بسم الله الرّحمن الرّحیم
و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی اعدایهم اجمعین
مسأله جمعیت تن رهبر انقلاب را لرزانده است
حجت الاسلام عباسی ولدی
پاسخ به یک پرسش: چرا مقام معظم رهبری در این چند سال به مناسبتهای مختلف هشدار دربارۀ پیری جمعیت را تکرار میکنند؟
تکرار این هشدارها از دو زاویه قابل بررسی است. اولین این که به معنای واقعی کلمه بدون اینکه قصد مبالغهای در کار باشد، بحران سالمندی آن هم دراندازۀ انفجار سالمندی در انتظار جامعۀ ماست. این بحران هم فاصلۀ زیادی با ما ندارد. سالمندی جامعۀ ما که به دنبال کاهش جمعیت رخ خواهد تمام ابعاد جامعه را تحت الشعاع قرار خواهد.
با روندی که ما در تولید نسل داریم قطعا کشورمان تا چند سال آینده با بحرانهایی در زمینه های فرهنگی، سیاسی، علمی، امنیتی و اقتصادی روبرو خواهد شد که دیگر قابل جبران نیست. چگونه است که مسئله جمعیت تن ولی امر مسلمین را لرزانده است اما در ارگانها و سازمانهایی که ادعای ولایتمداری دارند تکانی هم ایجاد نشده است.
رهبری عزیز که دیدۀ بیدار و سکاندار این نظام است، وظیفۀ خود میداند با این هشدارها جامعه را بیدار کند؛ اما از زوایۀ دیگر این هشدارها قابل بررسی است. اولین باری که مقام معظم رهبری بحث جمعیت را مطرح کردند در مرداد ماه سال 1390 در جمع مسئولان نظام بود. یعنی مرداد ماه امسال سه سال تمام است که ایشان به مناسبتهای مختلف دربارۀ جمعیت، هشدارهای لازم را انجام دادهاند. یک پرسش: چرا حرکت جدی و قابل توجهی در میان مسئولین و سازمان و نهادهای مربوطه انجام نگرفت؟ چرا رسانهها و در رأس آن صدا و سیما آن طور که شایسته بود، به این مسأله نپرداختند؟ چرا در فضای مجازی، رسانهها این هشدار مقام معظم رهبری را برجسته نکردند؟ وقتی یک هشدار جدی گرفته نمیشود، باید تکرار شود شاید گوشهای سنگین صدای پای بحران را بشنوند.
به تیترهای خبری روزهای بعد از صحبتهای مقام معظم رهبری توجه کنید. بنده فقط به بعضی از رسانه هایی که شعار پیگیری دغدغههای مقام معظم رهبری را دارند اشاره میکنم؛ رسانههایی که معمولا تیتر یک آنها در روز پس از سخنرانی مقام معظم رهبری اختصاص به یک جمله از سخنرانی ایشان دارد. نمی دانم چرا این رسانهها در این چند سال از دغدغۀ جدی مقام معظم رهبری غافل بودند.
حالا ما میخواهیم مروری بر تیترهای دو روزنامه داشته باشیم و به این بهانه بیانات مقام معظم رهبری در این سال را هم مرور کنیم. مقام معظم رهبری در تاریخ 16/5/1390 در جمع مسئولان نظام فرمودند: «من معتقدم كه كشور ما با امكاناتى كه داريم، ميتواند صد و پنجاه ميليون نفر جمعيت داشته باشد. من معتقد به كثرت جمعيتم. هر اقدام و تدبيرى كه ميخواهد براى متوقف كردن رشد جمعيت انجام بگيرد، بعد از صد و پنجاه ميليون انجام بگيرد!» اما در روز بعد تیتر اول برخی از رسانه های ارزشی نگاه می کنیم: «توانایی غلبه بر انواع تهدیدها یکی از اصلیترین نقاط قوت نظام است».«نظام توانایی غلبه بر تهدیدات را دارد».
