من همسرم رو به خاطر ایمان و اعتقادش انتخاب کردم، ولی از تهِ دل، دوستش ندارم. نمی‌دونم چرا؟ چه‌کار کنم تا عشق و علاقه در درونم ایجاد بشه؟
نفرت داشتن و بی‌علاقگی می‌تونه نشونه‌های خطرناکی برا یه زندگی مشترک باشه، ولی خطرِ کم‌علاقگی به اندازۀ نفرت و بی‌علاقگی نیست؛ چون با انجام دادن بعضی کارها، می‌شه این علاقه رو زیاد کرد.
ریشه یابی دلیل بی‌محبتی
بدون فهمیدن دلیل بی‌علاقگی، نمی‌شه به این راحتی راه علاقه‌مندی رو مشخص کرد. برخی از دلائل بی علاقگی رو با هم مرور کنیم:
:1 شکل و قیافه
اگه کسی در درون خودش به این نتیجه نرسیده که قیافه، زندگی ساز نیست و فقط شعارش رو میده، نباید بقیه رو فدای شعارای خودش کنه.
در این جا به همۀ کسایی که این کار رو کردن و حالا می‌بینن قیافۀ غیرجذّاب همسرشون مانع محبتشون شده، می‌گیم که:
خدا رو شکر کنید که بدون این که بخواید، توی مسیری افتادید که مورد رضای خداست. ولی باید بدونید در صورتی موفق می‌شید که خیلی زود با در نظر گرفتن نکاتی که در ادامه می‌گیم، محبت همسرتون رو در درون خودتون ایجاد کنید.
اگه همسرتون، اخلاق خوبی داشته باشه و شما هم جایگاه و ارزش اخلاق خوب همسر رو توی زندگی بدونید، توجه به این مسئله باعث می‌شه آروم آروم محبت همسر توی دلتون جا بگیره.
قسمت آخر:
داشتیم دلیل این بی‌علاقگی رو ریشه‌یابی می‌کردیم، درباره "شکل و قیافه" و "مقایسه" نکاتی رو گفتیم و حالا می‌رسیم به ریشه دوم و سوم بی‌علاقگی
:2 محبت به یه فرد دیگه
گاهی از اونجایی که انسان، دل در گرو شخص دیگه‌ای داره، نمی‌تونه به فردی که باهاش ازدواج کرده، دل ببنده. اگه کسی با این وجود ازدواج کرده، هرچند کمی دیر شده ولی هنوز کار از کار نگذشته. هر چه زودتر باید دست به کار شه و راه کارای مبارزه با محبت مجازی رو انجام بده.
توی کتاب اول از مجموعۀ "نیمۀ دیگرم" با نام "از من بودن تا ما شدن" مفصل دربارۀ مهارتای مبارزه با محبت مجازی توضیح دادیم.
یه وقتایی هم آدم، چنان به دوستاش وابستگی شدید دارد که نمی‌تونه به همسرش، دل ببنده. در این جا هم به کار بستن مهارتای مبارزه با محبتای مجازی کارسازه.
:3 دل ندادن به محدودیتای زندگی
بعضی از آدما به قدری خودخواه و راحت طلب هستن که حاضر نیستن برا همسرشون و نیازهای اون وقت و هزینه صرف کنن. به همین دلیل هم همسرشون رو سربارِ خودشون می‌بینن، کسی که اونا رو محدود میکنه. در نتیجه نمی‌تونن به همسرشون دل ببندن.
راه کار مطمئنی که می‌شه به این افراد پیشنهاد داد، توجه به مباحث هدف زندگیه. اگه کسی تو هدف زندگیش به این نتیجه رسید که باید به دنبال خدا بگرده و فهمید که وقت گذاشتن برا خونواده، یکی از اصلی ترین راهای رسیدن به خداست، نه تنها همسرش رو بارِ خودش نمی‌بینه، بلکه اون رو بالی می‌بیند که با داشتنش، خیلی سریع تر از زمان مجردی به خدا میرسه.