(چاپ)

کد خبر :  36880  
تاریخ انتشار خبر : ۰۴ مهر ۱۴۰۱ خبرها و نظرها
چالش های مسیولیت پذیری کودکان

بسم الله الرّحمن الرّحيم

و صلّى اللّه على محمّد و آله الطّاهرين و لعنة الله على اعدائهم اجمعين

 

 

 

 

 

چالش های مسئولیت پذیری کودکان

 

 

 

 


 

 

پرسش و پاسخ؛

 

یک پسر دوازده ساله و یک دختر دوسال و نیمه دارم. وقتی کاری از پسرم درخواست می‌کنم باید بار‌ها از او بخواهم تا انجام دهد.می‌کنم باید بار‌ها از او بخواهم تا انجام دهد.

 

 

✍ پاسخی کوتاه به این سوال:

 

 

 این یک دغدغه ی عمومی بین والدین است که فرمان‌هایی را صادر می‌کنند ولی از طرف فرزندان دریافت نمی‌شود، چه رسد به این که اجرا شود، چرا این اتفاق می‌افتد؟

 

 
 چند دلیل عمده دارد:

 

:1 شاید انتظارات ما بیش از توان فرزندمان است، یعنی ما گاهی با درخواست‌های خود فرزندانمان را بمب باران می‌کنیم.

 



بیایید یک روز به صورت اتفاقی تمام فرمان‌هایی را که به فرزند خود می‌دهید یاداشت کنید. ببینید چقدر زیاد می‌شود!

 

 

گاهی اوقات اگر کسی به خود ما هم به این مقدار دستور دهد تمرد می‌کنیم!

 

 

 پس گاهی فرمان زیاد (از نظر تعداد فرمان ) به دنبال خود تمرد به همراه دارد.

 

 

:2 نکته دیگر زمانی است که فرمان‌ها بیش از توان فرزند (از نظر کیفیت و نوع فرمان) است.

 



 ما تصور می‌کنیم فرزندمان می‌تواند، اما ممکن است در اشتباه باشد مانند زمانی که اتاق بچه به شدت و طوری به هم ریخته است که خود مادر هم وحشت می‌کند.
 

 

 

در اینجا مادر با این استدلال که «خودت اتاقت را به هم ریختی» از فرزند می‌خواهد که اتاقش را مرتب کند و چون کار، برای بچه کار بزرگی است و در توانش نیست، تمرد می‌کند.
 

 

 

درضمن باید گفت آستانه‌ی توجه بچه‌ها به کار، زیاد نیست یعنی اگر بخواهیم بچه در کار مشارکت داشته باشد باید یک مدت زمان کوتاه را برای این مشارکت قرار دهیم،

 

 

 ولی اگر مثلا کاری یک ساعت طول بکشد بچه به آن کار دل نمی‌دهد.

 

 

در مثالی که گفته شد می توانیم تمیز کردن اتاق را به چند قسمت تقسیم کنیم ،مثلا مرتب کردن کمد یک ربع و.....

 

 

:3 گاهی اوقات ممکن است خودمان فرزندانمان را کم اراده کرده باشیم.

 

 

 کم اراده شدن فرزند دلایل متعددی دارد:

 

 

  یکی از موارد در بچه‌هایی بروز می‌کند که والدینشان آن‌ها را بیش از اندازه حمایت می‌کنند و اجازه و فرصت تصمیم گیری به آنها نمی‌دهند.

 

 

در خیلی از مواقع باید کار را به خود فرزند واگذار کنیم.

 

 

 

 بنابراین باید مراقب باشیم اراده‌ی فرزند خود را تضعیف نکنیم. اگر کارهای مرتبط با فرزند را به خود او واگذار کنیم سبب تقویت اراده‌ی او می‌شود.

 

 

 

 مثلا مرتب کردن اتاق، اما دیگر لازم نیست مدام از او بخواهیم که اتاقش را مرتب کند.
 

 

 

 اگر دائم از او بخواهیم باعث تضعیف اراده‌ی او می‌شود. وقتی چند بار با تصمیم خود اتاقش را نظافت کرد، حتی نظم او هم افزایش پیدا می‌کند.

 

 



:4 نکته‌ی چهارم درباره‌ی والدینی است که از فرزندان خود توقعات و انتظارات زیادی دارند.

 

 

حتی گاهی آن چه را که از فرزند می‌خواهیم خودمان هم به آن عمل نمی‌کنیم! پس باید از فرزندمان توقع_متعادل داشته باشیم.

 



:4 نباید خواسته‌های خودمان از فرزندان را در قالب جملات امر و نهی بیان کنیم.

 

 

:5 باید و نباید گفتن درست نیست، از جملات درخواستی استفاده کنید.

 

 
مثلا «من از شما خواهش می‌کنم که....»

 

 

 اولا باید در درخواست‌ها اقتدار وجود داشته باشد البته نه به معنای تحکم.

 

 

 ثانیا استقرار در خواسته و کوتاه نیامدن وجود داشته باشد البته با یک میزان ثابت.

 

 

 یعنی خواهش مرتبه‌ی اول مانند خواهش مرتبه‌ی دهم باشد.

 

 

 
وقتی از بچه کاری را خواستیم و انجام نداد، اگر مرتبه‌ی دوم او را دعوا کردیم، بچه روش خود را اصلاح نمی‌کند.

 

 

 به همین دلیل است که می‌گوییم اگر بچه کاری را انجام نداد "استمرار همراه اقتدار" لازم است، آن قدر با ملایمت از او بخواهیم تا انجام دهد در این صورت حتی اگر او آن کار را انجام نداد عذاب وجدان می گیرد.

 

 

 
نصیحت زیاد در تربیت مضر است.

 



 از جملات کوتاه استفاده کنید زیرا اثر بیشتری دارد.

 

 

در ارتباط با بچه‌ها باید به"کوتاه بودن سخن" توجه کرد زیرا آن‌ها حوصله ندارند به سخنان طولانی توجه کنند.