بسم الله الرّحمن الرّحیم
وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین ولعنه الله علی اعدایهم اجمعین
ترجمه مقاله علمی تنظیم خانواده؛ بزرگترین پروژه مهندسی اجتماعی در جهان
شعار "فرزند کمتر" در خدمت پروژه جنگ جمعیتی
(جهت مطالعه متن اصلی مقاله: تنظیم خانواده؛ بزرگترین پروژه مهندسی اجتماعی در جهان، به این آدرس اینترنتی مراجعه فرمایید: http://panindigan.tripod.com/panindigan.html)
ترجمه: دکتر مسعود عالمی (Masood_alami@yahoo.com)
خلاصه
در جنگ، کنترل دشمن بر منابع خویش، از طریق کشتن جنگجویان، کاستن سیطره، کم کردن مصرف و اگر لازم باشد کاهش جمعیت دشمن به حداقل رسانده می شود. جنگ جمعیتی یکی از انواع جنگ می باشد که به جای صرف هزینه های هنگفت برای کشتن انسانها و ریختن خونشان از به دنیا آمدن آنها جلوگیری می کند. در سال 1948، طی یک قرارداد پژوهشی میان ارتش آمریکا و دانشگاه جان هاپکینز، پایه های تیوریک علوم اجتماعی در جنگ روانی استخراج شد. بعدها طی دههی هفتاد، ما حصل این تحقیقات، تبدیل به رشتهی دانشگاهی ارتباطات سلامت عمومی در دانشگاه جان هاپکینز شد. هدف از تاسیس این رشته و مراکز مرتبط با آن، ارایهی یک برنامهی هماهنگ جهانی برای کاهش جمعیت کشورهای کمتر توسعه یافته می باشد. این برنامه با پشتوانهی آمریکا و با همکاری بسیاری از سازمانهای بین اللملی با عناوینی زیبا و جذاب چون تنظیم خانواده در این کشورها ترویج شد. نویسنده در این مقاله ضمن ارایهی تاریخچهی این برنامه و چگونگی شکل گیری آن، به عنوان نمونه، شیوه های ترویج و پیاده سازی آن را در فیلیپین تشریح کرده است.
روند تکاملی جنگ؛ جنگ روانی
"بهترین دفاع، حمله است"
بر اساس این گزاره، دولتهای مدرن، امنیت ملی و دفاع ملی را به عنوان دستاویزی برای حمله به دیگر کشورها مورد سوء استفاده قرار داده اند. تاریخ معاصر، چگونگی شکل گیری این مفاهیم (امنیت ملی و دفاع ملی) در سیاست سنتی و تکامل آن تا زمان حاضر را نشان می دهد. طی قرن حاضر، علوم نظامی به سرعت از مدلهای سنتی(Conventional) به مدلهای غیرسنتی تحول پیدا کرده و پس از آن، جنگ غیرسنتی به سمت جنگ روانی توسعه پیدا کرد. جنگ روانی به عنوان برنامهی پروپگاندا(برخی پروپگاندا(propaganda) را به تبلیغات ترجمه می کنند، اما معنایی اعم از تبلیغات دارد و شامل هر نوع فعالیت برای تغییر افکار مخاطبان می باشد.(نویسنده)) برای به هم ریختن و تضعیف روحیه دشمن، تعریف می شود. به عبارت دیگر جنگ روانی به معنای(1):
استفاده برنامهریزی شده از پروپگاندا و دیگر فعالیتها، که برای تحت تاثیر قرار دادن عقاید، احساسات، گرایشها و رفتارهای گروههای خارجیِ دشمن، بیطرف و دوست، طراحی شده اند. این فعالیتها به گونه ای طراحی می شوند که پشتیبانی و تامینِ اهداف و غایتهای ملی محقق شود.
