(چاپ)

کد خبر :  67900  
تاریخ انتشار خبر : ۰۱ مهر ۱۴۰۳ خبرها و نظرها
هنر گوش دادن در ارتباط موثر!

بسم الله الرّحمن الرّحيم

و صلّى اللّه على محمّد و آله الطّاهرين و لعنة الله على اعدائهم اجمعين

 

 

 

 

 

کاربر عزیز، از شما تقاضا داریم استفاده از این متن (مطالعه، ارسال و ...) را با تلاوت یک صلوات، (هدیه به ساحت قدسی مادر گرامی حضرت صاحب الامر (روحی فداه) و به نیت تعجیل در فرج ایشان) همراه کنید. خدایتان جزای خیر دهاد.

 

 

 

 

 

هنر گوش دادن در ارتباط موثر!

 

 

 

 

 


او به میان شورشیان رفت و زنِ سال اوگاندا شد! 

 

 

گروهی از اوگاندا به رهبری فردی بسیار متوحش و متوهم (که خود را پیامبر می‌دانست) شورش کردند. این گروه مسئول قتل بیش از صدهزار انسان، ربودن بالای سی‌هزار کودک و آوارگی بیش از دو میلیون اوگاندایی دانسته شدند. مبارزه با آن‌ها بی‌نتیجه بود ...

 

 

 

در این میان یکی راه متفاوتی انتخاب کرد. خانمی به نام بتی بیگومب گفت که می‌خواهد با آنان مذاکره کند. او به داخل جنگل رفت. مایل‌ها پیاده رفت تا بتواند به آنان برسد. بتی سرانجام بعد از ماه‌ها تلاش با شورشیان تماس برقرار کرد. اوایل آن‌ها مذاکره با یک زن را اهانت‌آمیز می‌دانستند. چندی بعد نه تنها شورشیان که رهبر شورشیان نیز بتی را «مامان» صدا می‌کرد و حتی پذیرفت که جنگل را ترک و مذاکرات صلح را آغاز کند!

 

 

 

 

 

اگرچه نهایتاً تلاش‌ها برای برقراری صلح موفقت‌آمیز نبود، اما باز کردن ذهن آنان برای گفت‌وگو دستاورد چشمگیری بود. بتی به‌خاطر تلاش‌هایش، زنِ سال اوگاندا شد. وقتی از او پرسیده شد که رمز موفقیتت چه بود، یک پاسخ مشخص و کوتاه داشت: «گوش کردن» او پاسخ داد که کلید این کار متقاعد کردن یا حتی چاپلوسی نبود، بلکه فقط گوش دادن بود.

 

 

 

 

 

 در هر اردوگاه، به مردم اعلام می‌کرد که برای سخنرانی آن‌جا نیامده، بلکه آمده تا به حرف‌هایشان گوش کند. کنجکاوی و تواضعِ همراه با اعتماد به نفس او اوگاندایی‌ها را غافلگیر می‌کرد. کار به جایی رسید که در اردوگاه بتی را «مِگو» صدا می‌زدند. مِگو به‌صورت تحت‌اللفظی یعنی مادر، همچنین اصطلاحی مهربانانه برای خطاب‌کردن بزرگ‌ترها. دقت کنیم بتی نمایند‌ه‌ی دولتی بود که در چشم بسیاری از آنان ظالم تلقی می‌شد، اما طولی نکشید که مردم پیشنهاد دادند که بتی را به فرماندهان ارتشِ چریکی معرفی کنند! 

 

 

 

 

 

اما بعد؛

 

یکی از مشکلات جدی ما در خانواده همین موضوع است!

 

 

پدر و مادر همدیگر را نمی‌شوند، نیازهای یکدیگر را نمی‌بینند، بعضاً بلد نیستند که ببینند و بشنوند! بچه‌‌هایشان را نمی‌شوند، نیازهایشان را نمی‌بینند و ... شنیدن یکدیگر از آن شعارهای گل‌درشتی است که همه می‌دهند اما مکانیزمی برایش ایجاد نمی‌کنند ...

 

 

 

حتی بعضی اوقات افراد اَدای شنیدن در می‌آورند تا عملاً بتوانند آنچه در نظر دارند را با روش‌های کم‌دردتر بر طرف مقابل تحمیل کنند! در حالی‌که در شنیدن واقعی تحمیل وجود ندارد! با همدلی همراه است و هر گونه محصولِ جمعی، حاصل گفت‌وشنود با همسر و فرزندان و شنیدن نیازهای آن‌هاست. قرار نیست فرزندان‌مان موجوداتی منفعل و صرفاً شنونده و فرمان‌بردار باشند. قرار نیست به اسم همگرایی و وفاق در خانواده، صدای همدیگر را نشنویم و حق اعتراض را از هم سلب کنیم. قرار نیست ...