بـسـم الــلّــه الـرّحـمـن الـرّحـیـم
و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی اعدایهم اجمعین
آیا مهندسان ژنتیک بیش از همه می دانند؟
دیبورا ریچ
چکیده:
امروزه و در سایه گسترش استفاده کشاورزان از بذرهای دستکاری شده ژنتیکی که با هدف تولید بیشتر و مقاومت افزونتر در برابر آفات صورت میگیرد، ما شاهد مصرف گسترده این محصولات در میان انسانها و دامها هستیم. اما در عمل، کاربرد این بذرها، به افزایش مصرف آفتکشها به دلیل زیاد شدن مقاومت آفات، برهم زدن نسبت گلبولهای قرمز و سفید خون، رشد غیرطبیعی بافتهای گوارشی و تغییر الگوی ژنتیکی بذرهای دستکاری نشده انجامیده است. نویسنده با یادآوری سلطه مطلق چند ابرشرکت قدرتمند بر بازار این محصولات، این سوال را مطرح میکند که با توجه به سلب اختیار انسانها در انتخاب محصولات غذایی مورد مصرفشان، آیا باز هم مهندسان ژنتیک و ابرشرکتهای این صنعت، بیش از همه میدانند؟
ما آمریکاییها، بدون هیچگونه دلیل منطقی، بسیاری از غذاهای تولید شده با استفاده از روشهای مهندسی ژنتیک را میخوریم.
از اواسط دهه 90 میلادی، هنگامی که به گونههای سویا و ذرت، ژنهایی از باکتریها و سایر گونههای غیرمرتبط تزریق گردید، ما با غذاهایی روبهرو شدیم که تاثیراتی نامشخص و غیرمنتظره بر روی سلامتی انسانها، محیط زیست و امنیت غذایی دارند.
در سال 2005 میلادی، وزارت کشاورزی اعلام نمود که اکثریت مطلق زمینهای سویای ایالات متحده و 52 % ذرت کشت شده این کشور، با استفاده از بذرهای تولید شده با روشهای مهندسی ژنتیک به زیر کشت رفته است.
این محصولات در شکلاتها و بیسکویتها، مواد پروتیینی، در پیتزاها و سسهای ماکارونی و در نوشابههای کوکاکولا و سوپهای کمپیل، استفاده میگردد. ذرت و سویا در همه جا حاضرند: در تولید دهها هزار غذای مختلف فرآوری شده ما از سویا استفاده گردیده است و یک مصرفکننده معمولی، همه روزه 200 کالری از طریق شربت ذرت با فراکتوز بالا، به دست میآورد. لذا با تغییر ژنوم ذرت و سویا، شما رژیم غذایی اکثر آمریکاییها را تغییر دادهاید.
البته از این دو گیاه در جهت تغذیه حیوانات اهلی نیز بهره برده میشود، لذا ما رژیم غذایی گاوهای شیری، دامهای گوشتی، خوکها و طیور را نیز تغییر دادهایم و هزینه کردن پولهایمان در این مسیر، مانع اندکی به همراه داشته است.
استفاده از این بذرهای دستکاری شده، اگرچه ممکن است به کاهش هزینههای مدیریت زمینهای کشاورزی و تقلیل آسیبهای وارده از حشرات بیانجامد، اما کشاورزان باید در مقابل، هزینههای هنگفت ناشی از تولید این بذرها را پیردازند.
از سوی دیگر، با گسترش دامنه مهندسی ژنتیک، بسیاری امیدوار بودند که محصولات این رشته جدید، با کاستن از حجم آفتکشهای استفاده شده، به حفظ محیط زیست کمک نماید. اما باید بدانیم که این محصولات به افزایش مصرف موادشیمیایی دامن زدهاند. نتایج یک مطالعه صورت گرفته از سوی «جامعه دانشمندان نگران آینده دنیا» در سال 2004 میلادی نشان داد که با آغاز استفاده از بذرهای ذرت، کتان و سویای تولید شده از روشهای مهندسی ژنتیک در سال 1996 میلادی، 122 میلیون پوند، آفتکش بیشتری در سراسر دنیا مصرف گردیده است.