آنچه طی روند تکاملی جنگ صورت پذیرفت، برگشت از دکترینهای اسلاوی زمخت و انعطاف ناپذیر کارل دون کلاوسوتیز، به تعلیمات شرقی سان تزو بود که این تعلیمات با انعطافپذیری بیشتر، به همان اندازه موثر میباشند. وون کلاوسوتیز نوشته است: " جنگ، کنش زور برای وادار کردن دشمن به انجام خواسته های ما است."(2) اما سان تزو می گوید(3):
جنگیدن و پیروز شدن در تمامی نبردها عالی ترین مزیت نیست؛ بالاترین مزیت شکستن مقاومت دشمن بدون جنگ می باشد. در هنر عملی جنگ، بهترین چیز فتح کامل و سالم کشور دشمن میباشد؛ خرد و خراب کردن آن چندان مطلوب نیست.
کنترل جمعیت به عنوان جنگ روانی
تاریخ جنگ و استعمار نشان میدهد که جنگهای تجاوزکارانه سه هدف غایی را دنبال می کرده اند:
1- توسعه ثروت؛ > سرمایه
2- اشغال سرزمین؛ > زمین
3- افزایش نفرات (زن و برده) > کارگر
در یک کلام هدف جنگ تجاوزکارانه افزایش دسترسی و سیطره بر منابع است؛ من جمله منابع مالی، تجاری، طبیعی و انسانی. استراتژی تجاوزگران برای رسیدن به این هدف، آن است که کنترل دشمن بر منابع را به حداقل برسانند؛ و این امر را از طریق جنگ مستقیم و کشتن جنگجویان دشمن، از طریق کاهش سیطره و نفوذ دشمن بر منابع، کاهش مصرف آنها از این منابع و اگر لازم باشد، کاهش جمعیت دشمن محقق می نمایند. به عبارت دیگر یکی از استراتژیهای نوین جنگ، کاهش و به عبارت دقیق تر کنترل جمعیت دشمن می باشد. پروفسور ژاکلینکاسون(Jacqueline Kasun) طی بررسی خود در کتاب جنگ علیه جمعیت (The War Against Populations)، نشان می دهد که کنترل جمعیت جهانی کاملاً منطبق بر پارامترهای دکترین نظامی و یک جنگ تمام عیار است.(4)
به گفتهی آلوین تافلر پس از پایان جنگ سرد، سرویسهای جاسوسی دچار چالش هویت شده و به دنبال هدف و ماموریتی قابل توجه بودند تا بودجه و وجود خویش را توجیه نمایند؛ و چه فعالیت جهانی بهتر از مسایل محیطی که امنیت ملی را مورد تجاوز قرار می دهند؟ از دیدگاه آنها دشمن، دیگر اتحاد جماهیر شوروی نبود، حتی کمونیسم چینی نبود، زیرا به نظر میآمد چینیها سریعتر از آنچه کمیسیون سه جانبه (Trilateral Commission- پیمان اقتصادی که در سال 1973 میان آمریکا، اروپا و ژاپن در دفاع از منابع اقتصادی مشترک در مقابل کشورهای در حال توسعه، منقعد گردید. کمیسیون سه جانبه به عنوان تسریعکننده تغییر قطبش ژیوپلتیک از "شرق در مقابل غرب" به "شمال در مقابل جنوب" به کار رفت.) تصور میکرد در حال رفتن به سمت سرمایهداری میباشند. دشمنی که کمیتهی جاسوسی خطر آن را جدی می دانست، رشد جمعیت بومی در کشورهای کمتر توسعهیافتهی با منابع غنی میباشد.(5)
تاریخچه
قرارداد میان ارتش آمریکا و دانشگاه جان هاپکینز: در سال 1948، دولت آمریکا یک واحد آکادمیک نخبه به نام دفتر تحقیق عملیات تاسیس نمود تا پایههای تیوریک عملیات روانی در علوم اجتماعی را استخراج نماید. این دفتر توسط دانشگاه جانهاپکینز و طی قراردادی با ارتش آمریکا در بالتیمور مریلند پایه ریزی شد.(6)
