. 

 

 

 

 

 بله اذعان می کنم تحت شرایط ویژه هستیم ولی به شیوه ای دیگر. بیش از حد نوشتم که خود باعث می شود که باز نشر نشود و حتی با دغدغه ای که بزرگواران دارند اصلا نخوانند   اگر کلمه و جمله ای  حمل بر جسارت بود عذر خواهی می کنم.

 

 

 

 

 

ولی به عنوان کسی که از از سال 80 در بدنه ی دانشگاهی فعالیت می کنم ع تقویت جریان و بدنه ی دانشگاهی طب ایرانی  راه ساده و منتهی به نتیجه در این حیطه  است.