(چاپ)

کد خبر :  67854  
تاریخ انتشار خبر : ۰۸ مرداد ۱۴۰۳ خبرها و نظرها
قناعت کجای تربیت امروزین ماست؟

بسم الله الرّحمن الرّحيم

و صلّى اللّه على محمّد و آله الطّاهرين و لعنة الله على اعدائهم اجمعين

 

 

 


 

کاربر عزیز، از شما تقاضا داریم استفاده از این متن (مطالعه، ارسال و ...) را با تلاوت یک صلوات، (هدیه به ساحت قدسی مادر گرامی حضرت صاحب الامر (روحی فداه) و به نیت تعجیل در فرج ایشان) همراه کنید. خدایتان جزای خیر دهاد.

 

 

 

 

 

قناعت کجای تربیت امروزین ماست؟

 

 

 

 

 

 

قصه کودکانه‌ای است به اسم پادشاه و ابرباف نوشته مایکل کچیول

 

 

قصه اینچنین شروع می‌شود؛

 

----------------

یکی بود یکی نبود. پسرکی بود که می‌توانست از ابرها پارچه ببافد. او نوک تپه‌ای یک چرخ نخ‌ریسی و یک ماشین پارچه‌بافی داشت.

 

 

ابرها که می‌گذشتند پسر چرخ نخ‌ریسی را به کار می‌انداخت. چرخ قرقر می‌چرخید و او از ابرها نخ می‌ریسید.

 

 

صبح دم با طلوع خورشید نخ به رنگ طلا در می‌آمد. بعد از ظهرها به رنگ سفید و وقت غروب به رنگ سرخ.

 


درست همان‌طور که مادرش به او یاد داده بود.

 

بعد، ماشین پارچه‌بافی را کار می‌انداخت، ماشین تلق و تلوق صدا میداد و او از نخ پارچه می‌بافت. موقع کار آوازی را که مادرش یادش داده بود می‌خواند:

 


«به قدر کفایت بباف ای پسر

و هرگز نبافش از حد به در.»

 

 

پسرک عاقل بود. به اندازه‌ی ....


----------------


فرموده‌اند:


«القناعَةُ مالٌ لا یَنفَدُ؛ قناعت، ثروتی است پایان‌ناپذیر.»


نهج‌البلاغه، حکمت ۵۷