NSSM 200: طی دههی هفتاد و در زمان هنری کسینجر مشاور امنیت ملی رییس جمهور وقت، پروژهی مطالعاتی دربارهی تاثیر روند رشد جمعیت جهانی بر امنیت ملی آمریکا انجام شد. این پروژه که NSSM 200(National Security Study Memorandum No. 200) نام گرفت، روند فزایندهی رشد جمعیت جهانی را برخلاف امنیت ملی آمریکا دانسته و با تشریح استراتژی آمریکا در مورد جمعیت جهانی، سیاستها، راهکارها، چگونگی همکاری سازمانهای بین المللی و روش ترغیب و اقناع رهبران کشورهای مورد نظر برای کاهش روند رشد جمعیت را تبیین می کند.(7)
بر اساس این پژوهش، جمعیت کشورهای در حال توسعه و با منابع غنی در صورتی که با همان ضریب رشد، افزایش یابد، موجبِ به شدت بالا رفتن خواست ها و انتظارات عمومی در میان مردم از جمله آموزش، اشتغال، بهداشت و مسکن می شود که خود به ناپایداری های اجتماعی و سیاسی در این کشورها تبدیل خواهد شد. این ناپایداری ها در کشورهای دارای منابع غنی تا اندازهی زیادی منافع کشورهای صنعتی همچون آمریکا و بهره آنها از این منابع و سرمایه گذاری در کشورهای فوق را به خطر خواهند انداخت.(7)
از سوی دیگر فشار ایجاد شده برای تامین نیازهای این جمعیت بالا، در آینده موجب می شود که دولت ها و حاکمان این کشورها به دنبال افزایش قیمت نفت جهت تامین نیازها و انتظارات رفاهی و معیشتی مردم خود باشند. و افزایش قیمت نفت تاثیر بسیار منفی بر روی اقتصاد آمریکا خواهد داشت.(8)
در بحث دربارهی جنگ جمعیتی و ابعاد روانی آن، نباید اهمیت NSSM200 را دست کم گرفت، زیرا این برنامه موثرترین برنامهای است که برای دو دهه، بر جمعیتزدایی جهانی مسلط بوده است. هنوز جنبههای روانشناختی و سیاسی برنامه، کلیه بخشهای جوامع سرتاسرجهان، به ویژه بخشهای حکومتی، رسانههای گروهی و آکادمیک، را تحت تاثیر قرار میدهد. گرچه فعالیتهای کنترل جمعیت دولت آمریکا به شکل انفکاکناپذیری با آژانسهای سازمان ملل پیوند خورده است، اما تاثیر آن بر فرهنگ جهانی و تغییرات اجتماعی بسیار فراتر از فعالیتهای سازمان ملل میباشد. این امر به دلیل آناست که سازمان ملل، به عنوان یک مجموعه جهانی، خود به ملتهای ثروتمند و بودجهها و سرمایههایشان، متکی میباشد و بر اعضای خویش هیچ نیروی حقوقی الزامآور ندارد. به عبارت دیگر آمریکا دارای یک ردپای ریشه دار متقاعد سازی و مداخله ژیوپلتیکاست که در درگیری جنگ سرد صیقل خورد. به زبان NSSM200 (8):
برنامه عمل جمعیت جهانی به خودی خود رشد نمی کند و به تلاشهای جدی توسط کشورهای ذینفع نیازمند است، که فعالیت آژانسهای سازمان ملل و دیگر مجموعههای بینالمللی آن را اثربخش مینمایند. رهبری ایالاتمتحده عاملی ضروری و اصلی است.