ایشان در تاریخ 3/5/1391دوباره در جمع مسئولان نظام فرمودند: «كشور بايد نگذارد كه غلبهى نسل جوان و نماى زيباى جوانى در كشور از بين برود؛ و از بين خواهد رفت اگر به همين ترتيب پيش برويم؛ آن طورى كه كارشناسها بررسى علمى و دقيق كردند. اينها خطابيات نيست؛ اينها كارهاى علمى و دقيقِ كارشناسىشده است. اگر چنانچه با همين وضع پيش برويم، تا چند سال ديگر نسل جوان ما كم خواهد شد ـ كه امروز قاعدهى جمعيتى ما جوان است و به تدريج دچار پيرى خواهيم شد؛ بعد از گذشت چند سال، جمعيت كشور هم كاهش پيدا خواهد كرد؛ چون پيرى جمعيت با كاهش زاد و ولد همراه است. يك زمانى را مشخص كردند و به من نشان دادند، كه در آن زمان، ما از جمعيت فعلىمان كمتر جمعيت خواهيم داشت. اينها چيزهاى خطرناكى است؛ اينها را بايستى مسئولين كشور به جد نگاه كنند و دنبال كنند. در اين سياست تحديد نسل حتماً بايستى تجديدنظر شود و كار درستى بايد انجام بگيرد». تیتر برخی از رسانه های ارزشی در روز بعد: «غرب اتوبوسی است که زیر بهمن مانده است». «آرمان گرایی با واقع گرایی شرط عبور از گردنهها».
مقام معظم رهبری در تاریخ 19/7/1391در اجتماع عظیم مردم خراسان شمالی فرمودند: «يكى از خطاهایى كه خود ما كرديم ـ بنده خودم هم در اين خطا سهيمم ـ اين مسئلهى تحديد نسل از اواسط دههى 70 به اين طرف بايد متوقف ميشد؛ البته اوّلى كه سياست تحديد نسل اتخاذ شد، خوب بود، لازم بود، ليكن از اواسط دههى 70 بايد متوقف ميشد. اين را متوقف نكرديم؛ اين اشتباه بود. عرض كردم، مسئولين كشور در اين اشتباه سهيمند، خود بندهى حقير هم در اين اشتباه سهيمم. اين را خداى متعال و تاريخ بايد بر ما ببخشد. نسل جوان را بايد حفظ كرد. با اين روند كنونى اگر ما پيش برويم ـ من چندى پيش هم در ماه رمضان در سخنرانى گفتم ـ كشور پير خواهد شد. خانوادهها، جوانها بايد توليد مثل را زياد كنند؛ نسل را افزايش دهند. اين محدود كردن فرزندان در خانهها، به اين شكلى كه امروز هست، خطاست». تیتر برخی رسانه های ارزشی در روز بعد: «مشکل گرانی و بیکاری با همت مسئولان قابل حل است».«روحیۀ خودباوری و ما میتوانیم ترویج شود».
ایشان در تاریخ 23/5/1391در جمع جوانان خراسان شمالی فرمودند: «حد زاد و ولد در جامعه ى ما چيست؟ من اشاره كردم؛ يك تصميمِ زماندار و نياز به زمان و مقطعى را انتخاب كرديم، گرفتيم، بعد زمانش يادمان رفت! مثلاً فرض كنيد به شما بگويند آقا اين شير آب را يك ساعت باز كنيد. بعد شما شير را باز كنى و بروى! ماها رفتيم، غافل شديم؛ ده سال، پانزده سال. بعد حالا به ما گزارش ميدهند كه آقا جامعهى ما در آينده ى نه چندان دورى، جامعه ى پير خواهد شد؛ اين چهرهى جوانى كه امروز جامعه ى ايرانى دارد، از او گرفته خواهد شد«. تیتر برخی از رسانه های ارزشی در روز بعد: «پیشرفت حقیقی و تمدن ریشه دار در انتخاب مکتب توحید است».«سبک زندگی، بخش اساسی تمدن سازی اسلامی است».
