چکيده:
اقدام يک عکاس آمريکايي در ايجاد يک وب سايت حراج اينترنتي تخمک دختران مدل به زوجهاي خواهان داشتن فرزنداني زيبارو و خوش هيکل، مخالفتهاي زيادي را در ميان محافل پزشکي و مؤسسات اجتماعي برانگيخته است. منتقدان با اشاره به قانوني بودن اين کار در قوانين فعلي ايالات متحده، معتقدند که اين رفتار غير اخلاقي، ناقض ارزشهاي انساني و دستکاري در فرآيند آفرينش طبيعي يک انسان است. آيا همانطور که آقاي هريس، صاحب اين وب سايت براي ما ميگويد، چنين کاري آينهاي تمام عيار از روزگار کنوني ما نيست که در آن، پول معيار اصلي ارزشگذاري محسوب ميشود؟
با رشد نگرانيها و مشکلات خانوادگي زوجهاي نابارور، يکي از عکاسان با سابقه فعال در صنعت مد، تخمکهاي اهدايي دختران و زنان مدل را از طريق اينترنت به بالاترين قيمت پيشنهادي به فروش ميرساند.
البته والدين خواهان داشتن فرزنداني زيبا نيز حاضرند تا صد و پنجاه هزار دلار براي يک تخمک بپردازند. سيان تيپتون، سخنگوي انجمن آمريکايي «طب توليد مثل و ناباروري» در گفت وگو با روزنامه «نيويورک تايمز»، با هشدار نسبت به شکلگيري چنين بازاري ميگويد: «ما با يک رفتار غير اخلاقي روبهرو هستيم.»
متخصصان ناباروري از چنين وب سايتي به عنوان «تجاري سازي اهداي تخمک انساني» ياد ميکنند و اميدوارند که اين فعاليتها به سرعت پايان يابد. البته بايد به مسائل حوزه تقاضا نيز توجه کرد، چرا که چندي پيش، يک زوج در آگهي مطبوعاتي خود، از آمادگي پرداخت پنجاه هزار دلار جهت خريد يک تخمک از دانشجويي ممتاز، بلند قد و ورزشکار، خبر داده بودند. (شايان ذکر است که اين زوج، مشکل باروري طبيعي نداشتهاند.)
اين عکاس مدلها که رون هريس نام دارد، از حراج تخمکها به عنوان اتفاقي طبيعي ياد ميکند که فرصتي مناسب را براي افرادي که خواهان داشتن فرزنداني زيبا و کامل هستند، به وجود ميآورد؛ چراکه از نگاه وي، همه زيبايي را تحسين ميکنند. از نگاه وي، اين زوجها، براي خريد اين تخمکها مبلغي ميپردازند که از نظر آنان، ارزش اين مبلغ را دارد و اين کار از لحاظ سياسي نبايد مورد سرزنش قرار گيرد. اين ديدگاه دارويني و تجاري و عياش منشانه نسبت به زندگي که وب سايت حراجي eBay، الگوي آن به شمار ميرود، نگرانيهاي زيادي را در ميان متخصصان ناباروري به وجود آورده، چرا که آنان معتقدند، به دليل فقدان قوانين مؤثر و همه جانبه، وجود چنين اقداماتي چندان عجيب نيست. خانم شلي اسميت مدير برنامه اهداي تخمک در لوسآنجلس ميگويد: «اين کاري وحشتناک، غير انساني و هراسآور است... بدترين بخش براي من، فکر کردن به پديدهاي زشتتر ميباشد، چرا که با رشد بازارهاي خريد و فروش اينترنتي، گويي ما با يک گلوله برفي در حال بزرگ شدن مواجه هستيم که ممکن است بهمني مخرب به همراه آورد. فروش تخمک انساني، کاري شرمآور و غيراخلاقي است که به افول ارزشهاي انساني ميانجامد.» کارشناسان حقوقي اعلام کردهاند که بر اساس قوانين کنوني، سايت هريس قانوني است. براساس قوانين فدرال، فروش اعضاي بدن، غير قانوني بوده ولي عرضه تجاري تخمک و اسپرم، کاري قانوني محسوب ميشود. هريس شصت و شش ساله، بالاترين رقم پيشنهادي را که از سوي يک زوج (که به صورت اتفاقي با اين سايت آشنا شدهاند) ارائه شده، چهل و دو هزار دلار براي يک تخمک اعلام کرده است. کل اين مبلغ نيز به مدلها ميرسد و هزينه کميسيون بيست درصدي اين وب سايت تجاري نيز از سوي خريدار پرداخت ميشود.