NSSM200 در زمان خود 13 کشور را -حسب اولویت- به عنوان نخستین اهداف در لیست خود جای داده بود : هند، بنگلادش، پاکستان، اتیوپی، مکزیک، اندونزی، برزیل، فیلیپین، تایلند، مصر، ترکیه، نیجریه، کلمبیا.(8)
NSSM200 هشدار میدهد که برنامه جمعیتی ایالات متحده باید مخفی باقی مانده و شیوههای عمل ظریفتر -جذب و تحلیل بردن اندیشه و نگرش رهبران کشورهای کمتوسعهیافته(LDC)- در پیش گرفته شود(8):
«در حالی که برخی سخن از به کارگیری زور عریان برای تحمیل برنامههای بهتر جمعیت بر دولتهای کشورهای کمتر توسعه یافته، به میان میآورند، محدودیتهای عملی بسیاری در تلاش ما برای حصول پیشرفت برنامه وجود دارد. مبادرت به استفاده از زور برای مسایلی با کمترین حساسیت، عموماً باعث اصطکاک سیاسی شده و اغلب نتیجه عکس می دهد. همچنین این خطر وجود دارد که برخی رهبران کشورهای کمتر توسعه یافته، فشارهای کشور توسعهیافته برای برنامهریزی خانواده را به عنوان شکلی از امپریالیسم اقتصادی یا نژادی ببینند و این امر کاملاً میتواند یک واکنش جدی ایجاد نماید.»
و در جای دیگر می گوید:
«عقاید، ایدیولوژیها و ادارکهای غلط که توسط بسیاری از ملل در بخارست بروز داده شد، نیاز به آموزش گستردهی رهبران بسیاری از حکومتها را بیش از همیشه و با قوت و قدرت بیشتری، نشان میدهد... دیدگاههایی که قرار است به رهبران هر کشور القاء شود، باید در پرتو عقاید کنونی آنها طراحی شده و علایق ویژهی آنها را در نظر بگیرد.»
مرکز برنامههای ارتباطات (CCP) (Center for Communication Programs): بعدها مهارت و تخصصی که در برنامه دفتر تحقیق عملیات ارتش آمریکا/دانشگاه جانهاپکینز ایجاد شده بود، به شکل استادانهای در هم تافته و به مدرسه بهداشت و سلامت عمومیِ(School of hygiene and public health) دانشگاه جان هاپکینز انتقال یافت که رشتهی ارتباطات سلامت عمومی(public health communication) را ایجاد کرد.
در کنار این رشته، مرکز برنامههای ارتباطات(CCP) در سال 1988 توسط فیلیس تیلسون پیوترو(Phyllis Tilson Piotrow) به عنوان بخشی از دپارتمان پویایی جمعیت در مدرسه بهداشت و سلامت عمومی تاسیس شد، که وی اکنون مدیر این مرکز میباشد.
از هر زاویهای که موضوع بررسی شود، مرکز برنامههای ارتباطات به طور ویژه کنترل جمعیت را هدف گرفته است. به عبارت دیگر تحقیقات انجام شده دربارهی جنگ روانی، منجر به تدوین برنامه کنترل جمعیت در کشورهای کمتر توسعه یافته با منابع غنی شد.
مرکز برنامههای ارتباطات که در راس نهادهای پروپگاندای جمعیتی دانشگاه جان هاپکینز قرار دارد، با آژانسهای بینالمللی، بنیادها و سازمانهای غیردولتی متعددی در ایالات متحده و خارج از آن، برای تبلیغ و تشویق رفتار بهداشتی، کار میکند. حامیان اصلی این مرکز، (United States Agency International Development)USAID ،UNFPA،یونیسف، بانک جهانی، بنیاد راکفلر، بنیاد پاکارد، بنیاد کاول، بنیاد رفاه عمومی و دیگر بنیادهای خصوصی و خیریهها می باشند.(9)
دو بخش اصلی و عمده مرکز، شامل خدمات ارتباطات جمعیتی(Population Communication Services) (PCS)و برنامه اطلاعات جمعیتیPopulation Information Program) (PIP) میباشند. خدمات ارتباطات جمعیتی کمکهای تکنیکی را به پنج منطقه جهانی، شامل دولتهای تازه استقلالیافته (NIS) ، خاور نزدیک، آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین ارایه می کند. در این بخش، مرکز حمایتهای آموزشی و مالی از همدستان خود در بیش از 65 کشور دنیا به عمل میآورد تا آنها را در توسعه و ارزیابی برنامههای موثر اطلاعات- آموزش- ارتباطات و انگیزش IEC/M)(Information-Education-(Communication/Motivation) جهت تشویق و تقویت برنامهریزی خانواده، بهداشت ضدبارداری و فعالیتهای مشابه کمک نماید.(9)