در تاریخ11/2/1392 مقام معظم رهبری در جمع مداحان فرمودند: « ما با خطاهایى كه داشتيم، با عدم دقتهایى كه از ماها سر زده، يك برههاى در كشور ما متأسفانه اين مسئله مورد غفلت قرار گرفت و ما امروز خطراتش را داريم مىبينيم؛ كه من بارها اين را به مردم عرض كردهام: پير شدن كشور، كم شدن نسل جوان در چندين سال بعد، از همان چيزهایى است كه اثرش بعداً ظاهر خواهد شد؛ وقتى هم اثرش ظاهر شد، آن روز ديگر قابل علاج نيست؛ اما امروز چرا، امروز قابل علاج است».در روز بعدش برخی از رسانه های ارزشی تیتر زدند: «شکستن حریم زن گناه نابخشودنی غرب است». «خانه داری و فرزندآوری یک مجاهدت بزرگ است».
در تاریخ 30/4/1392 مقام معظم رهبری برای بار سوم در جمع مسئولان نظام فرمودند: « من پارسال ماه رمضان همين جا مطلبى را گفتم و خب، مختصرى دنبال شد؛ نه به صورت كامل. مسئلهى تحديد نسل براى كشور ما خطر است؛ من به شما عرض بكنم. محدود كردن نسل، براى كشور ما يك خطر بزرگى است. ما در منطقهى خطر مبالغ زيادى پيش رفتيم، بايد برگرديم؛ ميتوانستيم جلوى اين كار را بگيريم، نگرفتيم. آنچه كه متخصصين و كارشناسان، با نگاههاى علمى، با دقت علمى بررسى كردهاند، ما را به اين نتيجه ميرساند كه با اين روند كنونى، كشور در آينده دچار مشكل فراوان خواهد شد؛ كشور دچار پيرى عمومى خواهد شد. اين تحديد نسل، چيز بدى است». تیترها در روز بعد : «جابجایی قدرتها یک عید برای کشورهاست». «به مذاکره با آمریکا خوش بین نیستم».
در تاریخ 19/9/1392 مقام معظم رهبری در جمع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی میفرمایند: «يكى از خطراتى كه وقتى انسان درست به عمق آن فكر ميكند، تن او ميلرزد، اين مسئلهی جمعيّت است؛ ... مسئلهی جمعيّت را جدّى بگيريد؛ جمعيّت جوان كشور دارد كاهش پيدا ميكند. يك جايى خواهيم رسيد كه ديگر قابل علاج نيست. يعنى مسئلهی جمعيّت از آن مسائلى نيست كه بگوييم حالا ده سال ديگر فكر ميكنيم؛ نه، اگر چند سال بگذرد، وقتى نسلها پير شدند، ديگر قابل علاج نيست». تیترها در روز بعد: «تهاجمفرهنگیعینیاتانکارناپذیری یافته است». «دانشگاهها نباید جولانگاه جریانهای سیاسی شود».
من اگر به دو رسانه اشاره کردم از باب مشت نمونه خروار بود. ما از رسانههایی شعار ولایتمداری سر میدهند توقع داریم این دغدغۀ مقام معظم رهبری تبدیل به گفتمان کنند؛ اما من از مدیران مسئول روزنامهها و پایگاههای خبری پرسشهایی دارم:
وقتی مقام معظم رهبری سخنرانی میکنند و شما بخشی از آن را تبدیل به تیتر اول میکنید:
1. مگر تیتر اول نشانۀ مهمترین موضوع مطرح شده در آن سخنرانی نیست؟
2. کدام یک از تیترهایی که شما زدید، از موضوع جمعیت با آن اهمیتی که در نزد مقام معظم رهبری دارد، مهمتر است؟
3. چه میزان از مطالب رسانۀ خبری شما از سال 90 تا امروز به بحث جمعیت پرداخته است؟
4. چرا موضوعی که از نگاه مقام معظم رهبری به قدری حساس است که تن انسان را میلرزاند، رسانههای شما نلرزاند؟
پس باید بگوییم که دلیل دوم این همه تکرار از سوی مقام معظم رهبری گوشهای سنگین جبهۀ خودی است. من امروز به عنوان یک طلبه میخواهم پرسشهایی را از ارگانهایی که توقع داشتیم فعالیتی متناسب با دغدغۀ مقام معظم رهبری داشته باشند بپرسم.