البته در قيمت توافقي، هزينههاي درماني و پزشکي محاسبه نشده است. همچنين مدلها تا پيش از راه اندازي رسمي سايت، حق گفت وگو با روزنامهها را نداشتند. آنان براي اين کار خود دلايل مختلفي داشتند: عدم نياز به يک مرد براي گذران زندگي، تأمين مالي نيازمنديهاي پسر چهار ساله يکي از مدلها، کمک به ديگران و يا تأمين هزينههاي مهاجرت به ايالات متحده.
هريس از سالهاي دهه هشتاد ميلادي، به دليل ساخت فيلمهاي ورزشي پرفروش آيروبيک که با حضور مدلهايي خوشاندام و با لباسهايي چسبان همراه بود، به معروفيتي جهاني دست يافت. او يک برنامه پر طرفدار تلويزيوني نيز با عنوان «بيست دقيقه با ورزش» ساخته بود که در کنار بيش از چهل سال سابقه فعاليت در صنعت عکاسي از مدلها و ساخت چند برنامه پورنو، کارنامه فعاليتهاي رسانهاي او را تشکيل ميدهد. اهداي تخمک به زوجهاي نابارور، با اين فعاليتها ارتباطي ندارد. چندي پيش «مؤسسه ملي ناباروري» اعلام کرد که در سال گذشته، هزار و هفتصد کودک به وسيله روشهايي نظير اهداي تخمک به دنيا آمدهاند و اين عدد همچنان در حال رشد است. در سالهاي اخير، گرد هم آييهاي مشترک زيادي با موضوع ناباروري، با حضور والدين و پزشکان و کارشناسان مددکاري برپا شده که مسأله اهداي تخمک نيز در ميان موضوعات مطرح شده، قرار دارد. در اکثر اين برنامهها، شرکت کنندگان خواهان متوقف شدن فعاليتهاي اين سايت شده بودند.
يک نکته مهم را نبايد فراموش کرد: در گذشته نيز مرکز ناباروري، تصاويري را از اهدا کنندگان تخمک و اسپرم در اختيار زوجهاي نابارور ميگذاشتند که ويژگيهايي شخصيتي و نمرات آزمونهاي هوش و استعداد تحصيلي نيز جزء اين اطلاعات به شمار ميرفت. از سوي ديگر، بخشي از اين موارد بر روي شبکه اينترنت وجود داشته است؛ اما همواره به اهدا کنندگان اسپرم و تخمک، مبلغي توافقي بين دو هزار و پانصد تا پنج هزار دلار جهت صرف زمان و مشکلات جسمي و خستگي به وجود آمده در مراحل پزشکي، پرداخت ميکردهاند. (گفتني است که براي تحريک تخمدان، مقداري هورمون به تخمدانها تزريق ميشود تا بتوان تخمک را با سرعت بيشتري استخراج کرد.) به هر ترتيب، با وجود چنين خريد و فروشهايي، تمايل والدين به مخفي نگاه داشته شدن صاحبان اصلي ژنهاي فرزندانشان، تا حدود زيادي ناديده گرفته ميشود.