IEC/M نشاندهندهی وجود مانورهای روانشناختی بنیادین در جنگ جمعیتی میباشد. دانشمندان علوم اجتماعی که فعالیتهای اندیشمندانه خود را دربارهی رژیم های جنسی برنامه ریزی شدهی زنان و مردان آغاز کرده بودند، به یک توافق تاکتیکی درباره چگونگی مواجهه با کشورهای کمتر توسعه یافته دست یافتند که چیزی کمتر از دخالت نیست. اگر توجه کنیم، در کشورهای ثروتمند، کنترل جمعیت با اختیار و خواست مردم و اغلب برخلاف خواست و تلاش دولت صورت میگیرد، در حالی که در کشورهای در حال توسعه، تغییرات اجتماعی مشابه، بدون دخالت مستقیم حکومت به سرعت اتفاق نمیافتد.(10) بنابراین، در یک مقیاس جهانی، هدف IEC/M آن است که به وسیله ایجاد و توسعه هنجارهای اجتماعی و بهکار گرفتن فشارهای اجتماعی و بهوسیله پاداش به پیروی از هنجارها و مجازات عدم پیروی از آنها، انسجام اجتماعی به سمت جمعیتزدایی را بهوجود بیاورد. این شیوه، روش دینامیک گروهی است که در سطح نهادی، ملی و در نهایت در سطح جهانی بهکار گرفته می شود.
تدوین برنامه جهانی کنترل جمعیت
همانطور که مشاهده می شود، فعالیتهای متعدد دانشگاه جانهاپکینز در برنامه جمعیتی IEC/M به "تغییر دادن طرز تفکر و رفتار جنسی" همه جهانیان به سمت جمعیتزدایی از طریق کنترل زاد و ولد اختصاص یافته است. برای اجرای این هدف در سر تا سر جهان، مرکز برنامههای ارتباطات طرحی به نام فعالیت ارتباطات ملی (NCC) (National Communication Compaigns) تهیه کرد که در آن برای هر کشور، برنامهی ویژهی آن طراحی گردید.(9) از جمله این کشورها می توان به فیلیپین اشاره کرد که قصد داریم در سطور بعدی، برنامهی در نظر گرفته شده برای کنترل جمعیت در این کشور و شیوهی عملی نمودن آن را بیان نماییم.
برنامه ریزی برای خانوادهی فیلیپینی (PFPP)
برنامه ای که برای کشور فیلیپین طراحی شد، برنامهریزی خانوادهی فیلیپینی (PFPP)(Philippine Family Planning Program)نام گرفت(9)، و از طریق نمایندگی مرکز برنامههای ارتباطات در فیلیپین و توسط جوز. جی. ریمون، به عنوان مدیر نمایندگی و بنجامین ویلوزار، به عنوان رییس بخش آموزش، ترویج و پیاده سازی می شود. مشاور مقیم این دو فیلیپینی، پاتریک اِل کلمن میباشد؛ کسی که از سال 1992 در حال شناسایی گرایشهای فیلیپینیها به ارتباط جنسی، ازدواج و نیز تولید/هماهنگی فعالیتهای رسانه ای و فعالیتهای ارتباطات -به خصوص از منظر سرگرمی و آموزش- در حمایت از برنامه برنامهریزی خانواده فیلیپینی است.
فعالیت ارتباطات ملی فیلیپین-1993 (NCC-93) (Philippine National Communication Campaign): دکتر جوان فلِیویر دانشآموخته مرکز برنامههای ارتباطات در دانشگاه جان هاپکینز است. هنگامی که او مسیولیت وزارت بهداشت را بر عهده گرفت، به برنامه فعالیت ارتباطات ملی فیلیپین-1993(NCC-93) تجهیز شد، که سنگ بنای سلسله فعالیتهای متراکم برنامهی برنامه ریزی خانواده فیلیپین(PFPP) برای سال 1993 بود. البته این برنامه توسط پت کلمن از مرکز برنامههای ارتباطات تهیه شده، که انتظار میرود وی موج بلند پروپگاندای جمعیت جهانی را پیش ببرد.