1. ابتدا از صنف خودم می پرسم از روحانیت. فضلای حوزۀ علمیۀ قم میشود بگویید از سال 90 تا امروز چند بیانیه دربارۀ جمعیت صادر کردهاید؟ چند بیانیهای که از آن روز تا امروز صادر کردهاید بیش از مسئلۀ جمعیت اهمیت داشته است؟ مبلغان حوزۀ علمیۀ قم از سال 90 تا امروز چند منبر تبلیغی برای جمعیت رفتهاند؟ شما چه اندازه به آنان تأکید کردهاید که موضوع صحبتهای خود را به جمعیت اختصاص دهند؟ کارشناسان روحانی و مذهبی رسانه! شما تا به حال چند برنامه دربارۀ این موضوع صحبت کردهاید؟ مگر مقام معظم رهبری نفرمودند: «اين مسئلهى افزايش نسل و اينها جزو مباحث مهمى است كه واقعاً همهى مسئولين كشور ـ نه فقط مسئولين ادارى ـ روحانيون، كسانى كه منبرهاى تبليغى دارند، بايد در جامعه دربارهى آن فرهنگسازى كنند؛ از اين حالتى كه امروز وجود دارد ـ يك بچه، دو بچه ـ بايد كشور را خارج كنند. رقم صد و پنجاه ميليون و دويست ميليون را اول امام گفتندـ و درست هم هست ـ ما بايد به آن رقمها برسيم». (3/5/1391 در جمع مسئولان نظام)
2. صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران! از سال 90 تا امروز شما برنامههای متعددی ساختهاید. میشود گزارش کاری خود را دربارۀ جمعیت بدهید؟ شما در این سه سال در دورۀ انتخابات و مرحلۀ دوم هدفمندی یارانهها نشان دادید اگر بخواهید موضوعی را به گفتمان تبدیل کنید، نه مشکلی در فرصت دارید و نه مشکلی در قدرت برنامهسازی دارید، نه مشکل نیرو دارید. پس چرا در مسئلۀ جمعیت این طور برخورد نکردید؟
3. روی خطاب دیگر بنده به برخی سازمانهای مردمی است که داعیهدار پیگیری مقام معظم رهبری هستند. مگر شما نیرویی مردمی نیستید؟ مگر اصلیترین ویژگی شما ولایی بودن نیست؟ مگر شما خودتان را پیرو رهبری نمیدانید؟ از سه سال پیش تا به حال چه کردهاید؟ با این ظرفیتی که شما در این سازمانها و ارگانهای خود دارید میدانید چه غوغایی میتوان در مسألۀ جمعیت به پا کرد؟
4. مجلس اصولگرا! چرا این اندازه تعلل؟ شما پیش از آنکه مقام معظم رهبری این مسأله را با مردم در میان بگذارند میدانستید. اگر هم نمیدانستید وامصیبتا! چرا از سال 1390 که مقام معظم رهبری این موضوع را مطرح کردند تا سال 92، حدود دو سال طول کشید تا طرحی را ارائه بدهید؟ تازه این طرح هم که ارائه شد مقام معظم رهبری فرمودند: «شنيدم در مجلس طرحى در حال بررسى است؛ منتها آنطور كه براى ما نقل كردند، آن طرح جواب نميدهد؛ اين مقدارى كه در اين طرح ديده شده، جوابگو نيست. مسئولين و علاقهمندان و آشنايان با مقتضيات اين كار در مجلس، بايد توجه كنند و درست انجام دهند».(30/4/1392در جمع مسئولان نظام) در میان طرحهایی که بررسی کردید کدام یک از این مسائل اهمیت بیشتری داشت؟