کارن سينسيو مدير پروژه اهداي تخمک يک شرکت خصوصي در «بورلي هيلز» ميگويد: «کاملاً مشخص است که اين حراجي به خريد و فروش اعضاي بدن انسانها اقدام کرده و کاري غيراخلاقي را ترويج ميکند... البته در شرکت ما نيز، تعادل بخشي به عرضه و تقاضاي تخمک و اسپرم مورد نياز والدين نابارور، مورد توجه قرار ميگيرد، اما تبديل اين موضوع به يک حراج تجاري، کاري شرمآور است.» در مقابل، هري چنين ميگويد: «ما نبايد تواناييهاي يک دختر در کسب پول را ناديده بگيريم... به علاوه، همه زنها، از ويژگيهاي برابري برخوردار نيستند.» هري در صفحه اول سايت خود با ارائه تصاوير نيمه برهنه هشت دختر مدل شرکت کننده در حراجي، امکان بررسي ويژگيهاي مختلف اين مدلها و انتخاب فروشنده تخمک مورد نظر را فراهم کرده است. البته اگرچه قاچاق و خريد و فروش تخمک، براساس قوانين ايالات متحده ممنوع نميباشد، اما همواره چنين کاري حتي در وب سايتهاي حراجي، موضوعي ناپسند به شمار ميرفته است. تاکنون چندين بار نيز فروش تخمک و اسپرم به همين دليل متوقف شده است؛ چرا که شائبه تجارت اعضاي بدن را به وجود ميآورد.
خانم سينسيو و ديگر منتقدان به اين نکته اشاره ميکنند که در کنار ساير نگرانيهاي اخلاقي کنوني، اگر فرزند متولد شده با اين تخمکها، ظاهري غيرجذاب داشته باشد، امکان تعارض در خانواده، کاملاً محتمل است. پيشبيني اتفاقات روي داده به دليل هزينههاي بالاي انجام شده، کاري مشکل نخواهد بود. اشاره خانم سينسيو به مشکلاتي است که گاهي در بانکهاي غير تجاري تخمک و اسپرم نيز روي ميدهد. خانم نانسي اتکاف نويسنده کتاب «بقاي کاملترين؛ دانش زيبايي» (انتشارات دابل دي ـ 1999) به اين نکته اشاره ميکند که تعدادي از ويژگيهاي مورد نظر مثل موهاي بلوند و لبهاي برآمده و چاق، عموماً به صورت ارثي به فرزندان منتقل نميشوند. والديني که خواهان يافتن ژنهايي زيبا هستند، همواره به دنبال نتايج تحقيقاتي هستند که دلايل زيبا شدن فرزندان را به آنها نشان دهد. ولي آيا اين اقدام آقاي هريس به منزله دستکاري و دخالت در فرآيند آفرينش يک انسان نخواهد بود؟ يک پژوهش اخير نشان ميدهد که مردان به دنبال ويژگيهايي نظير جواني، زيبايي و مهارتهاي اجتماعي در همسر خود هستند، در حالي که زنان خواهان ثروت، خوش تيپي و سرزندگي ميباشند. بدين ترتيب، آيا اين انتظارات در مراحل مختلف تصميمگيري براي بچهدار شدن به نتايج متضادي نخواهد انجاميد؟ در اين ميان، ادعاهاي هريس در مورد يک انتخاب طبيعي دارويني و به دست آوردن زيبايي و جواني توسط بالاترين پيشنهاد کننده حاضر در حراجي، تا چه حد ميتواند قابل قبول به نظر آيد؟ آيا اين بچههاي خوشآب و رنگ، از ويژگيهاي احساسي و هوش و همدلي اجتماعي مورد انتظار خريداران نيز برخوردار خواهند بود؟ در نهايت اينکه، نوشته هريس در وب سايت حراجياش، تا چه حد ميتواند آينه روزگار ما باشد؟ وي ميگويد: «اين سايت آينهاي تمام نما از روزگار کنوني ماست. البته ما تنها به دنبال ساخت يک جامعه رؤيايي نيستيم، اما زيبايي همان کالايي است که معمولاً به بالاترين قيمت ممکن بين انسانها مبادله ميشود.»
منبع: www.philipkdickfans.com
به نقل از: ماهنامه سیاحت غرب، شماره 64