کلمن یک "مشاور مقیم رده بالا"(Seniors Resident Advisor) معمولی نیست. وی یکی از دو مدیر نمایندگی مرکز برنامههای ارتباطات است. این به معنای آن است که این مرکز یکی از بهترین عاملان خویش را اعزام کرده تا فرهنگ سنتی ضد "سقط جنین اختیاری" فیلیپینی را مهندسی مجدد کند. کلمن دفتری در محوطه وزارت بهداشت در طبقه دوم ساختمان 25 دارد. فعالیت او دربارهی برنامهریزی خانواده دارای شباهت بسیار به عملیات روانی اف. سی. اِی. او کلنل لندسیل در اوایل دهه 50 است. کلمن بواسطهی واسطه کاران فیلیپینی و مقاطعه کاران فرعی نهادهای غیردولتی که توسط شرکت کمپین هدایت می شوند، کار می کند.
160 میلیون پزو برای برنامه فعالیت ارتباطات ملی فیلیپین-1993(NCC-93) سرمایهگذاری شده که این مبلغ صرف فعالیتهای ذیل شده است(11) :
الف) ترویج مفهوم برنامهریزی خانواده
ب) ارایه خدمات و اطلاعات در این زمینه
ج) روشهای جلوگیری از بارداری
این برنامه چهار جزء دارد:
1-رسانههای همگانی
2-روابط عمومی
3-ارتباطات بین شخصی فشرده در ده واحد دولتی محلی (LGU) (Local Government Unit)
4-سرگرمی و آموزش
مجموعه فعالیت رسانههای همگانی در سه فاز راه اندازی شد: فاز اول در 2 آگوست 1993 در کاخ مالاکانانج"؛ فاز دوم در اواسط اکتبر برای محو تصویر فعالان بهداشت و فاز سوم در ژانویه 1994 برای معرفی ایمنی و کارآیی وسایل ضد بارداری مصنوعی.
مجموعه فعالیت روابط عمومی برای ایجاد یک جهش ناگهانی در فعالیت رسانههای همگانی راه اندازی شد. این کار از طریق پخش اخبار و انعکاس کنفرانسهای مربوط به این موضوع انجام میشد. هدف کلیدی آن است که "نشان داده شود برنامهریزی خانواده فیلیپینی(PFPP) توسط طیف وسیعی از فیلیپینیها حمایت می شود". همچنین از طریق تماس های مکرر ساختگی با سازمانها و صحبت در مورد این موضوع نشان داده می شد که برنامهریزی خانواده فیلیپینی(PFPP) خواست و اراده مردم است. فعالیت روابط عمومی نزدیک به 2000 هدف در سطح ملی و محلی را در نظر گرفت که شامل شرکتها، کارخانهها، گروههای مدنی، سازمانهای حرفهای، سازمانهای غیردولتی، سازمانهای دولتی، اتحادیههای تجاری، سازمانهای کارگری و آدمهای سرشناس و مشهور بودند. همه آنها موردتشویق یا تطمیع (از طریق پول) قرار گرفته تا فعالیتهای خود را در جهت حمایت از این برنامه هدایت کنند.
فعالیت ارتباطات بین شخصی در NCC-93 در اواسط اکتبر، همزمان با فاز دوم فعالیت رسانههای گروهی آغاز شد. ده واحد دولتی محلی -در چهار شهر و شش ایالت- در نظر گرفته شدند: شهر باجیو، شهر کوزن، شهر ایلویلو، شهر داواو، ایالت پانگاسینان، ایالت لاگونا، ایالت کبو، ایالت داواو دِل سور، ایالت سوریجاو دِل سور و ایالت کوتاباتو جنوبی.