اما حرف پایانی من با بچههای حزب اللهی است. این حرفها را در پایان کتاب «ایران جوان بمان» هم آوردهام:
بگذارید درد دلی دوستانه داشته باشم با جوانانی که ولایتمداری را اساس زندگی خود دانسته و ولایتمداری را به تبعیت بیچون و چرا از دستورات ولی امر معنا میکنند. آنها که شعارشان خطاب به رهبری این است: «از تو به یک اشارت از ما به سر دویدن». عزیزان! به جرأت میتوان گفت امروز ولایتمداری ما وارد یک مرحلهی جدیدی شده است. شاید از وقتی که مقام معظم رهبری ردای ولایت را بر تن کردهاند تا امروز، هیچ گاه ما این طور محک نخورده باشیم. سه سال است که مقام معظم رهبری به مسألهی افزایش جمعیت تأکید میکنند. بر اساس تعریفی که ما از ولایتمداری داریم، همهی ما بیچون و چرا باید به دستور ایشان عمل میکردیم.
چرا بسیاری از ما هنوز هم با دیدهی تردید به اجرایی کردن این دستور رهبری نگاه میکنیم؟ نکند عافیتطلبی بر ما هم غلبه کرده و منتظر هستیم تمام زمینههای معمول در این مسیر فراهم شود و بعد به این دستور عمل کنیم؟ وقتی ولی فقیه، حرفهایی مطابق میلمان میزند و ما هم لبیک میگوییم هنری نکردهایم. هنر آن است که ولیّ ما حرفی خلاف میل ما بزند که رفاه و آسایشی را که بدان عادت کردهایم تحت تأثیر قرار دهد؛ ولی ما بدون چون و چرا بگوییم چَشم. مگر انتقاد ما به بسیاری از افرادی که در مقابل فرامین رهبری میایستند و مقاومت میکنند این نیست که به جای تبعیت بیچون و چرا بهانهتراشی میکنند؟
چه کسی تردید دارد که رهبری دستور دادهاند باید از این حالت یکی دو تا بچه بیرون بیاییم؟ مگر رهبری نگران پیری جمعیت نیستند؟ اگر ولایتمداران از این فرمان و دغدغهی رهبری خبر ندارند که جای بسی تأسف است. اگر هم خبر دارند و توجه نمیکنند، تأسف دو صدچندان میشود. کسانی که ازدواج کردهاند، چه اندازه خود را مخاطب این حرف دانستهاند؟ خانم میگوید حالا بعد از لیسانس که فوق لیسانس را گرفتم و دکترا هم شرکت کردم و از پایاننامهی دکترا هم دفاع کردم و یک سالی هم استراحت کردم، به فرزند هم فکر میکنم. برخی انگارفقطدرظاهروآنجاهایی که دلشان میخواهد ولایتمدار هستند آقا میگوید ما در همین یکی هم ماندهایم، به جای این که بچه بیاورم و خودم را درگیر او کنم، میروم روی بچههای مردم کار فرهنگی میکنم، بچه که بیاید دست و پایم را میگیرد.
تاریخ اسلام پر از مصلحت سنجیهایی است که به خاطر آن اولیای الهی تنها ماندند. ما نباید بگذاریم مصلحتسنجیهای عافیتطلبانه کاری کند که در تاریخ از ما به بدی یاد شود. کسانی هم که ازدواج نکرده و به بهانههای واهی ازدواج را به تأخیر میاندازند، باید هر چه سریعتر سنگهای بهانه را از راه ازدواج برداشته و زودتر وارد مسیر فرزندآوری شوند. امروز روز امتحان ماست. مراقب باشیم عافیت طلبی و مصلحتتراشی، ما را در این امتحان بزرگ مردود نکند.