بسم الله الرّحمن الرّحيم

۶۷٪دانشجویان ایران، دختر هستند!

قبل از اینکه شروع کنید به، به به و چه چه گفتن و لذت بردن، بقیه اش را هم بشنوید!

فقط ۱۳٪ زن ها شاغل اند!

تمام نشده، ادامه دارد.

در کشوری مثل ژاپن که خیلی ها در داخل آن‌را نماد پیشرفت در شرق می‌دانند تنها ۲۴٪دختران دانشجو هستند!!

🔸سوال:

آیا روانشناسان فارغ التحصیل از دانشگاه تهران و بهشتی رشد بالای طلاق و افسردگی را متوقف کرده‌اند؟!

پلی تکنیک امیرکبیر مشکل خودرو را حل کرده؟

دانشکده های اقتصاد تورم را کنترل کردند ؟

دانشگاه امام صادق علیه السلام مردم را دیندارتر کرد ؟

🔸رهبر انقلاب که حتی ضد نظام ها هم هوش و فهمش را می‌ستایند سالهاست که گفته علوم انسانی وارد شده از غرب «ذاتا مسموم» است!

پس باید علوم انسانی مطابق با درک درست و دینی از اسلام که تنها منبع مطمئن فهم انسان است، تولید کنیم.

چرا ما هنوز در حال نشخوار استفراغ فکری متفکران غربی که زندگی شخصی خودشان کاملا گویای اشتباهات فکریشان هست، هستیم!

می‌ماند علوم فنی و پزشکی که نیاز جامعه به زنان در این حوزه زیاد بالا نیست.

در جامعه کنونی و با پیشرفت های علمی و تکنولوژیک مثل هوش مصنوعی و غیره؛ لزوم وجود دانشجو، چه زن و چه مرد چقدر است؟ چند درصد از علوم دانشگاه لازم است که باقی بماند؟

🔸با یک تحقیق میدانی میفهمید دخترانی که به جای ازدواج، راه تحصیل را انتخاب کردند، یا بخاطر تفاوت مدرک تحصیلی خواستگاران خود را رد کردند، یا فرزند آوری و تعدد فرزند را متوقف کرده اند، پشیمان و افسرده اند.

زن و مرد ذاتا نیاز به آرامش گرفتن از طریق رابطه درست یعنی ازدواج دارند، و وقتی این رابطه ایجاد نشود و یا با روابط غلط جایگزین شود علاوه بر ایجاد فساد و مشکلات روحی، آرامش و رضایت هم از جامعه رخت بر می‌بندد.

🔸اما به خاطر سیاست گذاری غلط نظام و بخاطر معرفی الگو های اشتباه برای زنان در همه عرصه ها، اکنون شاهد دانشجویان متعدد دختری هستیم که از ترس تحقیر شدن و انگ خوردن، بدون علاقه، به دانشگاه میروند و یا بخاطر تاخیر در ازدواج و نداشتن هدف مشخص وقت خود را در دانشگاه ها میگذرانند. هر چقدر بیشتر و بیشتر در این باتلاق پیش می‌روند شانس خود را برای ساختن زندگی بهتر از دست میدهند و یا اینکه در بهترین حالت تاخیر جبران ناپذیری در تشکیل زندگیشان پدید می آید.

هرقدر هم انکار کنیم، وقتی پای درد و دل دختران از هر نوع مینشینیم، نیازشان به ارتباط امن و سالم با مردان را میبینیم و هر قدر هم دختر ها بیشتر در باتلاق امتحان رابطه های مختلف با پسران هرزه پیش میروند بیشتر مفهوم ازدواج برایشان روشن میشود.

🔸از طرف دیگر فرزند آوری هم باید در بستر خانواده اتفاق بیفتد و عدم وجود این بستر شرایطی مثل رشد منفی یا صفر جمعیت که از لحاظ ملی و هم نظر عاطفی و دینی پسندیده نیست را پدید می آورد.

مسلما زنی که مقاطع دانشگاهی را پله پله طی کرده و مدرک گرفته دیگر حاضر نیست کنج خانه بنشیند، چون فرصت بروز و ظهور علوم خارج شده از دانشگاه ها منزل نیست؛ پس نقش زنانگی زن هم زیر سوال می‌رود و اگر زن موفق به تشکیل خانواده و فرزند آوری هم بشود همسری و مادری خود را نمی‌تواند در حد اعلی خود پیاده کند و روح و جسم خود را تحت فشار مضاعف میگذارد. بگذریم از فرزندانی که مجبورند تحت نظر مهد های کودک و پرستار و در بهترین شرایط کنار اقوام بزرگ شوند.

لذا، باید بت بزرگ دانشگاه رفتن  را با تبر ابراهیمی از جنس منطق و استدلال، عاطفه و دین شکست و زنان را از این ورطه نجات داد!

🔸باور کنیم که سیاست گذاران کشور هنوز در خوابند و ما خودمان باید به داد خودمان برسیم. راهی جز تفهیم درست نقش صحیح زن در جامعه که منطبق با نیاز های فطری و جسمی او هم هست وجود ندارد. ما زن ها، کارگر های جامعه نمی‌شویم. ما قرار نیست نیروی کار جامعه باشیم، و اگر این بناگذاری نباشد، ما نیازی به تحصیل در بسیاری از این علوم لاینفع را نداریم. عمرمان را پای بزرگترین نیاز خلقت یعنی کوچکترین و اصلی ترین نهاد جامعه، خانواده، که بستر همه چیز است میگذاریم و به خود می‌بالیم.

و السلام