فعالیت سرگرمی وآموزش برنامهی فعالیت ارتباطات ملی فیلیپین-1993شامل بخشهای ذیل است:
1-مجموعه تلویزیونی پزشکی برای بخش پیامهای بهداشتی- عمدتاً درباره برنامهریزی خانواده؛
2- سریال نمایشی رادیویی.
3-فیلمهای برجستهی تجاری درباره جمعیت و محیط؛ شامل دی. ای. اِن. آر و سازمانهای غیردولتی، که رودی فرناندز در آن نقش بازی می کرد؛ و توسط تولیدکنننده محلی، USAID و IDRCInternational Development Research Center((Canada)) در آن سرمایهگذاری شد.
4- آوازهای پاپ، درباره برنامهریزی خانواده از نگاه نوجوان؛ که توسط جنوا کروی اجرا شده است.
نتایج فعالیتها
دربارهی تاثیر این فعالیتهای گسترده گفتن همین نکته کافی است که پس از این آتشبار پروپگاندا و فعالیتهای گسترده مهندسی اجتماعی برای کاهش ضریب رشد جمعیت در فیلیپین، تنظیم خانواده به گونه ای در میان مردم این کشور جا افتاد و آنگونه به یک رفتار موجه، عاقلانه و مثبت اجتماعی تبدیل شد که متولیان برنامه این جرات را یافته که بگویند "برنامهریزی خانواده فیلیپینی(PFPP) به تعهد! خود مبنی بر فراهم کردن اطلاعات مورد نیاز زوجهای فیلیپینی برای انتخاب آگاهانه دربارهی گزینههای زاد و ولد خویش عمل خواهد کرد."(11)
و خواننده خود می تواند بر مبنای جدول و نمودار(12) ذیل میزان موفقیت این برنامه در کنترل جمعیت فیلیپین را مورد قضاوت قرار دهد. همانطور که مشاهده می شود، نرخ زاد و ولد روند نزولی داشته است، اما مقایسه میان قبل از سال 1970(آغاز برنامه کنترل جمعیت جهانی آمریکا) و پس از آن نشان می دهد که میانگین کاهش نرخ زاد و ولد پیش از این زمان 3/0 و پس از آن 46/0 بوده است. و این امر حاکی از تاثیر فعالیتهای کنترل جمعیت در فیلیپین است.
منابع:
1- WE Daugherty and M Janowitz . A Psychological Warfare Case Book. (Baltimore, MD: Johns Hopkins University, 1958), p.2.
2- Karl von Clausewitz, On War, Chapter 1.
3- Sun Tzu, The Art of war---Chapter III: The Sheathed Sword, as edited by James Clavell (New York: Dell Publishing, 1988), p.15.
4- San Francisco: Ignatius Press, 1998
5- Cf. Alvin and Heidi Toffler. War and Anti-War (Boston: Little, Brown & Co., 1993), p. 155.
6- JHU/ORO متون درسی استاندارد برای پرورش افراد در عملیات جنگ روانی را تولید نمود مثل :
* The Nature of Psychological Warfare (1953)
* Target Analysis and Media in Propaganda Audiences Abroad (1954)
* A Psychological Warfare Case Book (1985)
http://www.whitehouse.gov/nsc/history.html-7
8-http://nssm200.tripod.com
9- CCP Home Page -- http://www.jhuccp.org/
10- Philip M Hauser. "World Population: Retrospect and Prospect". In Rapid Population Growth: Consequences and Policy Implications. US Gov't National Academy of Sciences. (Baltimore: The Johns Hopkins Press, 1971), p. 119.
11- NCC-93 briefing paper.
http://earthtrends.wri.org-12
مقالات مرتبط:
پیش به سوی انقراض!/ نگاهی به وضعیت جمعیتی جامعه ایرانی
کدام تنظیم خانواده؟
آیا کنترل جمعیت در راستای منافع ملی است؟
پرونده کنترل جمعیت، آثار و پیامدها
چرا در اسراییل طرح کنترل جمعیت اجرا نمی شود؟
میلیاردها در خدمت نسل کشی
منبع: رجانیوز