به علاوه، با گسترش بهرهگیری از بذرهای تولید شده با استفاده از روشهای مهندسی ژنتیک، ما شاهد ایجاد مقاومت آفات در برابر سموم موجود بودهایم که این وضعیت نیز لزوم بهرهگیری از سمهای قویتر را ضروری مینماید.
همچنین در یک دهه قبل، این امیدواری وجود داشت که بهرهگیری از این محصولات دستکاری شده، به گرسنگی موجود در کره زمین پایان دهد. اما رویای استفاده از گونههای جدید گیاهی مغذی و مقاوم در برابر خشکسالی و حشرات، باعث نادیده گرفتن این واقعیت است که بازارهای جهانی، هم اینک آکنده از موادغذایی است. لذا بیتردید، گرسنگی و سوءتغذیه موجود، ناشی از فقر و نه فقدان مواد غذایی در دنیا است.
از سوی دیگر، مصرف این محصولات هیچ فایدهای برای سلامتی ما ندارد. البته دانشمندان در حال مطالعه تاثیرات احتمالی آن هستند. اما در میان یافتههای آنان، این مواد وجود دارد: نسبت غیرطبیعی گلبولهای سفید و قرمز در خون، التهاب کلیه در موشهای تغذیه شده با ذرتهای تولید شده با استفاده از روشهای مهندسی ژنتیک، رشد سریعتر معده و بافتهای رودهای موشهای تغذیه شده با سیبزمینیهای کشت شده با روشهای مهندسی ژنتیک و در نهایت، ضعف سیستم ایمنی در بدن موشهای تغذیه شده با نخودهای دستکاری ژنتیکی شده. هرچند این یافتهها قابل تعمیم نمیباشد، اما حداقل باید ما را به تفکر بیشتر در این زمینه وادار کنند.
در همین حال، باید بدانیم که محصولات اصلاح ژنتیکی شده، در حال گسترش هستند؛ چرا که براساس یک پژوهش علمی مشخص گردیده که 50 % ذرتهای دستکاری ژنتیکی نشده هم حاوی DNA گونههای ذرت دستکاری شده بودهاند. لذا محدود کردن دامنه این بذرها، نیاز به تلاشی وافر دارد.
تنها دلیلی که برای پرسش چرایی مصرف گسترده این محصولات میتوان بیان نمود، به حفظ منافع سه ابرشرکت «مونسانتو»، «دوپونت» و «سینجنتا» که در مجموع بیش از 25 % فروش بذرهای جهان را در اختیار دارند، مربوط میگردد. چرا که آنان خواهان چنین وضعیتی هستند.
در ایالات متحده، ابر شرکت مونسانتو بخش زیادی از این محصولات، به ویژه نیمی از بازار بذرهای ذرت را در اختیار دارد. همچنین محصولات دستکاری شده آنان، تقریباً در 90% مزارع سویا مشاهده میگردد.
مونسانتو در بازار میوه و سبزیجات هم حضوری فعال دارد. در ژانویه سال 2005 میلادی، این شرکت به خرید شرکت «سمینیس» که 3500 گونه بذر میوه و سبزی را به 150 کشور دنیا میفروشد، دست زد. مونسانتو هماینک بیش از 30 % فروش بازار جهانی بذرهای خیار، لوبیا و فلفل تند، در کنار 20 % بازار بذرهای پیاز، گوجه فرنگی و فلفل شیرین را در اختیار دارد.
لذا هم اینک در نظر بگیرید که مونسانتو و همکارانش قادرند که هرگونه دستکاری ژنتیکی موردنظر خود را آزادانه در این محصولات انجام دهند. آنان حتی میتوانند یک محصول را از بازار خارج کنند. به علاوه، در سایه سهم 25 درصدی محصولات دستکاری شده ژنتیکی، حق انتخاب ما در جهت خرید محصولات غذایی دستکاری نشده، به سرعت در حال محدود شدن است.
اما با توجه به سلب اختیار انسانها در انتخاب محصولات غذایی موردنظرشان، ما باید این سوال را مطرح نماییم که آیا مهندسان ژنتیک و ابر شرکتهای این صنعت، بیش از همه میدانند؟
منبع: www.CommonDreams.org
به نقل از:ماهنامه سیاحت غرب،شماره 53