بسم الله الرّحمن الرّحيم
و صلّي الله علي محمّد و آله الطّاهرين و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين
دیپلماسی ورزشی؛ ابزاری برای نفوذ آمریکا در جوامع
دیپلماسی عمومی نوعی از دیپلماسی فرهنگی است که هدف آن ایجاد درک متقابل، تبادل ایدهها، اطلاعات و دیگر جنبههای فرهنگی در میان ملتها و مردمان است. دیپلماسی ورزش یکی از انواع این نوع دیپلماسی است. در دیپلماسی عمومی، ورزش بهطور گستردهای و بهعنوان یک روش برای شروع روابط دیپلماتیک برای کشورهایی که در شرایط خوبی نیستند استفاده میشود.
دیپلماسی عمومی[1] نوعی از دیپلماسی فرهنگی است که هدف آن ایجاد درک متقابل، تبادل ایدهها، اطلاعات و دیگر جنبههای فرهنگی در میان ملتها و مردمان است. ادعای محوری دیپلماسی عمومی این است که فقط محصور به دولتها نیست. در این عرصه بازیگران متعددی ازجمله بازیگران خصوصی، رسانهها، سازمانهای مدنی فرو ملی و فراملی وجود دارند. همچنین مخاطبان این دیپلماسی فقط دولتها نیستند. دیپلماسی عمومی، افکار عمومی را هدف قرار میدهد و ازلحاظ پیامدهای و نتایج، از همان اهمیت ارتباطات دیپلماتیک پنهان و سنتی بین سران کشورها برخوردار است.
دیپلماسی عمومی روشها و مدلهای فراوانی دارد که یکی از آنها "زیپ دیپلماسی" است. زیپ دیپلماسی به معنای نوعی دیپلماسی است که در آن گروهها و افراد بهعنوان دندههای یک لبه زیپ با گروهها و افراد همسطح خود در دنیا ارتباط برقرار کرده و بهمثابه دو لبه یک زیپ در کنار یکدیگر قرارگرفته و پیوند مییابند. زیپ دیپلماسی یکی از شیوههای بالقوه برای عرصه دیپلماسی عمومی است. دیپلماسی ورزش یکی از انواع این نوع دیپلماسی است. در دیپلماسی عمومی، ورزش بهطور گستردهای و بهعنوان یک روش برای شروع روابط دیپلماتیک برای کشورهایی که در شرایط خوبی نیستند استفاده میشود.
در سال 1971، دپیلماسی ورزشی که بعدها دیپلماسی پینگپنگ لقب گرفت، توانست به تقویت روابط امریکا و چین کمک کند. در آوریل این سال و در جریان سی و یکمین دورهی بازیهای جهانی تنیس روی میز در ژاپن، مقامات چین از تیم پینگپنگ آمریکا برای برگزاری مسابقه و بازدید از چین دعوت به عمل آوردند. تیم آمریکا بهمحض دریافت پاسخ مثبت از سوی مقامات متبوع خود، دعوت را پذیرفت و در سفر به چین کمونیست از سوی «چوئن لای» مورد استقبال قرار گرفت. نخستوزیر چین در این دیدار با ورزشکاران آمریکایی به آنها گفت: «شما فصل جدیدی در روابط بین آمریکا و چین گشودید... من مطمئن هستم که این آغاز دورهی دوستی ما قطعاً موردحمایت مردم دو کشور خواهد بود.»[2]
این رویداد حاوی سیگنالهایی برای ساکنان کاخ سفید بود که «جمهوری خلق چین» متوجه تغییر جهتگیری آمریکاییها شده است و با یک گردش ایدئولوژیک تدریجی، کادرهای حزب و افکار عمومی را آمادهی پذیرش دور جدیدی در سیاست خارجی خود میکند. در بین کاروان ورزشی آمریکا، تعدادی از دیپلماتها نیز حضور داشتند که مخفیانه با مقامات چینی گفتوگو کردند. این مذاکرات سرانجام به سفر پنهانی «هنری کیسینجر»، مشاور امنیت ملی دولت «ریچارد نیکسون»، به پکن در ژوئیهی سال 1971 انجامید.
با ادامهی دیدارهای متقابل پینگپنگ بازان دو کشور و برگزاری مسابقات مشترک در این رشته و سفر تیم بسکتبال آمریکا به چین، بهبود در مناسبات بین دو طرف در سالهای 1971 تا 1977 به وقوع پیوست که بیشتر شامل تبادل دانشگاهیان، تجّار و موسیقیدانان میشد. عادیسازی کامل روابط زمانی میسر شد که «دنگ شیائو پنگ» بر رقبای رادیکالتر خود فائق آمد و سیاست خارجی میانهروتری را در پیش گرفت.استفاده از ورزش برای برقراری مجدد روابط سیاسی و دیپلماتیک را میتوان در برقراری روابط مجدد میان آمریکا و کوبا نیز مشاهده کرد. ورزش بسکتبال بهعنوان روش دیپلماتیک در سیاست بهبود روابط این دو کشور، نقش پررنگی ایفاء کرده است. در شرایطی که ورزش بیسبال بیشترین محبوبیت را در میان مردم کشور کوبا دارد، کمپ اختصاصی لیگ حرفهای بسکتبال NBA بهمنظور افزایش محبوبیت ورزش بسکتبال در کوبا در اردیبهشتماه 1394 برگزار شد.
