(چاپ)

کد خبر :  36566  
تاریخ انتشار خبر : ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ خبرها و نظرها
کتاب محمد (رسول الله) برای معماران

بسم الله الرّحمن الرّحيم

و صلّى اللّه على محمّد و آله الطّاهرين و لعنة الله على اعدائهم اجمعين

 

 

 

 

 

 

کتاب محمد (رسول الله) برای معماران

 

 

 

 

 

 

 

اساساً معماری با ساختمان‌سازی متفاوت است و تفاوت این دو به نگاه پشت سر معماری باز می‌گردد و به همین علت است که هر مکتبِ معماری، آفریده شده یک مکتب فکری و یا ایدئولوژی است.

 



 به تازگی تفکر پشت مکاتب معماری دارای اهمیت والاتری شده و کتاب‌های زیادی در این زمینه چاپ شده که از معروف‌ترین آن‌ها، ترجمه ده جلد کتاب با موضوع "اندیشمندان (همچون فروید و نیچه و کانت و...) برای معماران" است و این مسئله بسیار حائز اهمیت و ارزشمندی است که باعث می‌شود معماری در ایران به جایگاه واقعی خود نزدیک‌تر شود.

 

 

 

اما سوال اساسی اینجاست؛ در جهان‌بینی جامعه‌ی تخصصی معماری، نظر هایدگر و کانت و... برای معماران قابل قبول است! در حالی که نگاه حضرت محمد رسول الله یا همان نگاه اسلام و قرآن برای معماران قابل پذیرش نیست!

 

 

 

نعوذ بالله به هیچ عنوان رسول‌الله صل الله علیه و آله با این متفکران نه تنها در یک تراز نیستند، حتی اصلاً قابل قیاس نیستند، اما برای اینکه درد مشخص شود باید مثال بزنیم تا نگاه تبعیضانه‌ی این جامعه به این دو تفکر کاملاً مشخص شود.

 

 

 

 آیا حضرت رسول صلی الله علیه وآله مکتب معماری به‌وجود آورده؟


برخی می‌گویند حضرت رسول صلی الله علیه وآله (بخوانید قرآن و اسلام) نمی‌تواند پشتوانه‌ی فکری یک مکتب معماری باشد، چراکه در قرآن از معماری صحبتی نشده است!


 

 

 

 بگذارید نگاهی به فیلسوف آفریننده مکتب مدرن یعنی کانت بیاندازیم، آیا کانت معماری بیان کرده؟ خیر، هیچ فیلسوفی این کار را نمی‌کند و اگر کند اشتباه است، چون مبانی فکری، ذهنی هستند نه عینی! در واقع معماران در جایگاه یک مبدل مبانی به معماری پا به میان می‌گذارند و نگاه و جهان‌بینی فلاسفه و علما را به عنوان پشتیبان فکری معماری خود در نظر می‌گیرند و آن را به معماری تبدیل می‌کنند.

 

 

 

 

 آیا قوس و گنبد اسلامی است؟


برخی قوس و گنبد را از المان‌های تفکیک ناپذیر معماری اسلامی می‌دانند و چون این المان‌ها به قبل از اسلام بازمی‌گردد، می‌گویند: پس مشاهده کنید که اسلام معماری نیاورد! پس معماری ایران، ایرانی است نه اسلامی!

 

 

 

اساساً مکاتب فکری قرار نیست معماری بیان کنند، بلکه این نگاه از بنیاد اشتباه است. معماری از لحاظ شکل و فرم و رنگ که متعلق به سبک خاصی نیست! یا روی اشکال و فرم‌ها که ننوشتند اسلامی یا مدرن یا پست مدرن! بلکه این اشکال، فرم‌ها و رنگ‌ها؛ ابزار معماری برای بیان مکاتب فکری می‌باشند که هر کدام از این سبک‌ها می‌توانند از هر کدام از این ابزار استفاده کنند. لذا این اشکال متعلق به سبک خاصی نیستند و نخواهند بود!

 

 



 آیا مکتب اسلام پاسخگوی معماری امروزی هست؟


حالا ممکن است برخی بگویند نگاه قرآن متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش است و برای این زمانه قابل بسط نیست که باید در جواب بیان کنیم:

 

 

در طبیعت، پدیده‌ها متغیرند نه قانون‌ها و اسلام. مبانی نظری قانون است نه پدیده!

 

 

برای همین است که نه تنها جهان‌بینی اسلام، بلکه نگاه افلاطون و ارسطو نیز که دو برابر اسلام سابقه دارند هنوز که هنوز است قابل پذیرش و مورد استفاده است و تقریباً می‌توان دیدگاه غالب فلاسفه شرقی و غربی را ذیل دیدگاه همین دو بزرگوار دانست برای همین است که این دو استاد بزرگ، به پدران فلسفه شهرت پیدا کرده‌اند.

 

 

 

سخن آخر


سخن آخر اینکه چنانچه منصف باشیم حداقل نعوذبالله پیامبر (بخوانید همان سخن خداوند و قرآن و روایات) را در حد کانت که آفریننده مکتب مدرن است و امثال کانت، می‌پذیریم و از نگاه قرآن و اسلام و سنت معصومین نیز در معماری به عنوان یک مکتب فکری تمام عیار که نه مثل مکاتب دیگری که هر چند دهه تغییرات اساسی می‌کنند، بهره‌ می‌گیریم.