(چاپ)

کد خبر :  36586  
تاریخ انتشار خبر : ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ خبرها و نظرها
تهدید روز افزون "امپریالیسم پزشکی"

بسم الله الرّحمن الرّحيم

و صلّى اللّه على محمّد و آله الطّاهرين و لعنة الله على اعدائهم اجمعين

 

 

 


 

 

تهدید روز افزون "امپریالیسم پزشکی"

 

 

 

 

 

 

 

☘️مسعود کثیری☘️

 

روز گذشته دانشجویی که از شدت وحشت و اضطراب، برافروخته بود، برای حل مشکل به من مراجعه نمود. این ترس ناشی از شنیدن خبری مبنی بر ممانعت از شرکت در جلسه امتحان به دلیل عدم تلقیح واکسن کرونا بود. این ترس و اضطراب که این روزها بخش عمده ای از سرمایه اجتماعی باقی مانده ما ، به خصوص در حوزه جوانان را به دست خودمان تهدید به نابودی کرده و متاسفانه ما اقشار دانشگاهی را هم به صورت ناخودآگاه و تحت عناوین دلفریبی همچون تبعیت از قوانین ستاد ملی کرونا، به ابزار اعمال منویات خود بدل کرده است، دلیل این یادداشت کوتاه من شد.

 

 

 

 

 

نظام سلطه پزشکی - بهداشتی، که امروزه با عنوان "پزشکی شدن" به بهانه ارتقاء سلامت و کیفیت زندگی انسان ها، مهمترین نهاد مسلط در جامعه بشری به حساب می آید، حدود یک قرن است که حداقل در کشور ما، به شدت کلیه نهادهای حاکم بر روابط اجتماعی را تهدید نموده و با روش های مختلف، آن ها را از میدان به در نموده است. در طی این سالیان، شاید بیشترین آسیب را نهاد مذهب متحمل شد که به تدریج یکی پس از دیگری سنگرهای خود را در مقابله با هجمه بی امان "روند پزشکی شدن جامعه" از دست داده است.

 

 

 

 

رسالت من در این نوشتار بررسی روند تاریخی این مواجهه نیست بلکه ابراز تاسف از عملکرد ما اساتید حوزه های دانش انسانی و متولیان و داعیه داران نظریه پردازی در این حوزه، در این مواجهه است که بعضا به جای باز اندیشی و بازتولید مبانی و مصادیق کرامت انسانی و تولید هویت فرهنگی مبتنی بر آن، خود به ابزار روند "پزشکی شدن جامعه" تبدیل شده و نظام سلطه پزشکی، همچون ویروسی که کلیه ساختارهای یک سلول زنده را در اختیار خود می گیرد، ما را در اختیار خود گرفته است.

 

 

 

 

امروزه شاهد هستیم که نهاد پزشکی با ادعای شناخت ابعاد وجودی و تامین سعادت انسان و با به کار گیری ابزار ترس و ارعاب و تهدید و مجازات، همچون اقدامات کلیسا در قرون وسطی، و از طریق تجارت ترس، به شدت در حال فربه شدن و در اختیار گرفتن مسئولیت باز تعریف مفهوم انسان و همه قوانین حاکم بر روابط انسانی می باشد و در این مواجهه همه موانع پیش رو را بی رحمانه با ابزارهای گوناگون محو می کند.

 

 

 

 

امروز روند "مدیکالیزیشن" پس از فتح بیشتر سنگرهای مذهبی، به سراغ رقبای دیگر خود رفته و ابتدا سنگر طب سنتی را با ابزار تمسخر ، ریشخند و پوچ انگاری به کنار زده و اکنون به حوزه های مختلف دانش های انسانی هم نفوذ نموده و حتی برای اساتید دانشگاه، نه تنها مصادیق مجرمانه و مجازات های متناسب با آن را تعیین می کند بلکه انتظار دارد تا به بهانه تبعیت از قوانین انبوه و متناقض صادر شده، تبدیل به ضابطین بی چون چرای اجرای این قوانین بشویم.

 

 

 

البته تبعیت از قوانین وظیفه همه ماست اما این وظیفه باعث نمی شود تا به عنوان متولیان نظریه پردازی در حوزه دانش های انسانی، موضوع قوانین و کارایی آن هارا نقد ننموده و به چالش نطلبیم و در جهت حفظ کرامت انسانی خود، حداقل سوالاتی این چنین نپرسیم که:

 

 

- آیا "مدیکالیزیشن" نوع بدتری از نظام سلطه نیست؟

 

 

- آیا نهاد پزشکی حق محدود کردن آزادی های خدادادی انسان را دارد؟

 

 

- آیا نهاد پزشکی حق قانونگذاری، تعیین مصادیق مجرمانه و مجازات را دارد؟

 

 

- مشروعیت هژمونی پزشکی موجود از کجا آمده است؟

 

 

- چه کسی اجازه به کارگیری ابزار ترس و بیم را به نهاد پزشکی داده است؟پ


 

- تعریف انسان در این نظام سلطه چیست؟

 

 

- شاخص های سلامت روح و جسم چگونه تعریف می شود؟

 

 

- آیا هژمونی پزشکی ناقض نتایج همه مبارزه های انجام شده در طول تاریخ برای رسیدن به آزادی نیست؟

 

 

به نظر بنده شأن و وظیفه ما اساتید دانشگاه طرح و پاسخگویی به سوالاتی این چنین است نه اینکه مسئول اجرای قوانین ناکارآمد و ضد و نقیض بوده و در قامت مامور بگیر و ببند دانشجویان واکسن یا ماسک نزده ظاهر شویم.