ورزش نقش مهمی در زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مردم کشورهای مختلف دارد، ورزش یک علاقه مشترک فرهنگی است که مردم را در سراسر جهان، از هر نژاد و مذهب در رقابتهای ورزشی شرکت میدهد و یک منبع قوی از غرور ملی و همبستگی را به وجود میآورد.
ورزش در عصر جدید بهمنزله ظرفی است که محتوای آن را ابعاد فرهنگی تشکیل میدهد. ورزش در دنیای جدید در کنار تأثیرات جسمی، بهعنوان صنعتی است که در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، تأثیرات کمنظیری دارد.
در عرصه جنگ نرم، ورزش یکی از مهمترین کارکردها را ایفا میکند؛ بهطوریکه کشورها سعی دارند از طریق ورزش به اهداف گسترده خود در کسب قدرت دست یابند. توجه به ورزش در نخستین نگاه در میان عموم طبقات جامعه و در دیگر سو در حوزه سیاست و توجه سیاستمداران به مقوله ورزش، ازجمله مباحثی است که در بسیاری از کشورها، دیرزمانی است که ازجمله ابزارهای ارتباطی، جاذب و فراگیر برای ارتباط با بدنه اجتماع و دیگر کشورها بهکاررفته و میرود.
شاید یکی از شناختهشدهترین افراد سیاسی در طول تاریخ را بتوان هیتلر نام برد. هیتلر در زمان برگزاری بازیهای المپیک در ۱۹۳۶ یک استادیوم بسیار زیبا با گنجایش ۱۰۰ هزار نفر ساخت. این بازیها در زیر فشار سیاسی و جوی سنگین برگزار شد. هیتلر بالباس کامل نظامی و بازوبند صلیب شکسته چکمه و حمایل و زرقوبرق کامل در پشت بلندگو قرار گرفت و بهعنوان مظهر و شخصیت اول آلمان بازیها را گشود و چنین گفت: من بازیهای برلین، یازدهمین المپیک جدید را میگشایم. در این لحظه شلیک یازده توپ سنگین به نشانه المپیک یازدهم، استادیوم را لرزاند. هیتلر مبارزه در ورزشگاه را با میدان جنگ یکسان میانگاشت!
همچنین در دوران اخیر میتوان از سیلویو برلوسکنی نخستوزیر اسبق ایتالیا نام برد که باشگاه مطرح آ.ث.میلان را در حوزه رهبری خود داشت. وی ضمن بهرهمندی از ارزش شهرت و محبوبیت و اهداف اقتصادی از طریق این باشگاه اهداف سیاسی خود را هم بهپیش میبرد.
مدتهاست که ایالاتمتحده آمریکا نیز متوجه نقش قدرتمند ورزش بهعنوان یک علاقه مشترک فرهنگی شده است که موجب نزدیکتر شدن مردم و فرهنگهای مختلف در سرتاسر جهان میشود. لذا این کشور برنامههای زیادی را در این حوزه اجرا میکند. البته ناگفته نماند زمانی که آمریکا میخواهد در کشوری نفوذ کند، اما تمام راههای نفوذ بسته است از ابزارهای مختلفی ازجمله دیپلماسی ورزشی، دیپلماسی شرکتهای چندمنظوره و تجاری و بهاصطلاح دیپلماسی «مکدونالدی» استفاده میکند. ایالاتمتحده برای تقویت «قدرت نرم» و نفوذ بیشتر در جهان در سال گذشته میلادی (2015) بودجه بیش از یک میلیارد و 833 میلیون دلاری اختصاص داده است. در ادامه به توضیح نمونهای از اقدامات ایالاتمتحده تنها در حوزه دیپلماسی ورزش اشاره میشود:
پروژه سفیران ورزشی
در پروژه سفیران ورزشی، ورزشکاران و مربیان رشتههای مختلف ورزشی بهعنوان سفیر به کشورهای مختلف فرستاده میشوند. این فرستادگان برنامههایی ازجمله برگزاری دورههای آموزشی، بازدید از مدارس و گفتگو با جوانان را در دستور کاردارند.
از سال 2005، اداره امور آموزشی و فرهنگی وزارت خارجه[3] آمریکا حدود 300 ورزشکار و مربی را به بیش از 85 کشور جهان فرستاده است. آمریکا برای امسال پیشبینی کرده است که به کشورهای بولیوی، برزیل، بنین، بلغارستان، کانادا، کلمبیا، شیلی، گواتمالا، اندونزی، ایتالیا، قزاقستان، لیتوانی، مالزی، مولداوی، مراکش، نیوزیلند، پاناما، پاپوآ گینهنو، لهستان، روسیه، عربستان سعودی، تایلند و ونزوئلا سفیر ورزشی ارسال کند. آمریکا برای این پروژه در سال 2015، بالغبر 630 هزار دلار بودجه اختصاص داد و این در حالی است که بودجه این پروژه در سال 2013 کمتر از 300 هزار دلار بوده است.
اعطای کمکهزینههای ورزشی
پروژه دیگر اداره امور آموزشی و فرهنگی وزارت خارجه آمریکا، در حوزه دیپلماسی ورزشی عبارت است از اعطای کمکهزینه ورزشی به مؤسسات غیرانتفاعی آمریکا برای بهبود زیرساخت ورزشی در دیگر کشورها. تعداد این کمکهزینهها از سال 2002 تاکنون 104 مورد بوده است و در 62 کشور جهان هزینه شده است. بودجه اختصاصیافته برای این کار در سال 2015 یکمیلیون و هفتصد هزار دلار (1700000 دلار) بوده است. کشورهای هدف این پروژه در سال جاری میلادی عبارتاند از استرالیا، کلمبیا، السالوادور، گرجستان، رژیم صهیونیستی، نیکاراگوئه، آفریقای جنوبی، تایلند و فلسطین.
پروژه بازدیدهای ورزشی
آمریکا از طریق سفارتخانههای خود در دیگر کشورها اقدام به دعوت ورزشکاران، مربیان و مدیران ورزشی میکند تا به آمریکا سفر کنند. در این سفر به این افراد آموزشهایی در حوزههای مختلفی ازجمله جنبههای فنی ورزش و مدیریت ورزشی داده میشود. از سال 2003 تاکنون بیش از 1400 ورزشکار جوان از بیش از 80 کشور دنیا به آمریکا سفرکرده و در این برنامه شرکت کردهاند. بودجه اختصاصیافته شده برای این پروژه در سال گذشته میلادی (2015) بیش از 630 هزار دلار بوده است.
پروژه توانمندی سازی زنان و دختران از طریق ورزش
این پروژه بهمنظور افزایش حضور زنان و دختران در فعالیتهای ورزشی به اجرا درآمده و دارای سه حوزه بازدیدهای ورزشی، سفیران ورزشی و مربیگری ورزشی است. اداره امور آموزشی و فرهنگی وزارت خارجه آمریکا، زنان شناختهشده در حوزه ورزش (ازجمله مربیان، قهرمانان و مدیران ورزشی) را برای فعالیت در شورای توانمندسازی زنان و دختران وزارت خارجه[4] جذب کرده و بهوسیله این افراد به دختران و زنان کشورهای مختلف آموزش میدهند. از سال 2012 تاکنون بیش از 156 نفر از زنان و دختران ورزشکار از 19 کشور مختلف به آمریکا سفرکرده و تحت آموزش این شورا قرارگرفتهاند. آمریکا برای این پروژه در سال 2015 بیش از یکمیلیون دلار (یکمیلیون و سی هزار دلار) هزینه کرده است.
همچنین این کشور برای سال جاری میلادی قصد دارد که کشورهای هدف خود را در این پروژه به 23 کشور افزایش دهد. این کشورها عبارتاند از: روسیه، کانادا، کلمبیا، مصر، فیجی، فرانسه، گرجستان، هند، اندونزی، اردن، کنیا، کویت، لیتوانی، مکزیک، نیوزیلند، پاکستان، لهستان، قطر، روسیه، تاجیکستان، اوکراین، ونزوئلا، ویتنام.
جمعبندی
امروزه دانشمندان، ورزش را نهتنها برای پرورش تن یک اصل قرار دادهاند، بلکه بهصورت یک اهرم قدرت و سیاست برای جوامع بینالمللی مطرح کردهاند. همچنین ورزش در تغییر برداشت و تصویرسازی جهانیان از یک کشور و جامعه نیز نقش دارد: برای مثال «دنیا عموماً چینیها را بهعنوان توده انبوه و بیروحی از مردم با صورتهای سنگی که یکجور لباس میپوشند و با ظاهر ساده مثل ماشین کار میکنند میشناختند؛ اما چینیها در مراسم افتتاحیه المپیک ۲۰۰۸ با استفاده حیرتانگیز از رنگ، نور، آواز، موسیقی و حرکات موزون دستهجمعی این تصویر را بهکلی عوض کردند. در عصر جدید، نقش ورزش از یک فعالیت بدنی یا نوعی تفریح و سرگرمی فراتر رفته و کارکردهای مختلف اجتماعی، آموزشی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی پیداکرده است. لذا در حال حاضر جهان شاهد گسترش شدید دیپلماسی ورزشی و بهرهگیریدولتها از این امر برای پیشبرد اهداف بینالمللی و ملی است.